در مدح و میلاد حضرت امام حسین (ع) 6081

در مدح و میلاد حضرت امام حسین (ع)

 

ای حسینون عاشقی اولسون سنه جانیم فدا

سَسله عشقیله حسینی هارداسان اِیله صفا

 

صورت ظاهرده باخما باغلانوبدور میکده

صورت باطنده باغلانماز ولیکن می سرا

 

می سرای عشق ارباب طریقت بازیدور

حضرت صادق بیله فرمایش اِیلوب، انما

 

کیم دیور میخانه لر باغلاندی ساغرلر سینوب

پیر رنداندور محبانه شهید نینوا

 

کیم حسینه آغلاسا هر یرده صدقیله اگر

دیده گریان باش چکر اول مجلسه خیرالنسا

 

دول بوشالدور میکده هوهو چکور دیوانه لر

نغمه پیمانه دن بلبل اِیدور شور و نوا

 

وه نه نغمه وه نه پیمانه نه باده نه شراب

گوشه میخانه ده عشاق اِیدور رقص و سما

 

ماه شعبان ، جَذبهِ ساقیِ ، فروغ روی یار

شاد و خرمدور بو بزم ایچره قلوب ماسوا

 

شهر یثربده چکوب زمره ملائک صف بو دم

اِیلیه مدهوش بلکه نورس شاه ولا

 

آز قالور زینت تاپا بیر باده نوشیله جهان

روح احبابه تجلی اِیلیه بیر مه لقا

 

پشت درده منتظردور حضرت روح الامین

گوزلیور قنداقه سین عرشه آپارسین بر ملا

 

جان جانان عشق منان دلبر دلدادگان

تا قدم قویدی جهانه تاپدی چوخ دیده ضیا

 

دیده بینای شاه لافتایه آچدی گوز

شاد اولوب یُمنِ قدومیندن او میر مقتدا

 

گوز گوز اولدی تا شبیریله امام عالمین

یوز دوتوب زهرایه اوز دلدارینی اِیتدی ندا

 

سویلدی زهرای من ای پاره قلب رسول

ای منیم ایستکلی دلداریم سنه جانیم فدا

 

بو گوزل مولوده باخدوقجا ایشخلاندی گوزوم

حیدره ذوق و صفا ویردی ایوین آباد اولا

 

آیری بیر عالم یاراتمیشدی قدوم شاه عشق

حضرت طاهایه تبریک عرض ایدوردی انبیا

 

بیر نه تک طاها و حیدر اولموشیدی مست مست

سس گلوردی عرشیدن اول نور پاکه مرحبا

 

سس گلوردی جبریلا تز یتور محبوبیمی

تا او نور پاکیله زینت تاپا اَرض و سما

 

لفظ کن تا صادر اولدی حضرت دلداریدن

عرش حق حقیده شورش سالوب بو ماجرا

 

بو ندادن آلدی دم فطرس سماده شوریله

عرض قیلدی بار الاها اِیت بو مسکینه عطا

 

اذن ویر منده حسینی بیر زیارت ایلیوم

اول زیارتله یته بلکه من زاره شفا

 

تا بو سوز چیخدی دیلوندن فترس دلخسته نین

گوردی گلدی موجه دریای کرم بحر سخا

 

بال و پر آچدی دوباره اولدی مدیون حسین

بیر نظر ایتسه حسین دنیایه ایلر اکتفا

 

تک نه فترس خانقاه عشقینه اولموش دخیل

درگه اربابیده زانو ویرار شاه و گدا

 

وار بو شاهین بیر وزیر جنگی صاحب پرچمی

سو کنارینده اولوبدور قولاری تندن جدا

 

آه او ساعتدن اوجا یردن یخیلدی توپراقا

بیر اورکدن آه چکدی سسلدی ای وای آنا

 

چشم جانیله نه گوردی دیده گریان سر زنان

فاطمه قولارین آچدی سویلدی ای با وفا

 

عشق اولا ایثاریوه ای جان نثار کوی عشق

گل یارالی سینه مه ای تشنه جام لقا

 

ایلدی عباس نام آور او دم تدبیرینی

دلده بو فکریله ازلده گیدوب پابوس اولا

 

بولمورم دوشدی نه نوعیله ترابه گول یوزی

اول اسفلی حالتی زهرایه اولدی جانفزا

 

وار یری قان آغلاسا بو نکتیه چشم جهان

بیر ایاقی ، بَند اولموشدی رکابه گوئیا

 

سسلنیردی هارداسان قارداش حسین امداده گل

ای مقدس درگهی اهل جهانه التجا

 

اوخلانوب مشکیم علاوه صاق صولوم تندن دوشوب

جراَته یکسر گلوبدور عرصه ده قوم دغا

 

آز قالور تندن آیرسون باشیمی جلادیلر

 سون نفسده گل زیارت ایلیوم بیرده اخا

 

چوخ سوزی آچما (عتیقا) لازمه جَف قلم

چوخ آچیق سوزلر یازوبلار که اوخونماز مطلقا

 

بیر اشاره بس محبانه مصیبتدن ، او دم

شاه دینون سرو قدی غمدن اولموشدی دوتا

 

سنده بو طبع رسا یوخدور (عتیقا) گر سنه

ویرمسیدی دم (زکی) اولمازدی فعل پر بها

 

جناب استاد طهمورثی (عتیق) و جناب حامد زکی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام حسین (ع) 5481

در مدح و میلاد حضرت امام حسین (ع)

 

عَلَم از لامکان چون در مکان زد سبطِ پیغمبر

حسین آن نورِ یزدان ، نارِ امکان ، جلوهء اکبر

 

جمالِ کُنتُ کنزا" آشکارا شد ز مخفیّا"

شهِ اَحبَبتُ ان اعرف نقاب افکند از منظر

 

الهِ لم یَلِد را جلوه گر شد آیت و مجلی

خدای لایری را گشت ظاهر ، مُظهِر و مظهَر

 

شد آن سیمرغِ قافِ لامکان اندر مکان ، ساکن

گشود آن شاهبازِ عرشی ، اندر خاکدان شهپر

 

رخ از برجِ عدم بگشود ، روشن کوکبِ هستی

نمود از مشرقِ لاشمس الّا ، طلعتِ انور

 

تو گوئی عرش را آمد مضیقِ فرش گنجایش

نهان شد عالَمِ اکبر ، درونِ عالمِ اصغر

 

مکان بر کرسی امکان نمود آن مظهرِ واجب

جلوس اندر حُدوث افکند ، آن شاهِ قدم کشور

 

همائی کآشیان بودش فرازِ سدرهء اقبل

به امرِ او در آمد ، در نشیبِ تودهء اغبر

 

پدید آمد جلالی را که می خواندیم لَن یعرف

هویدا شد جمالی را که می گفتیم لا یُبصَر

 

نبوّت بود مشکات ، ولایت چون زُجاج آمد

حسینش در میان مصباحی ، از کوکب درخشان تر

 

عیان شد از دو مشرق ، نورِ لاشرقی و لا غربی

علی یک مشرقش بود و محمد مشرقِ دیگر

 

حسین آن معنی نور علی نور ، آشکارا شد

ز بطنِ طیّبِ زهرا ، ز صلبِ طاهرِ حیدر

 

هزاران گنجِ عِلم از غیبِ امکان در شهود آمد

چو از گنجینهء عِلم خدا تابان شد این گوهر

 

دو جوهر پرورید از خلعتِ کون و مکان یزدان

یکی زهرای اطهر بود ، دیگر حیدرِ صفدر

 

خدا را اقتضای حکمت آمد ، کاین دو جوهر را

کند ممزوج و گیرد زین دو جوهر ، باز یک جوهر

 

خدای طاق ، از این یک جفت ، خلقت کرد طاقی را

چو ذاتِ خویش بی همتا ، چو نورِ خویش بی همسر

 

چو کرد از آن دو نور ، ایجاد این نورِ مقدّس را

خداوندِ جهان آن را حکیم جسم و جان پرور

 

تبارک خواند مر خود را ، از این صُنعِ نکو یزدان

بسی بر خویش احسن گفت از این خلقِ حَسن ، داور

 

هویدا گشت از جودِ الهی ، نعمتِ بی حدّ

پدید آمد ز فیضِ لاتناهی نعمتِ بی مر

 

چنان فیضِ بسیطی گشت بر خلق از خدا نازل

که با خیرات یکسان شد ، به عالَم هر چه بود از شرّ

 

برابر شد در این رحمت ، مقامِ صالح و طالح

در این فیضِ عظیم آمد مساوی مؤمن و کافر

 

ز یزدان نازل آمد رحمتی بر معصیت کاران

که عصیان آرزو شد صالحان را تا صفِ محشر

 

ز بس عُبّاد را بر عاصیان می بودی استهزاء

ز بس زُهّاد را بر خاطیان می آمد تسخر

 

رجاء المذنبین را قلزمِ رحمت به جوش آمد

گناهِ عاصیان را شُست از یک قطره اشکِ تر

 

ز غیب اندر شهود آمد ، شهی ، کامد وجودِ او

صفات الله را موقع ، لقاءالله را محضر

 

بُوَد روح الامین بر آستانش بندهء اَضعَف

بُوَد عرشِ برین در بارگاهش مسندِ اَحقَر

 

فَلک با آن احاطت ، بر درش چون حلقهء کوچک

مَلک با آن جلالت ، در برش چون پشّهء لاغر

 

بُروزِ جلوهء حق را ، وجودش اوّلین صادر

ولی در عالَمِ امکان شهودش آخرین مصدر

 

بهین فردی که آمد سلسلهء ایجاد را مرکز

مهین قطبی که آمد دایرهء میعاد را محور

 

جهان ، جوزی است در مُشتش ، اجل ، ادنی ز انگشتش

قضا در قبضه اش ملجأ ، قدر در پنجه اش مُضطر

 

نهارِ اشراقی از رویش ، سوادی لیل از مویش

غباری باشد از کویش ، رواقِ گنبدِ اَخضر

 

کلیم ، از مدحتش گویا ، مسیحش عاشق و جویا

خضر اندر پیش ، پویا ، به کوه و دشت و بحر و بر

 

رخش تابنده در فاران ، دلش چون جمرهء سینا

غمش سوزنده بر حوریثِ جان ، چون شعلهء آذر

 

ز مرآتِ دلِ صافش خدا پیدا و الطافش

همه اخلاق و اوصافش ، صفات الله را مخبر

 

اجل را اذن بخشنده ، قدر را حکم راننده

قضا را ربّ فرمانده ، خدا را عبدِ فرمانبر

 

دلش محوِ صفاتِ حق ، صفاتش محوِ ذاتِ حق

سراپا گشته ماتِ حق ، چون اندر آفتاب ، اختر

 

قلوب از فیضِ او گلشن ، چو دشت از ابرِ فروردین

عقول ، از نورِ او روشن ، چو لیل از خسروِ خاور

 

ز رفتارش ، ز کردارش ، معطّل گردشِ گردون

در اخلاقش ، در اطوارش ، مؤله عقلِ دانشور

 

به ذیلش معتصم ، در سینهء نون ، پنجهء ذَالنّون

به نورش ملتجی در قلبِ آذر ، زادهء آزر

 

مُعلّق بود در صُلبِ مشیّت ، نطفهء آدم

که مسجودِ ملائک آمد ، این نورِ همایون فر

 

خدا را عابد آمد ، ذاتِ او را روزی که در عالم

نه اسمی بود از مسجد ، نه رسمی بود از منبر

 

ز بس جبریل خاکستر نشین شد بر سرِ کویش

بیاضِ روشن آمد ، چون سوادِ چهرهء قنبر

 

دلش چون قطره ای بی شک شد و در بحر مُستَهلَک

ز بحرش آب در مدرک ، ز آبش درک در مشعر

 

چنان جان را فدا کرد ، که جان بگذشته از جانان

چنان دل را فدا کرده که دل وارسته از دلبر

 

هر آنکو چون حسین ، آتش زند در ماسوای حق

نماید ماسوا در چشمِ او یک مشت خاکستر

 

بشوید دست از جان ، پاگذارد بر سرِ امکان

کند سِرّ دل اندر سینه پنهان ، بگذرد از سر

 

اگر داری عمرِ خضر ، باشد اندر این عالَم

ننوشد آب حیوان ، بگذرد از مُلکِ اسکندر

 

وجود اندر عدم بیند ، بقا اندر فنا یابد

نجوید ملکِ سَلجوق و نخواهد حشمتِ سنجر

 

نباتِ زندگانی در لبش تلخ است چون حنظل

به کامش تلخی مُردن بود شیرین تر از شَکّر

 

چنان مست از رخِ ساقی شود کز غایتِ مستی

نگون سازد خُم و ریزد شراب و بشکند ساغر

 

سِنان در بوستانِ تن به جای سرو بنشاند

به صحنِ سینه رویاند ز پیکان سنبل و ضیمر

 

ز خارِ دشنهء خنجرِ ، بدن را گلستان سازد

عذار از خونِ پیشانی کند چون لالهء اَحمَر

 

ز داغِ نوجوانان ، آتشی در جان برافروزد

بر آن آتش نهد دل را بسان عود در مجمر

 

نخواهد زندگانی چون زنان در حجلهء امکان

عروسِ مرگ را گیرد چو نوداماد اندر بر

 

چو مقصود آمدش حاصل ، شود از ماسوا غافل

نشاند یار را در دل ، بِرانَد غیر را از در

 

تَرَکتُ الخلقَ طُرا" فی هواکا بر زبان راند

ز دل بیرون کند مردانه پیوندِ زن و دختر

 

نخواهد نصرت از منصور ، اگر سازند محصورش

چو از منصور حق باشد ، ظفر کی جوید از زعفر؟

 

نیاید جز جمالِ ایزدی در دیده اش پیدا

نباشد جز جلالِ سرمدی در خاطرش مضمر

 

مُوحّد هر چه بیند اول و آخر ، خدا بیند

نباشد چشمِ حق بینش ، به جز دیدارِ حق ، رهبر

 

کسی کاندر نظر ، خلّاقِ اکبر باشدش حاضر

نبیند با وجودِ او ، وجودِ اکبر و اصغر

 

نگوید غیرِ تسلیما" لِاَمر الله ، اگر او را

نوازی نیزه بر پهلو ، گذاری تیغ بر مَغفر

 

نه سر باشد کمندِ او ، نه پیکر پای بندِ او

گذارد سر به پای یار ، از پا افکند پیکر

 

بیاید چون که در میدان ، نهد سر در خمِ چوگان

چو شیرِ بیشهء امکان ، حسین آن مظهرِ داور

 

شنیدم ظهرِ عاشورا که آن مهرِ جهان آرا

روان شد بیکس و تنها ، به رزمِ فرقهء کافر

 

گرفت آن نکتهء توحید جا در مرکزِ میدان

چو پرگارش به گِرد آمد ، سپاه از ایمن و ایسر

 

ستاد آن برجِ ماهِ آفرینش در میان تنها

به گِردش هاله مانند آمدند آن قومِ بداختر

 

به ارشاد ، آن کلام الله ناطق در حدیث آمد

به آوازِ جلی ، فرمود کای قومِ ستم گستر

 

اگر دانید من نسلِ کیَم ؟ دانید اصلم را

که هم ارثِ جلالت از پدر دارم ، هم از مادر

 

ریاضِ ارضِ بطحایم ، بهارِ گلشنِ یثرب

نهالِ باغِ زهرایم ، گلِ بستانِ پیغمبر

 

بُوَد ختمِ رسل جدّم ، که پا بر عرشِ اعلا زد

بوَد دستِ خدا بابم ، کز او بگرفت انگشتر

 

به دیوانِ بقا شیرازهء اوراقِ امکانم

ز جمعِ آفرینش فردم و ایجاد را دفتر

 

من آن نخلم که حقّم کِشت و دستش آبیار آمد

رسولم کرد دهقانی ، بتولم ساخت بارآور

 

دو گیتی را منم آمر ، فلک بر دوشِ من دایر

مَلک از خدمتم فاخر ، جهان را حضرتم مفخر

 

دَمم روح القدس را دَم ، که با مریم شود مَحرَم

وز آن دم ، عیسی مریم ، ببخشد روح بر عاذر

 

ز چهرم مهرِ نورانی ، سر اندر مهرِ من فانی

کنم از نورِ پیشانی ، جمالِ صبح را انور

 

فنا را چون شدم سالک ، بقا را آمدم مالک

دو گیتی غیرِ من هالک ، منم وجه الله اکبر

 

دو گیتی عبد و من شاهم ، خدا بخشنده این جاهم

حسینم ، صِبغَةُ اللّهم ، نه رنگِ احمر و اَصفَر

 

حقیقت کعبهء دل ها ، طوافِ کوی من باشد

که در حولش بُوَد طائف ، منا و مکّه و مشعر

 

نگویم مر مرا جدّ است و مادر از رهِ نسبت

رسولِ اکرمِ امجد ، بتولِ اطیّب و اطهر

 

نگویم مجتبی باشد برادر ، مرتضی بابم

که آن طوبی جنّت آمده ، این ساقی کوثر

 

شما آخر مسلمانم ، نمی دانید مهمانم؟

رهِ آب از چه بر من بسته اید ای بی حیا لشگر؟

 

خدا را گر مسلمانید و من آخر مسلمانم

دریغ از آب ، مهمان را ندارد هیچ بد گوهر

 

دهیدم جرعه ای آبی که روحم را ز بی تابی

شرار افتاده بر تن ، شعله بر دل ، بر جگر اخگر

 

نگشت این ناله ها نافذ ، بر آن کفّارِ سنگین دل

نشد این پندها راسخ ، بر آن جمعیّتِ منکر

 

بسانِ حلقه از هر گوشه بگرفتند گِردش را

بدان تنگی که صرصر را نبود از هیچ سو مَعبر

 

بر آن غوثِ زمان چون غیث ها ، طل ریخت از هر سو

به یک بار از غمامِ قوسِ اعدا ، ناوکِ صد پَر

 

یکی رُمحش به پلو زد ، یکی شمشیر بر بازو

یکی زد بر دلش پیکان ، یکی بر سینه اش خنجر

 

نبودی غیرِ تسلیما" لِاَمر الله ، گفتارش

در آن ساعت که می زد تیرها بر پیکرش نِشتر

 

رضا و صبر و سِلمی از وجودش در شهود آمد

که گاهِ امتحان ، ظاهر نشد از هیچ پیغمبر

 

تحمّل کرد در عالَم چنان کوهِ بلائی را

که از یک پاره اش گردید پشتِ اولیا چَنبَر

 

اگر برقی بِجَستی زین بلا البرزِ امکان را

چنان بر خویش لرزیدی که طفل از غُرّشِ تندر

 

خلیلِ حق اگر مجروح دیدی حلقِ اصغر را

پسر بگذاشتی ، خود را نهادی کارد بر حنجر

 

به جای ماه ، با ناخن ، نبی بشکافتی دل را

بدیدی مُنشق از شمشیر اگر فرقِ علی اکبر

 

علی را گر خبر از زخمهای پیکرش بودی

از آن تیغِ دو پیکر ، خویش را کردی دو صد پیکر

 

از این ماتم اگر بودی خبر ، حوّا و آدم را

نه آدم روی زن دیدی ، نه حوّا چهرهء شوهر

 

 

شنیدی این مصیبت را اگر از روح القدس ، عیسی

گُزیدی بطنِ مریم را ، نزادی هرگز از مادر

 

اگر رشحی از این طوفان ، گرفتی نوح را بر جان

ز بیم ، انداختی خود را به قعرِ لجّهء اخضر

 

نسیمی گر وزیدی بر سیلمان زین مصیبت ها

چنان بگریختی از وی که خیلِ پشّه از صرصر

 

گر این بارِ امانت را فلک بر دوش می کردی

چنان پشتش خم آوردی ، که سودی روی بر اَغبَر

 

از این بحرِ بلا گر قطره ای می ریخت بر موسی

نهان می شد در آبِ نیل یا در اشکمِ اژدر

 

گر این خونین کواکب آمدی در خواب ، یوسف را

بِخُفتی تا ابد از خوفِ این تعبیر در بستر

 

گر این بحرِ قضا یک لطمه ای می افکند یونس را

ز خوف اندر دلِ ماهی نهان می گشت تا محشر

 

نبودی اتصّالِ رشتهء دل گر به فرزندش

گسستی تار و پودِ عالمِ امکان ز یکدیگر

 

ز بام ای طاسِ کیهان ، طشتِ زرّینت نگون گردد

سر از سِرّ خدا برداشتی ، هِشتی به طشتِ زر

 

سرت را دستی اندر پرده ای ، گردون جدا سازد

عیال الله را بی پرده از سر می کشی معجر

 

جهانا این چه عدوان است ، رویت نیلگون گردد

جمال الله را سیلی زدی ، بر چهرهء دختر

 

خیامِ آلِ عصمت را به بادِ سوختن دادی

چرا نگرفته آتش در تو ای خرگاهِ نُه چادر

 

ز کین ، پامال کردی گیسوی مشکینِ قاسم را

در این فرخنده دامادی ، چنین سائیده ای عنبر

 

ز داسِ ماهِ نو ‌، ای آسمان دستت قلم گردد

که بدرودی گلستانِ نبی را لاله و عبهر

 

چنین بوده است کردارِ جهان ، پیوسته با نیکان

(فؤاد) اگر به نیکان عشق داری از جهان بگذر.

 

فواد کرمانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5478

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

دونوبدور عالم امکان سراسر طور سینایه

خبر ویر ای صبا موسی بو گون گلسون تماشایه

 

اولوبدور جلوه گر نور جمال نیّر اعظم

سپهره اوج ایدوبدور نور یردن پایه به پایه

 

قالوب آباء عُلوی امهات سفلوی مبهوت

اولوبدور حامله چون عصمت کبری بو مولایه

 

اولاندا سوّم شعبان طلوع صبح صادقده

یتیشدی مصدر لاریبدن بو حکم لعیایه

 

نچه دسته گوتور حوریّه حوران بهشتی دن

نزول ایله یره اول قابله بو شاه والایه

 

بُلوب بو خدمتی سرمایهٔ عزّ و شرف لعیا

گلوبدور خدمته دولت سرای شاه بطحایه

 

طلوع صبح صادق مُنفعل اولدی طلوعیندن

حسین ابن علی قویجاق قدم بو دار دنیایه

 

منوّر اولدی نوریندن سراسر انفس و آفاق

عمود نور نصب ایتدی جمالی سطح غبرایه

 

قضا مسرور اولوب سویلردی زهرایه مبارکباد

قَدَر آغلاردی باشینده اولان امر قضایایه

 

امین وحیون الله ایسته دی شأنین بلوندورسون

بویوردی نازل اول بو سویگلوم مولوده اول دایه

 

بو شأن و بو شرفدن قدسیانه فخر ایدوب جبریل

گلوب اولدی لَـلَه یرده حسین ماه سیمایه

 

ملایک دسته دسته عرشیدن فرشه اولوب نازل

ازلده تهنیت، صون تسلیت ویردیله طاهایه

 

حسینی گورماقا گلدی ملکلر سربسر امّا

قالوبدور حاملان عرش حسرت بو تمنایه

 

اولاردا فکر ایدوب بیر سهم آپارسون بو شرافتدن

کمال عجزیله عرض ائتدیلر خلاق یکتایه

 

ملکلر بیزلره فخر ایلوری یا قاضی الحاجات

حسینی یا گتورسونلر بویور بو عرش اعلایه

 

و یا اول عرشیوه حامل حبوطه ویر بیزه رخصت

اولاق بیزده یره نازل یتاق بو فیض عظمایه

 

اولوب صیت محیطیله محاط عرش برین ناگاه

یتیشدی حضرت ربّ جلیل اَمری بو معنایه

 

اولام اوز عرشیمه حامل بونا من قادرم امّا

گرک ویرسون قماطیله حسینیم عرشه پیرایه

 

حسینون گلدی قُنداقین آپاردی گوگلره جبریل

حبیب لم یزل باخدی او‌محبوب دل آرایه

 

بویوردی سویگلوم خلقه نشان بی نشانیمسن

یر اوسته مظهریمسن سن تماماً اهل ایمایه

 

امین وحیه امر اولدی منوّر ایلسون عرشی

همیشه زایر اولسون قدسیان بو نور زیبایه

 

حسینون باشینون دسمالینی آچدی امین اللٌه

او دسمالیله آرتوردی شرف عرش معلایه

 

روادور بیر باشین دسمالی اولسون گوگلره زینت

همان باش کوفه ده مطبخده مهمان اولسون اعدایه

 

نه شرم ایتدی خدادن خولی بیدین نه زهرادن

تنوره قویدی بیر باشی که سالمشدی گویه سایه

 

گلوب زهراکول اوستنده گوروب اؤز اغلنون باشین

ویروبدور بیلمورم نه‌حال ، الهی اوندا زهرایه

 

باسوبدور جان کیمی آغوشینه باشین آچوب زلفین

کولین زلفیله پاک ایتدی گلوب فریاد و غوغایه

 

دئدی مظلوم اوغول باشون هارا بو یر هارا آیا

ندور علت سنی خولی گتوردی بیله مأوایه

 

گلوردوم قتلگهده ایمدی گوردوم نعش صد چاکون

کلام الله تک اوراق اولوب دوشموشدی صحرایه

 

خواتین بهشت اولموش یره گویدن اوغول نازل

گوز آچ خوش گلدون ایله مریم و سارا و حوّایه

 

سموات و زمین اهلین ایدوبدور محنتون بیتاب

مؤثردور غمون چرخ چهارمده مسیحایه

 

تنور خولیه عیسی ابن مریم دیدووه گلدی

بو دیده بازدید ایتماق اوغول لازمدی عیسایه

 

باشون ترویج اسلامه ازل گوندن اولوب مأمور

آپارسونلار گرک نوک جدالرده کلیسایه

 

الون بوشدور«((حسینی)) وار قاباقدا بیر اوزاق منزل

حسینه آغلا گوز یاشون الونده ایله سرمایه

 

مرحوم حسینی سعدی زمان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5468

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

رسید عید که عقدِ ملال بگشاید

درِ فرح به کلیدِ هلال ، بگشاید

 

فلک به کام رساند نیازمندان را

نقابِ هجر ز روی وصال بگشاید

 

خوش آن که روز چنین مِی کَشد ، ولی نه مِی

که عقل را رهِ ضعف و زوال بگشاید

 

مئی که قطرهء پاکش به هر کجا که چکد

دری ز مرحمتِ ذوالجلال بگشاید

 

خطیب ، منبرِ معراجِ معرفت گردد

زبان به منقبتِ خیرِ آل بگشاید

 

محیطِ حلم ، حسینِ علی که نیست جز او

کسی ، کز او دلِ اهلِ کمال بگشاید

 

شهی که گر غضبِ او رسد طبایع را

گِره ز رابطهء اعتدال بگشاید

 

و گر نهیب دهد دور را ، سزد که ز هم

عقودِ سلسلهء ماه و سال بگشاید

 

نجاتِ خلق ، محال است بی محبّتِ او

چو کار خصم ز فکرِ محال بگشاید

 

به روی دشمنِ او ، در گشادِ کار دو کون

کسی چگونه درِ احتمال بگشاید؟

 

فلک به سبحهء او باید استخاره کند

به کارِ خیر چو خواهد که فال بگشاید

 

در آستانهء او ، آسمانِ ملایک را

همیشه جای به صفّ نعال بگشاید

 

ز خونِ ناحقِ او دم اگر زنم ، ترسم

که سیلها مژه ام از اشکِ آل بگشاید

 

شها ! (فضولی) بی صبر و دل نمی خواهد

که سوی غیرِ تو چشمِ خیال بگشاید

 

ز مدحِ غیرِ تو ، آن بِه که لب فرو بندد

به هرزه چند درِ هر مقال بگشاید؟

 

حکیم ملّا محمد فضولی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5435

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

آفتابی که چنین چهره ی تابان دارد

صد چو مَه عاشقِ سرگشته و حیران دارد

 

پرچمِ سلطنت عشق برافراشت شهی

کز شرف خاکِ درش فخر به کیهان دارد

 

آمد آن موکبِ مسعود که در عرصه ی عشق

شهسواری است که دلداده فراوان دارد

 

آفتابی ز سرا پرده ی عصمت بِدمید

که مه از شرمِ رُخش سر به گریبان دارد

 

عاشقان را دهد از جلوه ی معشوق نوید

زین تبسّم که به لب ، آن گلِ خندان دارد

 

مردِ میدان شجاعت بود آن شیر دلی

که نه اندیشه ز شمشیر و ز پیکان دارد

 

سوی جانان برد آن سوخته جان ره که ز شوق

سر نهد بر کف و تقدیم به جانان دارد

 

عیدِ میلادِ همایون حسین بن علی است

آنکه بر چهره دو صد آیتِ یزدان دارد

 

شمعِ تابنده ی حق اوست ، که مشکوةِ وجود

جلوه از تابشِ آن شمعِ فروزان دارد

 

پی فرمانِ مُطاعش فَلک حلقه به گوش

حکم بر دیده نهد گوش به فرمان دارد

 

جبهه سایند ملائک به دربار ، گهی

که چو جبریلِ امین حاجب و دربان دارد

 

مادرِ دهر نزاده است که با دشمن و دوست

رادمردی که نشان از شهِ مردان دارد

 

چشمهء رحمتِ حق اوست که با دشمن و دوست

کرم و لدف و جوانمردی و احسان دارد

 

هر که در سایه ی آن رحمتِ حق رخت کشید

کی دگر آرزوی گلشنِ رضوان دارد

 

خسروِ کون و مکان اوست که بر سر ز ازل

تاجِ فرماندهی عالَمِ امکان دارد

 

قصّه ی عشق و فداکاری و جانبازی اوست

داستانی که نه آغاز نه پایان دارد

 

بشکفد با رخِ خندان چو گل از فیضِ دمش

هر که در ماتم او دیده ی گریان دارد

 

روی هفتاد و دو ملّت ز ازل تا ابد است

سوی آن کعبه ، که هفتاد و دو قربان دارد

 

گر چه در خامه دُرِ اوصافِ رخش سُفت ولی

جلوه کی رانِ ملخ نزدِ سلیمان دارد

 

خسروا چهره مپوشان ز گدایان که (رسا)

نکشد دست ز دامانِ تو تا جان دارد.

 

مرحوم دکتر رسا

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5433

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

ایستدی قیلسون منوّر عالَمی نورِ حسین

گلدی زهرادن ظهوره نورِ مستورِ حسین

 

امر اولوب بنتِ رسوله غیبیدن لعیا گله

حضرتِ صدّیقهء کبرایه اولسون قابله

نازل اولدی ، نورِ پاکی ، شوقیله آلدی اله

گوردی شمسه غالب ایلر نورِ مطهورِ حسین

 

دوشدی فورا" تپراقا ال اوستن اول عالی وجود

قویدی آنّین سجدیه معبودینه قیلدی سجود

آشکار ایلردی اول دم جودینی ، آثارِ جود

اولدی واضح ماسوایه وصفِ مذکورِ حسین

 

مصدرِ لاریبیدن اذن آلدی جِبریلِ امین

تا حسین نوریله قیلسون زینتِ عرشِ برین

آلدی قنداقین اله اول پیکِ ربّ العالمین

دایه لوق امریله چون اولموشدی مأمورِ حسین

 

گیتدی عرشه فرشیدن اول قاصدِ کوی وفا

ایستدی ویرسون حسین باشیله تا عرشه صفا

امر اولوب باشینداکی دستماله ایله اکتفا

روشن ایلر عرش و فرشی پرتوِ نورِ حسین

 

بیر باشیکه اولمادی راضی خدای ذوالجلال

عرشینه روحُ الامین ویرسین او باشیله جلال

بس نجه کسدی او باشی ، شمر ایدوب پژمرده حال

نیزه لرده زینت اولدی رأسِ منحورِ حسین

 

ایسی قوملار اوسته قالدی پیکری فرد و وحید

ذکر ایدوب قران جدا باشیندا سلطان شهید

سینهء مکسوری اوسته آت چاپوب قومِ پلید

پایمال اولدی ستمله صدرِ مکسورِ حسین

 

دوتدی یوز نیزه باشیندا خیمیه شاهِ جهان

آیهء کهفی اوجا آوازیله ایتدی بیان

آگه اولدی بو صدادن زینبِ بیخانمان

آشکار ایتدی دلینده وِرد مذکور حسین

 

چیخدی اول دم خیملردن زینبِ علیا جناب

قتلگاهه یوز قویوب قیلدی بو نوعیله خطاب

قالدیلار باشسیز باجون ئولسون عیالِ بوتراب

دوره می آلدی مخالف یوخدی منصور حسین

 

 خیملر یاندی داغیلدی چوللره آلِ رسول

ال آچوبلار غارته ظلمیله بو قومِ جهول

قالموشام دشمن ایچنده گور نجه زار و ملول

آشنا یوخ نینوا دشتین دوتوب شورِ حسین

 

دستگیر ایتدی عیالون ظلمیله شمرِ شریر

زینبون بو درد و محنتدن اولوب عالمده سیر

یوز قویوب باشون دالنجه شامه تک گلّم اسیر

من اسیرم ظاهرا" وار دلده منظورِ حسین.

 

مرحوم ‌روفه گر

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5412

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

ویروبله زینتِ زیبا بهشتِ والایه

چکوبله پردهٔ خوش رنگ عرشِ اعلایه

 

ایدیبله اوزلرینه حوریانِ عرشِ برین

ثیاب و سندس و استبرقیله پیرایه

 

صدای زمزمِ تسبیح و غلغل و تهلیل

یتوبدی اوجیله سطحِ حضیض غبرایه

 

سالوبدی نُه فلکه شورشِ حسینی شور

چیخیبلا غرفه لره قدسیان تماشایه

 

ایدوبدی کوثریله آبِ سلسبیل ، سبیل

دولوب زلالِ شرابِ طهور مینایه

 

گلور قولاقه بو سس السّبیل یا عطشان

مگر گلوبدی امام حسین بو دنیایه؟

 

گلوبله یر یوزونه عرشیان ، قبیل قبیل

کی تهنیت ائده لر اهلِ بیتِ طاهایه

 

ملائکانِ سماوات حوریانِ جنان

مبارک اولسون ائده للر جنابِ زهرایه

 

علی الخصوص گلیب جبرئیل یالواردی

کی ایلسینله امام حسین ایچون دایه

 

زبانِ لابه آچیب ، گردنین ایدوبدور کج

ایدیب خطاب جنابِ بتولِ عذرایه

 

منی بو اوغلوا ایله لَله که جانیلن

همیشه قوللوق ایدیم بو عزیز ، مولایه

 

خصوص ائدنده بونی تشنه کام ، شمر شهید

سویاندا نعشینی ، عریان سالاندا صحرایه

 

یارالی پیکرینه قویمارام چوخ ایستی دگه

قانادیمی آچارام ایلرم اونا سایه

 

(دخیل) قلبینه عرض ایلرم که روحُ القدس

همیشه ایلیه الهام چون آیه.

 

مرحوم دخیل مراغه ای

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5376

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

چون قدم قویدی ترابه نورِ چشمِ بوتراب

سویلدی عرشِ برین ، یا لَیتَنی کُنتُ تراب

 

جانِ مریم ، روحِ روح اللّهه اولدی حامله

یتدی عقلِ اوّلین مقصودی حدّ کامله

امر اولوب لعیایه بو مولوده اولسون قابله

حقّ ایده اِنسیّهء حورانی خلقه انتخاب

 

صبحِ صادق جلوه گاهیندن ایدن دمده ظهور

تازه دن موسایه اولدی آشکارا شرقِ طور

ایتدی دنیانی منوّر آیهء اللهُ نور

زُهرهء زهرادن اولدی آشکارا آفتاب

 

واریدی لعیایه یتمیش مین بهشته خادمه

خدمتین کمتر ایدن حوری ، اولوردی نادمه

حکم اولوب اولسون شرفیابِ حضورِ فاطمه

ایلسون زهرایه خدمت تا که اولسون کامیاب

 

بیله بولمه قابله اولماقه بیر لعیا گلوب

حورِ عین و هم خدیجه ، مریمِ کبری' گلوب

آسیه ، بلقیس و حوّا ، هاجر و سارا گلوب

صف چکوب حورانِ جنّت ، با کمالِ احتجاب

 

سِیر ایدوب لاهوتیدن ناسوته چون نورِ حسین

انفس و آفاقی محوِ نور ایدوب طورِ حسین

اولماقا دایه گلوب جِبریل مأمورِ حسین

پر آچوب ، شهپر ووروب ، مین شوریله قیلدی شتاب

 

بیرده جِبریلِ امین گلدی او شاهین یانینه

عرصه گاهِ کربلاده غرق اولاندا قانینه

آچدی شهپر ، سالدی سایه پیکرِ عریانینه

ایتمیشدی ضعف ، گوز آچدی قیلدی جِبریله خطاب

 

جبرئیلا سالما سایهء پیکرِ عریانیمه

قوی حرارت ایلسون تأثیر جسم و جانیمه

من بو نوعیله گرک جان تاپشورام جانانیمه

عاشق و معشوق آراسیندا دگل لازم حجاب

 

جبرئیلا کشتهء عشقین اولار گر غسلی قان

ایستمز گونلر قباقینده بیر اوزگه سایبان

شهپرون ایله کناره ، قوی ویروم آسوده جان

جانه منّتدور که مین دفعه دگه تیرِ شهاب

 

دستماز آلماقه تکلیف ایتمه آبِ سلسبیل

قانیله قربانِ عشق ایلر وضو یا جبرئیل

وار سویون گیت خیمه گاهه ، سسله عطشان اَلسّبیل

یاندی اطفالیم سوسوزدان ، جبرئیلا قیل ثواب

 

جبرئیلا چکمه زحمت ، شهپرِ بیجا ندور

عشق اودوندا یانماقا پروانیه پروا ندور

ایله مستم بولمورم دنیا و ما فیها ندور

گون قباقینده قوی بو عریان پیکریم اولسون کباب

 

جبرئیلا احتیاجیم یوخدی ظلّ شهپره

آرزوی خدمتون گر اوسا آلِ حیدره

گیت دولان تاپ نعشینی سال سایه اوغلوم اکبره

قویما یانسون اول شبیهِ صورتِ ختمی مآب

 

شاهبازِ ذروهء اعلا دوشوب بی پرّ و بال

گون اونا گر سالسا سوزش ، منده آرتار ابتهال

گیت کنارِ نهرده سایه علمدار اوسته سال

قوی زیادت ایلسون سوز و گدازیم جبرئیل

 

صف چکوب ، صف صف دوزلموش جمله دورموش انبیا

یوز ایگرمی دورت مین ارواحیله یکسر اوصیا

من امامم ، سن دئ تکبیر ، ایلسونلر اقتدا

درگهِ حقده قبول اولسون نمازیم جبرئیل

 

بارور اولدوقجا نخل ، اول نَخل اولار بس سنگسار

ایلیر هر دست رس هر دست نارس سنگسار

ایلیوب علّت اودور هر ناکس و کس سنگسار

نیزه و اوخلار اولوب دستِ درازیم جبرئیل

 

مرحوم عامل

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5373

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

او ساعتی که ظهور ایتدی سِرّ لم یزلی

قویوب قدم بو جهانه او عشق قربانی

 

ازل بو کثرت آرا قیلدی وحدته اقرار

موحّد اولدی ، قیلوب یاد فرد و یکتانی

 

شهادت ایلدی اوز جدّینون رسالتینه

قبول ایدوب او رسولین کتابی فرقانی

 

ایدردی ذکرلرین بیر به بیر اولوالعزمین

سالوردی یاده خلیل و کلیم و عیسانی

 

قرائت ایلدی گوگدن گلن کتابیلری

بیانه گَتدی هامی لفظی ، کلّ معنانی

 

اولوب او جسمِ مطهّر قماطه پیچیده

آلوب ال اوسته او بابِ رسول دربانی

 

گتوردی روح الامین ویردی جدّی یاسینه

گوروبله گون الی اوسته او ماهِ تابانی

 

دهانِ پاکینه قویدی مبارک انگشتین

بیانِ حمکتیله دولدی شکّرستانی

 

حسینُ مِنّی اَنا مِن حسین ، او یولداندور

نچون حسین او شهین اولدی شیرهء جانی

 

اوپردی گه بوغازین گه یوزینی آغلاردی

باساردی سینیه گه او مِهرِ رخشانی

 

بولوردی بو بوغازی کیم اوخیله اوخلّالار

او اوخ یریندن آخار سو کیمی یره قانی

 

کنارِ نهرده تشنه بو نحر اولور منحور

تاپار الینده سِنان تا سَنان بو عطشانی

 

بولوردی بو یوزی اوّل گجه کول اوسته قویار

دیارِ کوفه ده خولینون اولسا مهمانی

 

تنور کُنجین ایدر طور ، بو یوزین نوری

تاپار حسین او یرده مقامِ موسانی

 

گلوردی فوجِ ملایک یره قبیل قبیل

زیارت ایلماقا اول مهِ درخشانی

 

واریدی اوچ گونه دین خاندانِ حیدرده

بو گَل بو گئت ، بو تَردُّد بو عیشِ روحانی

 

تصدّقِ سرینه قیلدی فطرسی آزاد

خدا ، او منبعِ جود و کرم ، عطا کانی

 

شفا تاپوب یوزینی گورماقیله دردائیل

اولوبدی بیر نظری اهلِ درد درمانی

 

اوچومونجی گون دئدیلر حاملانِ عرشِ برین

که ای مقابلِ ذاتینده هر بقا ، فانی

 

اجازه ویر بیزه تا یر یوزینه نازل اولاخ

بو دستِ قدرتیله ساخلا عرشِ اعلانی

 

حسین قونداقینی یا بویور گتورسونلر

ایداخ زیارت او گُل روی و ماه سیمانی

 

خطاب ایلدی جِبریله حضرتِ سبحان

که نازل اول یره ، قیل شاد شاهِ مردانی

 

گتور حسینمله ویر بو عرشیمه زینت

مُشرّف ایله بو طاقِ سپهرِ خضرانی

 

گلوب دوباره حضورِ پیمبره جِبریل

ویروب سلام حسینون اولوب ثنا خوانی

 

حسینی آپاردی صعود ایلدی سماواته

نثارِ رحمتیله دولدی عرش دامانی

 

روادی گور بو حسینون دیارِ غربتده

آلا کنارینی حسابسیز جماعتِ جانی...

 

قسمتی از اشعارِ مرحوم استاد کریم آقا صافی تبریزی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5229

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

آلدیم خبر عشقیمدن، سرّ اوچ شعبانی

گوش دله ذکر ائتدی، ناگاه بو عنوانی

وار سوّم شعباندا، عالی شعف اعلانی

بیر عطرلی گل آچمیش توحید گلستانی

خوش عطریله دولدورموش، بو عالم امکانی

گل صاحبی پیغمبر، زهرادی نگهبانی

 

بیر گلدی ائدر رشگین، گلشنده اولان گول لر

بیر گلدی که زلفیندن، شرمنده دی سنبل لر

بیر گلدی که عشقیندن، شور اوسته دی بلبل لر

عالمده اونا اولموش، وابسته هامی دل لر

تسخیر ائلیوب عشقی، بو محور دنیانی

دنیا بوئی عاشقدور، سرگشته و حیرانی

 

بیر گلدی که عالمده، خوش نشو و نما ایلر

بیر گلدی دوداقیندن، تر غنچه حیا ایلر

بیر گلدی بهشت اوندان، مین کسب صفا ایلر

بیر گلدی که آفاقی، پُربوی وفا ایلر

مدهوش ائدن عُشّاقی، خوش نکهت و ریحانی

خوش عطرینین عالمده، جانلار اولا قربانی

 

بیر گلدی اونا هرگز، بیر شبه و بدل اولماز

گل چوخدی بونا امّا، همتا و مثال اولماز

دنیانی گوزل دوتسا، بیر بیله گوزل اولماز

چوخ شَأنیلی وار بیله، بیر شَأنی اجلّ اولماز

بیر شاهد زیبادور، چوخ وار شرف و شانی

گورموبدی جهان بیله، بیر شاهد زیبانی

 

هر جلوه سی شرح ایلر، مین نکتۀ مستوری

مین نرگسی مست ایلر، بیر نرگس مخموری

خورشیدی خجل ایلر، آنّندا اولان نوری

شوریده ائدر خلقی، باشینده اولان شوری

بی پرده تانتدیرّام، بو عاشق شیدانی

اؤز آدی حسین، دینین، دلباخته قربانی

 

امّا نه حسین جدّی، مادح اؤزی ممدوحی

هم میر عرب جانی، هم فاطمه نین روحی

احکام خداوندین، هم مُجمل و مشروحی

هم کشتی قرآنین، جان بر کف اولان نوحی

همّتله ائدن خاموش، هر موجۀ طوفانی

طوفاندان آلان سالم، قرآنی و قرانی

 

دانشکدۀ دینده، آزاده لره استاد

میدان تعارضده، بیر صاحب استعداد

کاخ ستم و جهلی، نهضتله ائدن برباد

سلطان عدالت جو، تاجِ مللِ آزاد

آزاده لرین فخری، فرزانه لرین شأنی

زنده ائلین قانی، تاریخ مسلمانی

 

دلباختۀ قرآن، دین عاشق و جانبازی

دین اوسته اولان باشی، سرنیزه سرافرازی

نهضت یارادان باشدا، یتمیش ایکی سربازی

دنیایه سالان لرزه، بیر نهضت ممتازی

قانیله ائدن صادر، علم و عمل اعلانی

اعلانی ائدن احیا، انسانی و انسانی

 

وقت اولدی قدم قویسون، بو عرصۀ دنیایه

لاریبدن امر اولدی، فردوسده لعیایه

باشدا نچه حوریّه، گئت منزل زهرایه

اول قابله فخریله، سن دختر طاهایه

دوت زهرۀ زهرادن، اول مهر درخشانی

انوار حسینیله، دنیا اولا نورانی

 

گور قابله نین شأنین، باخ عزّت مولوده

گور حضرت زهرانی، باخ چاتدیقی مقصوده

دنیایه حسین گلدی، باخ طالع مسعوده

قویدی یره اؤز آنّین، شکر ایلدی معبوده

ذکر ائتدی ازل دلده، نام حف یکتانی

گوستردی نمایان بیر، روحیّۀ روحانی

 

یعنی که حسینم من، شوریدۀ عالی جاه

هر یرده اولام عشقِ، جاناندی منه همراه

معنای حقیقتدن، دنیانی ائدن آگاه

مشهور ابی عبدالله، معروف فنا فی الله

ابقا یارادان دینه، دین اوسته آخان قانی

توحیده ائدن گلشن، بیر قانلو بیابانی

 

زهرا اونا باخدوقجا، دل مهری گلوب جوشه

بلبل تک اولوب مونس، اُول غنچۀ خاموشه

سالدی بشیگه گاهی، جان تک آلوب آغوشه

گه یوز یوزینه قویدی، تا اخذ ائلسون توشه

گه اؤپدی محبّتله، لعل لب خندانی

گه ایگلدی بیر گول تک، اُول نوگل رعنانی

 

گه گوردی که ناز ایلر، گهواره پناهینده

دوزموش عرق اولدوز تک، اؤز جبهۀ ماهینده

مین پیچ بلا واردی، هر موی سیاهینده

گوز محو تماشاسی، بیر طرز نگاهینده

گوز دویموری گوردوقجا، اول سرو دل آرانی

حیرتده قویور مطلق، ارباب تماشانی

 

«تائب» بو گلین گئتدی، سوز بدو بهارینده

زهرا یوزینه گلدی، مرضیّه جوارینده

مین موج بلا گوردی، اؤز چشم خمارینده

یاد ائتدی خزانیندن، بیر نهر کنارینده

بیر یر که دوشر اوردا، گل پیکر خندانی

قانیله اولان سیراب، لعل لب عطشانی

 

مرحوم تائب تبریزی

ولادت حضرت امام حسین (ع) 5223

ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

شیعه لر قویدی قدم عالم امکانه حسین

عبد صالحدی یقین قادر منّانه حسین

 

یثربون شهری اولوبدی نئجه گور گل باران

زینت عرش برین رحمت کاشانه حسین

 

خلق ائدوب تک اونی دنیاده اونا یوخدی مَثل

ایلدی حمد و ثنا چوخ حق سبحانه حسین

 

بیر اشاریله باخوبدی آنانون گوزلرینه

گوئیا عرض ایلیوب مفخر نسوانه حسین

 

منی مهمان آپارور روح الامین عرشه آنا

یعنی بو دمده قوناقدی ئوزی جانانه حسین

 

منزل حضرت مولانی ایله اوخشاتدی

اولجاقین باور ایله روضه رضوانه حسین

 

گل آچوب گلشن طاهاده او فخر علوی

ائدوب عاشقلرین عالم بوئی دیوانه حسین

 

فطرسه وئردی خبر جمله ملکلر فوری

اولدی مجنون کیمی ائتدی اونی پروانه حسین

 

او یانان بال و پرین تپراقا یکسر بَلدی

مور تک گلدی تمنّایه باخوب یانه حسین

 

شهپرین سورتدی مبارک قدم مولایه

کرم ائتدی نئجه باخ گور ئوزی مهمانه حسین

 

فطرسا وئردی خداوند جلی اوندا شفا

کرم ائتدی اونادا دهریده مردانه حسین

 

عشق لازمدی ائده شیعه اثنی عشری

تاج عزّتدی بو دنیاده مسلمانه حسین

 

ساقی کوثری سیراب ایلدی ساقی حقّ

یتیروب شوقیله عارفلری عرفانه حسین

 

مژده وئردی دَم اصحابه رسول مدنی

چکدی بلبلرینی باغ و گلستانه حسین

 

قونداقین عرشه آپاردی اودی جبرئیل امین

ووردی امضاء سَند عهدیله پیمانه حسین

 

پرده غیبده آینده نی گوردی علنی

نظر ایتدی او زمان کوه و بیابانه حسین

 

انبیانی اَلی قوینوندا گوروبدی دایانوب

هامی لبیک دئیور مستیدی جانانه حسین

 

عرض ائدوبدی حقّ منّانه سنون عاشیقووم

پیشواز ائتدی گلن اوخلاری مستانه حسین

 

فاطمه محضر پیغمبره عرض ائتدی بابا

گلمیوب عرشیدن علّتدی بو نالانه حسین

 

آجدی صوت اممیوب علّت ندی تأخیر ایلیوب

بویوروب ایلور الآن سجده شکرانه حسین

 

فاطمه غم یئمه آللهیله هم صحبت دور

یاندیروب عالمی باخ آتش هجرانه حسین

 

گتیروب قونداقینی فرشه یقین روح الامین

ائتدی درمان بیلورم اول دل سوزانه حسین

 

تا جهان وار اونا مدیوندی خلقت هامیسی

اوخشیار دهریده دریای خروشانه حسین

 

«غمکشین» شعرینه لطفیله نظر ایتسه حسین

یتیرر ایستسه گر اوج فراوانه حسین

 

مرحوم غمکش

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5160

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

نور خدا شد جلوه گر از روی رخشان حسین

عالم منور گشت از آن رخسارتابان حسین

 

بنهاد بر عالم قدم آن معدن جود و کرم

شد ماسوا غرق نعم از خوان احسان حسین

 

جاه و جلال و رفعتش بالاتر از فکرو قیاس

حیران عقول ماسوا در عزت و شان حسین

 

جدش حبیب کبریا بابش علی شیر خدا

مامش بود محبوبه خلاق سبحان حسین

 

فهم ضعیفان کی رسد براوج جاه و عزتش

جائیکه خلاق جهان باشد ثنا خوان حسین

 

شاهان عالم بر درش روی نیاز آرد بعجز

روح الامین جبریل شد گهوار جنبان حسین

 

گفتا رسول ممتحن من از حسینم اوزمن

خون من وخون حسین جان من و جان حسین

 

شنس الضحی بدرالدجی کشتی دین را ناخدا

خاک درش خاک شفاجانم بقربان حسین

 

شد حاتم طائی اگر اندر سخاوت مشتهر

باشد هزاران حاتمی ریزه خور خوان حسین

 

والشمس رو والیل مو ناسوتیان را آبرو

فردوس اعلی آیتی از روی رخشان حسین

 

فطرس خلاص از رنج شد ازلطف آن میر هدی

شد شامل حال همه لطف فزاوان حسین

 

درروز میلادش مرا از ماجرای کربلا

سوزیست در دل سوزدم از قلب سوزان حسین

 

فریاد از آن روزی که شد غرقه به خون خویشتن

در آن دیار نینوا لب تشنه یاران حسین

 

شد پاره پاره پیکرش جان بذل کرد اندر برش

اکبر شبیه مصطفا آن جان جانان حسین

 

شد اصغر ششماهه اش بیطاقت از سوز عطش

سیراب گشت از تیر کین آنطفل عطشان حسین

 

از دیده خون آید همی گویم کا از پا او فتاد

اندر لب آب روان سرو خرامان حسین

 

آن فخر اولاد خلیل شد گشته قوم رزیل

بر سر زنان شد جبریل از ظلم عدوان حسین

 

رخسار خون آلود خود بر خاک و خون بنهاد و گفت

آمد خدا وندابسر آن عهد و پیمان حسین

 

دارم تمنا از درت تا شیعیان عاصیم

بخشی به حال زار من ای رب رحمان حسین

 

در آن دیار پر خطر جسمش بخون شد غوطه ور

اندر سر نی جلوه گر راس فروزان حسین

 

موسی ز نطقش باز ماند عیسی دم از دم بست لب

داود ماند اندر شگفت از لحن قرآن حسین

 

آه از دمی که قوم گین آتش زد اندر خیمه ها

ره در بیابان کرد گم سر گشته طفلان حسین

 

آن شب که ره کردند گم اندر بیابان بلا

از خستگی دادند جان هر دو یتیمان حسین

 

شد محشر کبری بپا بر اهل بیت مصطفا

در قتلگه دیدند تا اطفال نالان حسین

 

تا دید آل الله را در مجلس ابن زیاد

خون جای اشگ آمد برون از چشم گریان حسین

 

با یاد شاه کربلا از خویشتن بیگانه ام

صحاف گشتم آشنا با آشنایان حسین

 

آتش کجا سوزد مرا بااین همه جرم و خطا

روز قیامت گر رسد دستم به دامان حسین

 

مرحوم صحاف تبریزی

در ولادت حضرت امام حسین (ع) و گریز به تنورخولی 5136

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

و گریز به تنورخولی

 

گلدی شعبانین اوچی زینت وئریلدی گویلره

عرض تبریک ایلروق بیزده بو گون پیغمبره

 

احسن الله بیر بئله نوزاده شاه کائنات

بو حسیندور منبع فضل و کرم نیکو صفات

ای وئرن مؤمنلره اوددان قیامتده نجات

بو ولادت چوخ مبارک ای شهنشاه هدا

شیعه لر اولسون عزیز نوزادیوه زهرا فدا

 

به به ای شاه ولایت فاتح بدر و حنین

ای اولان پیغمبره یاور، عزیز و نور عین

چوخ مبارک یا علی گلدی بو دنیایه حسین

بیز آدون قربانی ای عرش خدانین زینتی

دودمان حیدرون بیر گوهر پر قیمتی

 

ایسترم بیر شمّه ای روز تولّدّن یازام

جنب و جوش دودمان اُول نبوتدن یازام

پنج تن ختمی اُولان سوم امامتدن یازام

سوّم هجرتده شعبانین اوچی اُولگون بتول

وضع حمل ائتدی بیر اوغلان گلدی گورماقه رسول

 

شاد و خرّم بیر طرفده اگلشوب میر حنین

آلدی قونداقی قوجاقینه رسولِ مشرقین

امر ائدوب حضرت بو نوزادین آدین قویدوم حسین

بو حسین روح روان چون جان شیرین دور منه

آلگلان نوزادی زهرا چوخ مبارکدور سنه

 

عرض تبریکه گلوبدور قوم و خویش و یارلر

بوذر و سلمان، مهاجرلر هامی انصارلر

دور زهرانی آلوبلار قونشولار غمخوارلر

امر اولوب خلّاقدن جبریل انوب گویدن یره

تا حسینون اولماقین تبریک ائده پیغمبره

 

جبرئیل عرض ایلیوبدور ای رسول کردگار

هئچ بُلورسن بو حسینون نه بلا باشینده وار؟

اوغلووا مدفن اولار بیر کربلا آدلی دیار

اوردا بو اوغلون سنون یتمیش ایکی قربان وئرر

لبلری عطشان حسین الله یولوندا جان وئرر

 

ایندی دنیا شاد اولوب هر یان مبارک باد دور

جمع اولوب بوردا بنی هاشم عموماً شاد دور

کربلا دشتینده اُول گون نالۀ فریاد دور

شمر قویماز زینبون گلسون دئسون لایلای حسین

گه علی سسلر ، گهی زهرا «حسینیم وای حسین»

 

کربلا آدلی یره لشگر یغار قوم ظُلم

اوردا عباسین قولون سو اوسته ایللر قلم

قتلگهدن سس گلور: « قارداش حسین یاتدی علم

قوللولار بیر قولسوزون اطرافین آلمیشلار حسین

کربلا توپراقینه عبّاسی سالمیشلار حسین »

 

یا رسول الله همان صحراده چون زهرا او دم

اللری قوینوندا هر آن ناله ایلر دمبدم

آه او وقتن مطبخه خیرالنّسا قویدی قدم

هئچ آنالار گورمسون عذر ایسترم صاحب زمان

لعنت حق بر یزید و شامیان و کوفیان

 

حضرت زهرا حسینون باشینون اوسته گلر

مطبخ خولیده زهرا باشینه کوللر الر

مریم وسارا بالاسی ئولموش آهو تک ملر

سسلنر زهرا : عجب کول اوسته دینجلدون بالا

دورگلان مهمانلارا سن ایله خوش گلدون بالا

 

تازه منزل دوتموسان اولسون مبارک منزلون

سن بالا خوش صحبتیدون نطقدن دوشدی دیلون

اهل بیتی نیلدون بس هاردا قارداشون ائلون؟

ای باشی کول اوسته جسمی زینت میدان بالا

هاردا قالدی زینبون آواره سرگردان بالا

 

«نادری» یاز شیعه لر قربان حسینون آدینه

مردم دنیا ائدوب شرکت حسین میلادینه

کربلاده اولمادی بیر کس گله امدادینه

حالینه قانه بویانمش تیغ و خنجر آغلادی

هر یانی گزدی الی قوینوندا زهرا آغلادی

 

مرحوم قدرت اله نادری

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 5088

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

ای دلنواز قاری قرآن خوش آمدی

در بیت وحی با لب خندان خوش آمدی

 

ای العطش ترانه ی قبل از ولادتت

مادر فدات با لب عطشان خوش آمدی

 

ای تشنه! شیر مادرت از غصه خشک شد

از بس که بود صوت تو سوزان خوش آمدی

 

گریه مکن که کشته اشک خدا شدی

خون خدا! به جمع شهیدان خوش آمدی

 

اشک تو از تلاطم دریاست بیشتر

ای آشنای ابر بهاران خوش آمدی

 

میلت لبن زدست پیمبر مکیدن است؟

ای جرعه نوش ختم رسولان خوش آمدی

 

اینجا مدینه است سر آغاز کربلا

شش ماهه! آمدی؟ چه شتابان؟ خوش آمدی

 

اینگونه که تو سر زده از ره رسیده ای

گویا حدیث غربت مادر شنیده ای

 

دریای رحمتی که به آیات گفته اند

چشمان تست جان روایات گفته اند

 

طوفان ترنُمی ز نفسهای گرم تست

این را یکی زخیل کرامات گفته اند

 

چشم طمع به دست کریم تو بسته اند

آنانکه از بضاعت مزجات گفته اند

 

صدها هزار حور و ملک مدحت ترا

با صد هزار فخر و مباهات گفته اند

 

آئینه را مقابل بابا گذاشتی

وقتی سخن زمومن و مرآت گفته اند

 

پیش از فَیاسُیوف خُذینی به محضرت

شمشیرها سلام ملاقات گفته اند

 

آنانکه با نوای تو پیمان گذاشتند

لبیک تو به نغمه ی هیهات گفته اند

 

ای عالمی فدای تو لبیک یا حسین

گوید به تو خدای تو لبیک یا حسین

 

تو کوه نور را به تماشا کشیده ای

موسی و طور را به تماشا کشیده ای

 

باید حدیث عشق تو فهمید و جان سپرد

درک و شعور را به تماشا کشیده ای

 

از بس نبی به غبغب تو بوسه بوسه زد

جشن و سرور را به تماشا کشیده ای

 

استادگی کوه ز اوج وقارتت

مجد و غرور را به تماشا کشیده ای

 

با استقامتی که تو داری به راه عشق

قلب صبور را به تماشا کشیده ای

 

هر کس تو را شناخت خدا را شناخته

درک و حضور را به تماشا کشیده ای

 

بعد از پدر وجود امامان ز نسل تست

صبح ظهور را به تماشا کشیده ای

 

تو با شفای فطرس بشکسته بال وپر

غلمان و حور را به تماشا کشیده ای

 

با قطره های آب ز دست مبارکت

چشمان کور را به تماشا کشیده ای

 

نجوایت از حبیب مسیحی دوباره ساخت

تا نفخ و صور را به تماشا کشیده ای

 

بی خود نبود محرم اسرار شد زهیر

رمز عبور را به تماشا کشیده ای

 

با روضه ات قیامت کبرا بپا مکن

شور و نشور را به تماشا کشیده ای

 

ای هم اراده ی تو خدا یابن بوتراب

توحید نیست از تو جدا یابن بوتراب

 

ای آبشار چشم غزل یا اباالعطش

وی اعتبار صبح ازل یا اباالعطش

 

نو شانده ای به لشکر خود روز تشنگی

شیرین تر از شراب عسل یا اباالعطش

 

حبَ تو هم پیاله ی حبَ خدا حسین

ای تشنه ات تمام ملل یا اباالعطش

 

شش ماهه ی تو ساقی آب حیات شد

وقتی چشید طعم بغل یا اباالعطش

 

طفل رضیع سخت تر از ذوالفقار شد

وقتی رسید روز عمل یا ابا العطش

 

سقَای تو به تیغ امان نامه کشته شد

این شرم داشت هُرم اجل یا ابالعطش

 

آخر به روی ماه امان نامه می زنند؟

ماه حرم کجا و دغل یا ابالعطش

 

ای اکبرت پیمبر اعظم به کربلا

احمد نداشت این همه یل یا اباالعطش

 

گر زینب تو آینه ی فاطمی نبود

بودی تو بی شبیه و بدل یا اباالعطش

 

بی پنج تن مباهله ات با صفا نبود

آورده ای مثل به مثل یا اباالعطش

 

این کوفیان همان سپه نهروانی اند

دارند بغض روز جمل یا اباالعطش

 

ای دجله و فرات عطشناک حنجرت

آب حیات مانده ز امساک حنجرت

 

زیبا ترین ترانه دم نینوای تو

قالوا بلی همان شرف کربلای تو

 

نجوای استغاثه ات آهنگ نوحه داشت

وقتی رسید سینه زن خیمه های تو

 

تو یک تنه تمام طنین ولایتی

قرآن نشسته با همه عترت به پای تو

 

بی عشق تو بهشت خدا فلسفه نداشت

احیا گر ولای علی شد ولای تو

 

دین خدا بدون تو بی سرنوشت بود

ای تا بهشت دین خدا مبتلای تو

 

دین خدا که تکیه گهش نیزه ی تو بود

احیا شد از غریب ترین روضه های تو

 

از ساربان ناقه ی بی ساربان مپرس

شد تازیانه قاتل نام و صدای تو

 

بی خود نبود بر همه اعضات بوسه رفت

تکثیر شد به کرب و بلا دست و پای تو

 

تیغ ستم گلوی تو را شرحه می کند

جاری است در گلوی تو خون خدای تو

 

در خون خویش غسل شهادت کنی حسین

ای بی کفن فدای تو و بوریای تو

 

روز ولادتت به تن تو حریر بود

روز شهادتت کفن تو حصیر بود

 

حاج محمود ژولیده

ولادت حضرت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) 4551

ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

و حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)

 

مه بشب طالع شود همواره از چرخ برین

کس ندیده ماه را در روز تابد بر زمین

 

لیک من دیدم گهی در روز گردد جلوه گر

بر زمین از دامن رخشنده ام البنین

 

آن مه برج بنی هاشم که بر خورشید و ماه

روز و شب پرتو فشان گردد ز چهر نازنین

 

شیر را بچه همی ماند بدو آری که هست

در شجاعت هم چو باب خود امیر المومنین

 

آنکه عباس اش از آن شد نام نامی زان که هست

عابس دشمن شکن چون پا نهد بر پشت زین

 

آن که دارد یک جهان فضل و شرف در آستان

وان که دارد صد فلک جود و کرم در آستین

 

خاکیان از سفره انعام و جودش ریزه خوار

قدسیان از خرمن تقوی و قدسش خوشه چین

 

در صباح چارم شعبان عیان شد هم چو مهر

روز بعد عید میلاد امام سومین

 

شاه را آری وزیر با وفا اندر قفا ست

ماه از خورشید گیرد نوراین باشد یقین

 

آن بود رخشنده مهر آسمان فاطمه

این مه تابان برج دامن ام البنین

 

آن بود سلطان جان بازان کوی دین و عشق

این بود سردار سربازان راه عشق و دین

 

آن بود ذات الهی را صفائی بی مهال

این بود شاه ولایت را مثالی بی قرین

 

آن قماطش را به سوی آسمان جبریل برد

این به دستش بوسه زد بابش امیر المومنین

 

آن چو جد خود نبی مصباح رخشان هدی

این چو باب خود علی مشکوه انوار یقین

 

آن چو حمزه سید جمله شهیدان از شرف

این چو جعفر داده دست اندر جدال مشرکین

 

آن علیم علم حق از ابتدا تا انتها

این پناه اهل دین از اولین تا اخرین

 

گفت پیغمبر حسین از من بود من از حسین

باشد این والا حدیث از لعل خیر المرسلین

 

هم بود این خوش خبر از چارمین حجت که هست

شهریار کشور توحید زین العابدین

 

گفت باشد عمویم عباس را شانی بلند

کاو بود محسود خلق اولین و اخرین

 

خاک پای ان شفای دردهای دردمند

نام این باب الوائح یاور هر بی معین

 

اوست مصباح هدی و اوست کشتی نجات

این بود لب تشنگان را لعل او مائ معین

 

آن میان قتلگه غلطید اندر خاک و خون

این کنار علقمه افتاد نعشش بر زمین

 

شد زخون ان نهال مذهب و دین بارور

شد زدست این بنای غیرت و تقوی متین

 

بر فراز جسم ان زینب دویدی با فغان

در کنار نعش این بنشست نالان شاه دین

 

ختم کن (خوشدل)که از این داستان اتش زدی

جان زهرای بتول و خاطر ام البنین

 

مرحوم خوشدل تهرانی

منبع کانال گنجینه گذشتگان

ولادت حضرت امام حسین (ع) 4532

ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

جهانیانه حق بو گون بویوک عنایت ایلدی

علی مرتضایه بیر اوغول کرامت ایلدی

 

بو رسمیدور گلن زمان هرایوده طفل عالمه

ایو اهلی شادمان اولاریول اولماز آهیلن غمه

ولی حسین ولادتی باتوردی کونی ماتمه

جهانیانی سربسر غریق محنت ایلدی

 

آلوب قماطینی اله حبیب لم یزل اوز

باخوبدی گل عذارینه دولوبدی اشگیله گوزی

دیسم سزادی مصطفی خیال ایدردی بو سوزی

که حق بو طفلی خلقینه شفیع امت ایلدی

 

امین وحی لم یزل گلوب سرای حیدره

یتوردی حق پیامینی سلامیله پیمبره

خدا قویان حسین آدین بیان ایدوب او سروره

پیمبر خدا همان او امره طاعت ایلدی

 

بلوندوروب ملکلره خدا حسین ولادتین

او طفلین ایتدی آرزو ملائکه زیارتین

خدا اورکده قویمادی ملکلرین او حسرتین

گلوب حسینی هر ملک اودم زیارت ایلدی

 

الهی چوخ چکرگوگل حسینین اشتیاقینی

تحمل ایلینموری اورک غم فراقینی

نصیب ایله گیداق گوراخ او دلگشا رواقینی

سنین عنایتین هامی غمه کفایت ایلدی

 

النجه چکمه (فاکرا)حسین دامنیندن ال

نچون حسینی چوخ سوراوزی خدای لم یزل

حسینه آغلا نوحه یازآپاربقایه خوش عمل

جزاده گورحسین سنه نجه شفاعت ایلدی

 

مرحوم فاکر تبریزی

منبع کانال گنجینه گذشتگان

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4531

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

جهان زخرمی امشب بهشت روح افزاست

بهرکجا که روی خیمه طرب برپاست

 

زچهره فلک امشب چو درجبین زمین

نشان شادی آثارخرمی پیداست

 

مگرجمال خدا گشته جلوه گرکامشب

سرای فاطمه غرق فروغ و نورو ضیاست

 

زمن مپرس جهان را دلیل شادی چیست

زمن مپرس فلک را بساط بزم چراست؟؟

 

بهوش باش درامشب که ساکنان فلک

ندا کنند که میلاد سید الشهداءست

 

رسید مژده رحمت که درحریم علی

قدم نهاده عزیزی که مادرش زهراست

 

شهیکه منبع فیض است و خاندان کرم

شهیکه منبع زهد و شجاعت است و سخاست

 

شهیکه منشی دیوان اوست کلک قدر

شهیکه درکف فرمان او زمام قضاست

 

طلیعه ایکه منورزنورطلعت او

گهی حریم و گهی دیرراهب و ترساست

 

دری که زیورفرش است و گوشواره عرش

گلی که زینت دوش رسول هردو سراست

 

حسین سرور آزادگان و جانبازان

حسین مظهرالطاف خالق یکتاست

 

فلک به پیش سپهرجلال و رفعت او

چو قطره ایست که اندرمقابل دریاست

 

بلندمرتبه شاهیکه براریکه حق

لوای سلطنت او همیشه پابرجاست

 

مسلم است که ازمدح و وصف مستغنی ست

شهیکه خاک درش کیمیای استغناست

 

خدای-بافته با دست لطف منسوجی

که تارپود وجودش زگارگاه خداست

 

(رسا)چگونه برآید زعهده مدحت

که پیش قدربلند تو پست طبع زساست

 

 مرحوم دکتررسا

(ملک الشعرای آستان قدس رضوی)

منبع کانال گنجینه گذشتگان 

ولادت حضرت امام حسین (ع) 4530

ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

استدی قیلسون منورعالمی نورحسین

گلدی زهرادن ظهوره نورمستورحسین

 

امر اولوب بنت رسوله غیبیدن لعیا گله

حضرت صدیقه کبرایه اولسون قابله

نازل اولدی نورپاکی شوقیله آلدی اله

گوردی شمسه غالب ایلرنورمطهور حسین

 

دوشدی فورا تپراقاال استن اول عالی وجود

قویدی آنین سجدیه معبودینه قیلدی سجود

آشکارایلردی اول دم جودینی آثارجود

اولدی واضح ماسوایه وصف مذکورحسین

 

مصدر لاریبیدن اذن آلدی جبریل امین

تا حسین نوریله ایتسون زینت عرش برین

آلدی قنداقین اله اول پیک رب العالمین

دایه لوق امریله چون اولموشدی مامورحسین

 

گیتدی عرشه فرشیدن اول قاصد کوی وفا

ایستدی ویرسون حسین باشیله تا عرشه صفا

امراولوب باشینداکی دستماله ایله اکتفا

روشن ایلر عرش و فرشی پرتو نور حسین

 

بیرباشیکه اولمادی راضی خدای ذوالجلال

عرشینه روح الامین ویرسین او باشیله جلال

بس نجه کسدی او باشی شمرایدوب پژمرده حال

نیزه لرده زینت اولدی راس منحورحسین

 

ایسی قوملاراسته قالدی پیکری فرد و وحید

ذکرایدوب قران جدا باشیندا سلطان شهید

سینه مکسوری استه آت چاپوب قوم پلید

پایمال اولدی ستمله صدرمکسورحسین

 

دوتدی یوز نیزه باشیندا خیمیه شاه شهید

آیه کهفی اوجا آوازیله ایتدی بیان

آگه اولدی بو صدادن زینب بیخانمان

آشکار ایتدی دلینده ورد مذکور حسین

 

چیخدی اول دم خیملردن زینب علیا جناب

قتلگاهه یوزقویوبقیلدی بو نوعیله خطاب

قالدیلار باشسیز باجون السون عیال بوتراب

دوره می آلدی مخالف یوخدی منصور حسین

 

 خیملریاندی داغیلدی چوللره آل رسول

الآچوبلار غارته ظلمیله بو قوم جهول

قالموشام دشمن ایچنده گورنجه زارو ملول

آشنا یوخ نینوا دشتین دوتوب شورحسین

 

مرحوم روفه گرتبریزی

منبع کانال گنجینه گذشتگان

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4529

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

سوم شعبان عیان شدآفتاب برج دین

نورحق یعنی حسین جان امیرالمومنین

 

ازقدوم میمنت مسعود این مولودعشق

رشک فردوس برین شد ساحت روی زمین

 

دانه دانه خرمن هستی زفیض جوداوست

خانه خانه لانه زنبورشدپرانگبین

 

توده توده مشک ریزد درچمن بریاسمن

شده شده سیم دارد ازسمن بریاسمن

 

قطره قطره شبنم افشانیده براوراق گل

سفره سفره نعمتش گسترده براهل یقین

 

دسته دسته سنبل ترریخته برضیمران

رشته رشته بیدمجنون همچو زلف عنبرین

 

نورچشم مرتضا قلب محمدرا قرار

مایه عیش و سرورو باب اندوه و انین

 

ازتجلای جمال مهرتابان امام

ماه گشته منفعل خورشید شد آزرمگین

 

گوهری را که ندیده چشم دنیا درصدف

شدیرون ازدرج زهرانوررب العالمین

 

درازل جام بلارا سرکشیده این حسین

ازسرو جان بگذرددرمحضرجان آفرین

 

پرچم دین از قیامش تا قیامت قایم است

قائم بالذات داندقیمت عشق ثمین

 

متن آیات هدی نورصراط المستقیم

برعصات شیعیان مصداق لفظ نستعین

 

غوث امت کهف عاصی ملجا گم گشتگان

داوراقلیم ایمان حکمران ملک دین

 

رونف دین محمد ثارثارالله شد

تا نبودی آن چنان هرگزنمی شد این چنین

 

باهوای باده بزم محبت عاقبت

تشنه لب مقتول گشته درلب ماءمبین

 

قطره ازخون او افتاد دردشت ختن

عنبرآسا شد سواد نافه آهوی چین

 

گرعلی بخشید برمسکین نگین اما حسین

ازکرم برسایبان هم دست بخشید هم نگین

 

ازسرنیزه ندایش آنچنان پیچیده شد

تادم محشردرامواج فضاداردطنین

 

نیشکرمیریزد از کلک (کلامی)درسخن

تا شود نقل مجالس این کلام دلنشین

 

تخم معنی کاشتم خرمن نمودم ازادب

حاصلم محصول گشته (ناجیان)شد خوشه چین

 

مرحوم کلامی تبریزی

منبع کانال گنجینه گذشتگان

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4362

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

وئریبله زینت زیبا بهشت والایه

چکیبله پردهٔ خوش رنگ عرش اعلایه

 

ائدیبله اوزلرینه حوریان عرش برین

ثیاب وسندس و استبرقیله پیرایه

 

صدای زمزم تسبیح و غلغل و تهلیل

یئتیب دی اوجیله سطح حضیض،غبرایه

 

سالیب دی نُه فلکه شورش حسینی شور

چیخیبلا غرفه لره قدسیان تماشایه

 

ائدیبدی کوثریله آب سلسبیل سبیل

دولوب زلال شراب طهور مینایه

 

گلور قولاقه بو سس السبیل یا عطشان

مگر گلیبدی امام حسین بو دنیایه؟

 

گلوبله یئر یوزونه عرشیان قبیل قبیل

کی تهنیت ائده لر اهل بیت طاهایه

 

ملائکان سماوات حوریان جنان

مبارک اولسون ائده للر جناب زهرایه

 

علی الخصوص گلیب جبرئیل یالواردی

کی ایلسینله امام حسین ایچون دایه

 

زبان لابه آچیب گردنین ائدیب دیر کج

ائدیب خطاب جناب بتول عذرایه

 

منی بو اوغلوا ایله لله که جانیلن

همیشه قوللوق ائدیم بو عزیز مولایه

 

خصوص ائدنده بونی تشنه کام،شمر شهید

سویاندا نعشینی ،عریان سالاندا صحرایه

 

یارالی پیکرینه قویمارام چوخ ایستی دگه

قانادیمی آچارام ایلرم اونا سایه

 

((دخیل)) قلبینه عرض ایلرم که روح القدس

همیشه ایلیه الهام چون آیه

 

مرحوم دخیل مراغه ای

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4357

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

مژده ای ناب تر از ناب به دنیا دادند

خبر از آمدن لیلی دل ها دادند

 

چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی

رحمت واسعه را هدیه به زهرا دادند

 

حسن دوم این خانه به دنیا آمد

شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند

 

باز زهرا و علی معجزه کردند امروز

بین گهواره عجب معرکه ای جا دادند

 

او همان است که پای عَلَمش روز ازل

آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند

 

این چه عشقی است که آرامش عالم را برد

این چه شوری است خدا بر دل شیدا دادند

 

عالَم پیر ! نخور غم که جوانی آمد

ساقیا باده بده عشق جهانی آمد

 

ای دل و دلبر و دلدار سلام آقاجان

حضرت سید و سالار سلام آقاجان

 

بوی سیب حرم کرببلا می آید

تا صدا می زنم هر بار سلام آقاجان

 

دل و دین همه را روی تو نه ، نام تو برد

یوسف حیدر کرار سلام آقا جان

 

ای وفادارترین عشق اباعبدالله

بهترین مونس و غمخوار سلام آقاجان

 

نا امید آمدم اما تو امیدم دادی

آی مهتاب شب تار سلام آقاجان

 

ای رفیق غم و شادی و من بیچاره

بهترین محرم اسرار سلام آقاجان

 

کرمت سنگ صبور دل ما نوکر هاست

لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست

 

آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود

دست هر کس که کسی بود برین دامن بود

 

نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی

نام زیبای تو در عرش طنین افکن بود

 

چشم واکردی و دادند به فطرس پر و بال

اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود

 

روز محشر چه جوابی به ابالفضل دهد

آن که با گریه کن مجلس تو دشمن بود

 

وقت مردن مدد حضرت زهرا گیرد

دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود

 

جاودانه است کسی که شده مست جامت

مرده آن است که یکبار نبرده نامت

 

تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم

در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم

 

از خدا ما چه بخواهیم ازین بالاتر

سالیانی است که جارو کش هیئت هستیم

 

خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی

هر چه هستیم سر سفره حضرت هستیم

 

می خورد غبطه به ما زاهد سجاده نشین

تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم

 

روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز

تا که پشت درِ این بیت کرامت هستیم

 

کوله بار گنه از شانه ما بردارند

در همان ثانیه که زیر علامت هستیم

 

رحمت حضرت حق باد برین چشمه نور

ما کجا این همه خیر ، این همه عشق ، این همه شور

 

هر نفس اهل مناجات صدایت کردند

عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند

 

هر کجا تا که شنیدند بهشت ، عشاقت

هوس علقمه و کرببلایت کردند

 

به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند

آن جماعت که جوانی به فدایت کردند

 

سال ها پیش تر از آمدنت روی زمین

انبیا تک تکشان گریه برایت کردند

 

عرش هم کرببلا گشته ، ملائک از بس

گریه با فاطمه بر راس جدایت کردند

 

نه شدی غسل و کفن ، نه بدنت شد تشییع

تن بی سر ! ته گودال رهایت کردند

 

یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت

《غسلت از خون گلو ، خاک بیابان کفنت 》

 

محمد حسین رحیمیان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4356

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

صدای عشق می آید ... صدای پای مولایی

صدای حیدر و زهرا که می خوانند لالایی

 

جمالِ تو به غارت برده عقل و هوش آدم را

چه گیسویی چه ابرویی چه لبخند دل آرایی!

 

به سیرت مثلِ پیغمبر به هیبت همچنان حیدر

حسن حسنی زِ سر تا پا، کمالاتِ تو زهرایی

 

شرارِ نام تو آتش زده بر جانِ عاشق ها

حسین ابن علی هستی چه اسم بامسمایی!

 

درِ هر خانه ای عاشق شدم رسوا شدم آخر

فقط در خانه ی حیدر ندارد عشق رسوایی

 

فقیرم من تویی احسان؛ کویرم من تویی باران

اسیرم من امیری تو؛ منم مجنون تو لیلایی

 

رِسد مرگِ من آن روزی که از یادت جدا گردم

برایم زندگی بی تو ندارد هیچ معنایی

 

شفایم داد ذکر یاحسین روضه خوان هایت

عطا کردی به نوکرها نفس های مسیحایی

 

شبی در خواب می دیدم که من هم زائرت هستم

حرم بود وضریحِ تو ... عجب حسی؛ چه رویایی!!

 

دلِ زهرا در این شش ماه خون شد از صدای تو

که با صوت اناالعطشان تو کرده هم آوایی

 

نشسته فاطمه یک گوشه ای و اشک می ریزد

به یاد ظهر عاشورا... به یاد روز تنهایی

 

لبت تشنه؛ تنت زخمی؛ سجود تو ته گودال

کسی چون تو نکرده اینچنین تفسیرِ شیدایی

 

 محمد صادق ابراهیمی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4355

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

خانۀ شیر خدا امشب پر از نور خداست

الـبشاره لیلۀ میلاد مصباح الهـداست

 

بر سر دوش نبی، شمس ولایت جلوه گر

پیش روی فاطمه، مرآتِ حسنِ ابتداست

 

فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال

هم محمد هم امیرالمؤمنین هم مجتباست

 

چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین

کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست

 

این همان مصباح نور غیب رب العالمین

این همان قرآن روی قلب ختم الانبیاست

 

چشم نه، لب نه، جبین نه، حنجر و رخسار نه

پای تا سر غرق در گلبوسه‌های مرتضاست

 

با وجود آنکه باشد رحمت حق بی حدود

این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست

 

سبط احمد، نجل حیدر، آرزوی فاطمه

جان قرآن، رکن ایمان، قلب دین، روح دعاست

 

قطره‌ای از بحر لطفش چشمۀ آب حیات

ذره‌ای از خاک کویش درد عالم را دواست

 

وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد

مدح او باید کسی خواند که او را خونبهاست

 

هر چه می‌بینم جمالش را، نبی پا تا به سر

هرچه می‌خوانم ثنایش را، علی سر تا به پاست

 

هر سری تقدیم جانان گشت، خاک پای او

هر دلی جای خدا گردد، بر او صحن و سراست

 

هر چه از او خواست ذات کبریا تقدیم کرد

درعوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست

 

خواهـر مظلومۀ او مـادر آزادگی است

تـا قیامت بر همه آزادمردان مقتداست

 

اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خلق

دختری دارد که دست بسته‌اش مشکل گشاست

 

مادری دارد که در قرآن، خدا مدّاح اوست

مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهل‌أتی»ست

 

قامتی دارد، قیامت گوشه‌ای از سایه‌اش

صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست

 

بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین

هیبتی دارد که گویی خود علی مرتضاست

 

شهریار کشور دل‌ها «حسین بن علی»

زادۀ ام‌البنین فرمانـدۀ کل قـواست

 

روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمه است

فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست؟

 

آنچه در عالم گنه کار است در روز جزا

گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست

 

گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست

هر شب او واقعه، هر روز او روز جزاست

 

اینکه خنـدانیم و گریـانیم در میلاد او

می‌کند ثابت، گِل ما از زمین کربلاست

 

قبر: کعبه، رکن: مقتل، تربت عشاق: حِجر

مضجع او «مروه» و ایوان عباسش «صفا»ست

 

آنکه سر سازد نثار دوست، از عالم سر است

کشتۀ محبوب را گر کشته پنداری خطاست

 

گو یکی گردد دو عالم از برای قتل او

قامتش تنها برای خالق یکتا دوتـاست

 

وصل جانان از دم شمشیر می‌آید به دست

این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا»ست

 

"میثم" این مصراع را با خط خون باید نوشت

رأس او از تن جدا شد، دوست کی از او جداست؟

 

حاج غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4352

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

امشب زمین و آسمان دارد صفای دیگری

قلب تمام عاشقان دارد جلای دیگری

 

درحلقه افلاکیان باشد نوای دیگری

آمد مگر در این جهان فرمانروای دیگری

 

سرحلقه عشاق حق محبوب سرمد آمده

یعنی حسین بن علی سبط محمد آمده

 

باد صبا آورده با خود ناف مشک ختن

یا بوی جانبخش گل نسرین و عطر یاسمن

 

این نفحه میباشدمگراز یوسف گل پیرهن

کامشب رها گردد دگر، یعقوب از بیت الحزن

 

چون بوی این گل روضه رضوان کجاداردسراغ؟

گردیده خیره سوی او ، چشم همه گل های باغ

 

زیبا گلی در گلشن هستی شکوفا گشته است

امشب زمین چون روضه ی رضوان مصفّا گشته است

 

لعل لب قدوسیان ، مانند گل وا گشته است

پرونده ی آزادی فطرس هم امضا گشته است

 

چشم تمنا هر کسی ، امشب به داور دوخته

تا حق به او احسان کند چون فطرس پر سوخته

 

امشب به زهرا و علی ، داده خدا خیر التّحف

جاریست سیل تهنیت بر مصطفی از هر طرف

 

همراه جبریل امین خیل ملائک صف به صف

حوران و غلمان از جنان ، آیند با شور و شعف

 

هر یک به کف یک دسته گل با لعل خندان آمده

از بهر دیدار رخ تابان جانان آمده

 

چون جلوه گرشد روی او , عرش خدا پرنورشد

موسی مگرآمد ز ره ، که عالم همه چون طور شد

 

قلب تمام انبیا ء ، غرق نشاط و شور شد

هر عاشق دلباخته چون مصطفی مسرور شد

 

تابید و الشمس الضحی ، ازلطف رب العالمین

ماهی که از نور رخش ، شد خلقت خلد برین

 

از مقدم نورانی ، سبط النبیّ ی المصطفی

امشب همه بگرفته جا ، در سایه ی لطف خدا

 

ظلمت دگر رفت از میان از نور مصباح الهدی

گهواره جنبانش شود ، پیک امین کبریا

 

آمدشهنشاهی که از، او هست درهرجا سخن

فرمود پیغمبر : منم از او و او باشد ز من

 

آمد حسین بن علی ، محبوب ما کان و یکون

سوم وصیّ مصطفی هم مَظهر بی چند و چون

 

هم مُظهر امر خدا ، هم شاهد غیب مصون

هم پیشتاز قافله , در عرصه شمشیر و خون

 

آری شهی آمد که کل ماخلق مدیون اوست

گر نخل دین احمدی بگرفته پا ، از خون اوست

 

ای زینت عرش خدا ، نام نکویت یا حسین

وی جسم و جان عاشقان زنده ز بویت یا حسین

 

کی قسمت ما می شود که آییم سویت یا حسین

وی توتیای دیده ما خاک کویت یا حسین

 

نام تو و کرببلا ، برده قرار از ما ، همه

زهرا برایت گریه کرد , قربان اشک فاطمه

 

از ابتدای خلقت خود دل به تو بستم حسین

وز باده ی عشق و تولای تو سرمستم حسین

 

من هر چه هستم از تو ای آرام جان هستم حسین

جان علی اکبر مکش از دامنت دستم حسین

 

ای شمع جمع انجمن پروانه ات هستم حسین

من "ملتجی" هستم به تو دیوانه ات هستم حسین

 

 علی‌ اصغر یونسیان (ملتجی)

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

سرود ولادت حضرت امام حسین (ع) 4350

سرود ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

شیعه را آیینه ی دل منجلی آمد

مژده ای اهل ولا سوم ولی آمد

 

عید میلاد حسین ابن علی آمد

نورالهدا آمد، خون خدا آمد

 

ای یوسف زهرا ، خوش آمدی مولا

در کف ختم رسالت دُر نایاب است

 

جشن شادی جشن وجد و شور احباب است

ای حسینیون بپا میلاد ارباب است

 

نورالهدا آمد، خون خدا آمد

ای یوسف زهرا ، خوش آمدی مولا

 

یا محمد نور لبخندت مبارک باد

لیلة میلاد فرزندت مبارک باد

 

جلوة وجه خداوندت مبارک باد

نورالهدا آمد، خون خدا آمد

 

ای یوسف زهرا ، خوش آمدی مولا

اختر برج شرف ریحانه آورده

 

جان عالم دلبر جانانه آورده

بحر انوار خدا دردانه آورده

 

نورالهدا آمد، خون خدا آمد

ای یوسف زهرا ، خوش آمدی مولا

 

مردم عالم امام عالمین آمد

یا محمد بهر تو نور دو عین آمد

 

ای گنه کاران حسین آمد، حسین آمد

نورالهدا آمد، خون خدا آمد

 

ای یوسف زهرا ، خوش آمدی مولا

ای ملائک دلبر و دلدارتان آمد

 

بی پناهان دو عالم یارتان آمد

ای شهیدان سرور و سالارتان آمد

 

نورالهدا آمد، خون خدا آمد

ای یوسف زهرا ، خوش آمدی مولا

 

حاج غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4348

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

دیدم امشب خیمه ای رشک جنان

ساکنانش بندگان لامکان

 

جلوگراز قبه اش آیات نور

گشته از اوج تجلی رشک طور

 

دردرون خیمه پر رمزو راز

کودکی خوابیده اندر مهد ناز

 

آفرینش پرفروغ از روی او

کون وامکان ظلمت ازگیسوی او

 

ماه و خورشید و فلک ازجان ودل

جمله در چرخش به دورش متصل

 

قدسیان مبهوت آن والامکان

علویان حیران آن آرام جان

 

شب بود روشنگر راز نهان

از فروغ اختران آسمان

 

ماه می تابد به پهنای زمین

با هزاران عشوه های نازنین

 

آسمان افتاده اندر کوی او

خاک وباد وآب وآتش سوی او

 

خاک می گوید منم خاک درش

هرچه فرماید شوم من چاکرش

 

آب می گوید منم مهر بتول

هین منم دلداده آل رسول

 

باد می گوید به گوش لاله ها

داستان ماجرای کربلا

 

گوید آتش بر جهان آتش زنم

گر بفرماید شه جان و تنم

 

آری از الطاف رب ممکنات

غلغله افتاده اندر شش جهات

 

غرق شادی بیت پاک قل کفی

مهبط تنزیل حی کبریا

 

جمله سرخوش از عنایات الاه

ازعطای خالق خورشید و ماه

 

عقل را گفتم که امشب قصه چیست ؟

فاش برگو دردرون خیمه کیست ؟

 

گفت امشب نور یزدان منجلی ست

جشن میلاد حسین بن علی ست

 

گشتم ازگفتار عقلم مست مست

یادم آمد روز پیمان الست

 

روز میثاق خداوند جهان

با تمام بندگان سرگران

 

از الست و نغمه قالوا بلی

پرشد آنجا طالبان ابتلا

 

تاکه وقت عهد این سرور رسید

محنت عالم همه بر جان خرید

 

قصه کوته کن ملال آرد ملال

این حکایت های جانسوز خیال

 

شکرحق گو خوش سرودی فانیا

قصه میلاد پور مصطفی

 

 استاد فانی تبریزی

کانال اشعار فانی تبریزی

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4346

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

نسیم عشق وزیدن گرفت در جان ها

بهار نور رسیده پس از زمستان ها

 

خبر دهید به فطرس سر امده تبعید

دوباره بال بزن بر فراز میدان ها

 

بگو به مدعیان کرم که چاره کنند

رسیده است کریم تمام دوران ها

 

کسی که ساحل ارامش است و کشتی او

گذر کند به سلامت ز هر چه طوفان ها

 

کسی که قطره ی اشک عزای او کافی ست

برای چیدن برگ و بساط شیطان ها

 

همان که طفل دبستان روضه اش باشد

معلم همه ی رهروان عرفان ها

 

در امتحان "اَلَسْتُ بِربِكمْ " با عشق

گذاشت هستی خود را به پای پیمان ها

 

کسی که خنده ی نوزاد او به تیر بلا

چه اعتبار رفیعی دهد به قربان ها

 

به جایگاه غلام سیاه او فردا

چه غبطه ها که نخواهند خورند سلطان ها

 

بگو به هر که غم دل شکستگی دارد

حسین امده یعنی کلید درمان ها

 

کلیدْ واژه ی توبه حسین گفتن شد

برای حضرت ادم برای انسان ها

 

بگو نبیِ خداوند با دلی اگاه

بگو"اَحَبَ حسينا" شده اَحَب الله

 

حسن کردی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) و امام سجاد (ع) 4345

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

و حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)

و حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

السلام ای پناه مُلک و مکان

در یدِ قدرتت عنان جهان

 

رفته قنداقه‌ات به عرش خدا

تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان

 

در طوافت قیامتی شده است

می‌رسد هر فرشته با هیجان

 

پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد

پر و بالی به فطرس نگران

 

از سرانگشت پاک مصطفوی

جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان

 

خواند جدّت «حسینُ منّی» را

«وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان

 

با تو جود و شجاعت نبوی‌ست

ای شکوه حماسه‌های عیان

 

در نمازت شبیه فاطمه‌ای

بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان

 

چشم‌های تو مرز خوف و رجاست

قَهر و مِهر تو آتش است و امان

 

رحمت محض! یا ابا الأیتام!

پدری کن برای عالمیان

 

ای که آقایی تو بی‌حد است

باز ما را به کربلا برسان

 

شب جمعه شمیم سیب حرم

منتشر می‌شود کران به کران

 

روضه‌هایت بهشت اهل ولاست

چشم ما چشمه‌های کوثر آن

 

«وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی»

اشک‌ها از غمت همیشه روان

 

السلام ای شهید روز دهم

السلام ای امام تشنه‌لبان

 

تا ابد در فراز، پرچم توست

خون سرخت همیشه در جَرَیان

 

کربلای تو از ازل بوده‌‌ست

مبدأ حرکت زمین و زمان

 

شب سوم رسیده‌ای، ای ماه

السلام علیکَ ثارالله

 

السلام ای نگین عرش برین

سروِ بالا بلند اُم بنین

 

جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات

ماه را می‌کشد به سوی زمین

 

عبد صالح! مُواسِیاً لله!

پدر فضل! روح حق و یقین!

 

به حضورت گشوده دست، فلک

به قدوم تو سوده عرش، جبین

 

وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست

به روی مرکب حماسه نشین

 

می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم

هر کسی آید از یسار و یمین

 

زینبت «إن یکاد» می‌خواند

آسمان محو هیبت تو! ببین

 

کاشف الکرب اهل‌بیت نبی!

بازوان تواند حصن حصین

 

ماه من! بازوی رشید تو را

که برافراشته‌ست بیرق دین

 

زده بوسه علی به گریه چنان

چیده از آن حسین بوسه چنین

 

سائلان تو بی‌شمارند و ...

گوشه چشمی به ما! بس است همین

 

شب جود و کرامت و بذل است

شب چارم شب اباالفضل است

 

السلام ای حقیقت جاری

روح تقوا و زهد و بیداری

 

سید السّاجدینِ شهر رسول

عبد مسکینِ حضرت باری

 

روزهایت مجاهدت، ایثار

نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری

 

در مناجاتت ای صحیفهٔ نور

آیه آیه زبور می‌باری

 

همه مجذوب ربنای تواند

محوِ این سِیْر و این سبک‌باری

 

گوش کن این صدای داوود است

که به شوق تو می‌شود قاری

 

پا برهنه به حجّ که می‌آیی

کعبه را هم به وجد می‌آری

 

خطبه‌های تو تیغِ برّانند

ثانی حیدری و کرّاری

 

در مصاف تو سهم دشمن تو

چیست غیر از مذلّت و خواری

 

وارث عزت و سخای حسین

ای که بعد از عمو، علمداری

 

به محبان خود نظر فرما

بیشتر موقع گرفتاری

 

رو سیاهی من گذشت از حدّ

تو برایم مگر کنی کاری

 

در نماز شبت دعایم کن

تو عزیزی تو آبروداری

 

دلم از بند هر غم آزاد است

شافع من امام سجاد است

 

یوسف رحیمی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4344

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

بگشوده اند باز درهای مغفرت

روح الامین زند آوای مغفرت

 

نوری دگر گرفت دنیای مغفرت

فطرس گرفته است ویزای مغفرت

 

از درگه حسین دریای مغفرت

پوشیده از خدا دیبای مغفرت

 

این صوت دلنشین خیزد ز عالمین

صلوا علی النبی صلوا علی الحسین

 

شهر مدینه غرق در صد چمن گل است

در کوچه ها گل است در انجمن گل است

 

در هر سخن در است در هر دهن در است

حب علی گل است،مهر حسن گل است

 

ام الائمه را در پیرهن گل است

فرموده مصطفی زهرای من گل است

 

زین گل دمیده است یک گل که سرمدی است

در برگ و ساقه اش عطر محمدی است

 

امشب امام عشق مهمان فاطمه است

سرشار نور او دامان فاطمه است

 

زین لاله سرخ رو بوستان فاطمه است

محو نگاه او چشمان فاطمه است

 

سکر کلام او در جان فاطمه است

او جان حیدر و جانان فاطمه است

 

گلبوسه میزند زهرا به روی او

اما چرا نبی بوسد گلوی او

 

زهرا که نفس او نفس پیمبر است

از طفل دیگرش تمدید کوثر اسد

 

طفلی که چهره اش مرآت داور آور است

طفلی که بر لبش الله اکبر است

 

عشق مجسم است حس مصور است

طفلی که در رحم دمساز مادر است

 

با مادرش سخن می گوید آن وحید

گاه از انا الغریب گاه از انا الشهید

 

آیات عشق را معنا کند حسین

اسلام ناب را احیا کند حسین

 

وقتی غیام خون برپا کند حسین

در عالم وجود غوغا کند حسین

 

قانون بردگی الغا کند حسین

وز خون سرخ خویش امضا کند حسین

 

آن روز شد سرش بر نیزه گر بلند

قرآن از او شده است پاینده سر بلند

 

سنگین تر از فلگ سنگ کرامتش

بر فرق کهکشان دست عنایتش

 

جبریل غوطه ور در بحر رحمتش

در چنگ قدسیان دامان رحمتش

 

از عرش هم گذشت کوی شهادتش

روزی که وا شود چتر شفاعتش

 

آید ز هر کران فریاد یا حسین

گویند انبیا مائیم با حسین

 

نام کبیر او باب الحوائج است

رای منیر او باب الحوائج است

 

عباس امیر او باب الحوائج است

مسلم سفیر او باب الحوائج است

 

سردار پیر او باب الحوائج است

طفل صغیر او باب الحوائج است

 

باب الحوائج یک منصبش بود

آنکس که چشم خلق بر زینبش بود

 

دارد جهان قرار با ذکر یا حسین

جان‌پرورد بهار با ذکر یا حسین

 

گل میدمد ز خار با ذکر یا حسین

ای دل نفس برار با ذکر یا حسین 

 

جان میکنم نثار با ذکر یا حسین

شادم به روزگار با ذکر یا حسین

 

قدوسیان که وی از جام او زدند

نقش بهشت را با نام او زدند

 

جان های خسته را در دو جهان کفیل

کم کرده راه را داناترین دلیل

 

با حرز نام توست پرواز جبرئیل

قربانیت ذبیح،شیدائیت خلیل

 

با سید الکریم هستم تورا دخیل

یا ایها العزیز رحمی بر ذلیل

 

جان مرا بگیر از خود جدا مکن

دستم گرفته ای دیگر رها مکن

 

ای قدر انبیا از آبروی تو

عمرم تمام گشت در گفتگوی تو

 

با وصف موی تو با یاد روی تو

جانم به لب رسید در آرزوی تو

 

کی میرسد لبم بر خاک کوی تو

ای در نماز عشق از خون‌وضوی تو

 

هم چون مویدت یک نوکرم بخوان

یا در کشم به خون یا در برم بخوان

 

سید رضا موید

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4343

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

چه سایه سار پر از لطف و رحمتی داری!

به جمع سایه نشینان عنایتی داری

 

غبار تربت تو با دم مسیح یکی ست

عجب دوای عجیبی چه تربتی داری!

 

در آن جمال علی وار و نور زهرایی

عجب شکوه و جلالی چه هیبتی داری!

 

به عشق تو همه عالم شده حسینیه

چقدر مجلس روضه، چه هیئتی داری!

 

بدون این که عتابم کنی، عطا کردی

چقدر خوب و کریمی چه عادتی داری!

 

تمام محو تماشا شد عالم ایجاد

دمی که قابله قنداقه را به زهرا داد

 

کبوتر دل من پر زده به سوی حرم

مگر که اوج بگیرد دوباره روی حرم

 

خدا کند که بیایم دوباره پا بوست

خدا کند که نمیرم در آرزوی حرم

 

اگر چه خیر ندیدی تمام عمر ز من

وجود من زده لطمه به آبروی حرم ...

 

... تو را دوباره قسم می دهم به عبّاست

تصدّقی سرِ حضرتِ عموی حرم

 

بده اجازه شبی باز زائرت باشم

و روی خاک بیافتم به روبروی حرم

 

چقدر بنده نوازی چقدر آقایی!

چقدر حضرت آقا شبیه زهرایی

 

محمد ناصری

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4341

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

شمع مى خندد ومى گريد وشاد است وغمين

نور شادى همه آميخته با هاله غم

 

شمع نور ازلى قلب همايون نبى است

اين چه رازى است خدايا كه محمد امشب

 

دانى از چيست كه احمد شب ميلاد حسين

بيند آينده او را چو در آئينه غيب

 

شاد از اين است كه آخر ثمر عشق رسيد

آمد آن سايه رحمت كه پناه همه اوست

 

آمد آن يكه سوارى كه بوقت جولان

آمد آن لاله خونين رخ صحراى بلا

 

ميزبان دو جهان فاطمه را مهمان است

نور سيناست كه مدهوش از او موسى شد

 

دم عيسى همه در خاك شفا خانه اوست

اين حسين است كه با اينهمه آيات جمال

 

اين حسين است كه از حشمت ثار اللهى

اين حسين است كه از پيرهنى خون آلود

 

اين حسين است كه گيسوى على اكبر او

اين حسين است كه سر لشگر پر همّت او

 

اين حسين است كه از خرمن گلگون كفنان

قهرمان است حسين وزده بر سينه نشان

 

پر هياهو كند از مقدم خود محشر را

بى نظير است (حسان) سفره احسان حسين

 

اشگها بين كه از اين خنده بدامان دارد

خنده با ديده تر جلوه دو چندان دارد

 

اين چه حالى است كه در محفل خوبان دارد

كه به لبخند عيان غصّه پنهان دارد

 

كه دل هر بشرى نور خود از آن دارد

لب پر خنده ولى ديده گريان دارد

 

غم وشادى بهم از ديدن جانان دارد

زينجهت سوز نهان اشرف انسان دارد

 

آمد آن فرد كه بر جامعه رجحان دارد

هر كجا روى كند ميل به احسان دارد

 

عرصه روز جزاتنگى ميدان دارد

كه بدل داغ زهفتاد ودو قربان دارد

 

نازم آن بخت كه اين كوكب رخشان دارد

پور زهراست كه عشّاق فراوان دارد

 

كه بهر درد غمى چاره ودرمان دارد

روى دامان نبى جلوه قرآن دارد

 

خاتم دولت صد ملك سليمان دارد

صد چو يعقوب اسير غم هجران دارد

 

رشته انس به دلهاى پريشان دارد

تشنه لب، دست فشان، مشگ به دندان دارد

 

گلشنى تازه تر از روضه رضوان دارد

زلب اصغر خود لعل بدخشان دارد

 

او كه از جانب حقّ اذن به غفران دارد

كه بخوان كرمش اينهمه مهمان دارد

 

مرحوم حبیب‌اللّه‌ چایچیان (حسان)

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4340

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

اى دل دوباره قلب ما را شاد كردند

مرغ دل ما را زغم آزاد كردند

 

گفتند ميلاد امام عاشقانست

زين مژده خيل عاشقان را شاد كردند

 

وقتى شكوفا شد گل رويش ملائك

جشن طرب برپا در اين ميلاد كردند

 

امشب خطيبان فلك بر منبر نور

در وصف و مدحش خطبه ‌ها ايراد كردند

 

وارستگان عشق با نور ولايش

بنيان عشق و معرفت بنياد كردند

 

از تابش مهر هدايت بود از اول

گم كرده راهان را اگر ارشاد كردند

 

هر كس چو فطرس روى بر اين آستان كرد

او را ز بند درد و غم آزاد كردند

 

بوسيد تا زير گلويش را محمد

قدوسيان از كربلايش ياد كردند

 

آن دم كه زهرا بر حسينش گريه مى ‌كرد

پيغمبر و حيدر ورا امداد كردند

 

قنداقه‌ اش را تا خدا بردند و در عرش

خاصان درگاه خدا را شاد كردند

 

روزى كه او را باز هم بر عرش بردند

كروبيان ناله كنان فريادكردند

 

يك قطره از درياى وصف او نگفتند

هر چه ((وفائى)) شاعران انشاء كردند

 

وفایی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 4339

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

عید است و جهان روضه ی رضوان حسین است

از عرش الی فرش، گلستان حسین است

 

با گریه ی شوق نبی و حیدر و زهرا

چشم همگان بر لب خندان حسین است

 

تنها نه به سویش شده فطرس متوسّل

خلق دو جهان دست به دامان حسین است

 

ای خیل ملک حرمت او پاس بدارید

کاین طایرِ پرسوخته، مهمان حسین است

 

میلاد حسین آمده سر تا به قدم گوش

زیرا که خداوند ثناخوان حسین است

 

«فطرس» طلب عفو کن از یوسف زهرا

العفو بگو، عفو به فرمان حسین است

 

گمراه نگردید که مصباح هدایت

تا روز جزا حُسنِ فروزان حسین است

 

آدم نه فقط بر در او برد توسّل

عالم به سر سفره ی احسان حسین است

 

آزادگی و غیرت و ایثار و شجاعت

این چار، الفبای دبستان حسین است

 

با خون شهیدان بنویسید و بخوانید

این بیت که سرلوحه ی دیوان حسین است

 

سردادن و مهلت به ستمکار ندادن

خط و هدف و مکتب و ایمان حسین است

 

گر تشنه لبِ آب بقایید، بیایید

سرچشمه ی آن در لبِ عطشان حسین است

 

شیعه است که تا دامنه ی صبح قیامت

با آتش دل شمع شبستان حسین است

 

ای شیعه مکن بر دگران باز درِ دل

این خانه ی آتش‌زده از آن حسین است

 

خونی که از آن یافت جهان رنگ خدایی

والله قسم خون جوانان حسین است

 

تا صبح قیامت به سر نیزه عیان است

هفتاد و دو آیه که ز قرآن حسین است

 

بر گوهر اشکش نتوان یافت بهایی

آن دیده که می‌گرید و گریان حسین است

 

در معرکه ی عشق نگه کن که ببینی

سرها همه چون گوی به چوگان حسین است

 

اعجاز مسیحا کند از زخم تن خود

هر کشته که افتاده به میدان حسین است

 

حاشا که ز شمشیر ستمگر بهراسیم

در سینه ی ما چاک گریبان حسین است

 

هرگز نرود آبش با کفر به یک جو

تا امت اسلام، مسلمان حسین است

 

حق است اگر ناز فروشیم به فردوس

زیرا دل ما روضه ی رضوان حسین است

 

«میثم» اگر امروز ز قرآن خبری هست

این از اثرِ فتح نمایان حسین است

 

غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

میلاد حضرت امام حسین (ع) 3656

میلاد حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

کشتی نجات آمد شیعه چشم ما روشن

نور کاینات آمد شیعه چشم ما روشن

 

چون به عالم ایجاد از عدم قدم بنهاد

بر صحیفه (قالوا)صحه رقم بنهاد

محرم حضور حق پای بر حرم بنهاد

عین عین ذات آمد شیعه چشم ما روشن

 

تا زابر بیرون شد آفتاب عالم تاب

پیش نور او خورشید همچو ذره بیتاب

بر جهانیان گشته طاق ابرویش محراب

حامی صلات آمد  شیعه چشم ما روشن

 

بر فراز اوج چرخ همتش زند پرچم

حکمت و بیان گردد از لسان او محکم

مرده ها شود زنده از دم مسیحا دم

محیی ممات آمد شیعه چشم ما روشن

 

مهر و ماه گر روشن می شود زنور اوست

صد کلیم در سینا محو نور طور اوست

نکته های پنهانی در پی ظهور اوست

کاشف نکات آمد شیعه چشم ما روشن

 

طاقت دل زهرا جسم و جان پیغمبر

نور عین نور الله نور حق را مظهر

محور مدار چرخ نظم عالم اکبر

کون را ثبات آمد شیعه چشم ما روشن

 

باب علم ربانی گنج سر یزدان شد

رکن دین پیغمبر جسم شرع را جان شد

فخر فرقه ایمان افتخار عرفان شد

مرشد و هدات آمد شیعه چشم ما روشن

 

مرسلین داوررا وارث بلا گردد

پای بند عهد خود در ره وفا گردد

تشنه لب دهد جان را شاه کربلا گردد

تشنه فرات آمد شیعه چشم ما روشن

 

 مرحوم کلامی تبریزی

منبع کانال گنجینه گذشتگان

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 3655

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

ایشقلانوب یر و گوی شش جهت چراغاندور

فروغ نور حسینیله نور باراندور

 

سالوب تحیره خلقی نه شور شیندور بو

شب ولادت سلطان مشرقیندور بو

جلالی دولدوروب عالملری حسیندور بو

فدا جلالینه جانلار حسینه قرباندور

 

هر آیدا سیریله بیر برجده دوتوبدی مقام

او بدرکامل ایدوب سیرین آلتی آیدا تمام

سمائ عصمتدن شمس دین اوچومجی امام

طلوع ایدوب افق شرقی شهر شعبان دور

 

نزول ایدوب دیه تبریک جدینه جبریل

دالنجا فوج ملک صف بصف قبیل قبیل

کمال عجزیله فطرس سالوب اوزینی دخیل

او باب امنه که جبریل مهد جنباندور

 

امامتین گونی ایتدی طلوع وقت سحر

چیخاندا گون قاپودان داخل اولدی پیغمبر

آلوب قوجاقینه حسرت گوزیله سالدی نظر

او گل یوزه که ایشقلیقدا شمس تاباندور

 

دولاندا دیده حق بین احمد مختار

سارالدی عارض زهرا اوجاتدی ناله زار

نه آغلاماقدی بو طفلین مگر باشیندا نه وار

سبب نه دور که گوزون ابر سان گریاندور

 

دیدی سوروشما هنوز اول ولادتدور

دیمه مذاکره سی مایه کدورتدور

بونون مصیبتی عالمده بیر مصیبتدور

هامی مصائب او ایذاده سهل و آساندور

 

سنون کیمی آنا الله بلور بیله مولود وجوده

 گلمیوب اولماز بیله عزیز وجود

بونون وجودیدی ایجاد خلقیدن مقصود

کلید کنز خفا سر غیبه عنواندور

 

اوجالدی کلمه حقی بو عاشق مطلق

توکله قانینی حق استه ظلمیله نا حق

نفس چیخینجا دوداقدان دیر دلی مطلق

جداده ورد دلی آیه آیه قرآندور

 

قویار قبول بلایاده نام صبرینده

ایدر مراتب عشقی تمام صبرینده

دلین شکایته آچماز مقام صبرینده

فلک ملک هامی ذرات کون حیراندور

 

منیم شبیهیم علی اکبر آدلی فرزندی

یانیندا دوغراناجاق قطعه قطعه هر بندی

بو یر یوزینده نه ممکندی مثل و مانندی

نجه جوان که ملاحتده ماه کنعاندور

 

صغیر اوشاقلارینی تشنه لیق ایدر بیتاب

حرارت جگریندن کباب اولار دل آب

دینده وا عطشا حنجرین ایدر سیراب

زلال خنجر شمر آب تیر و پیکاندور

 

(حقیر)چون بو گونون احترامی واجبدور

قلوب مایل شادی اولا مناسبدور

بیر اعتباره ولی اول مصائبدور

نظرده شادی و غم بالسویه یکساندور

 

مرحوم حقیر خوئی

منبع کانال گنجینه گذشتگان 

در ولادت حضرت امام حسین (ع) 3517

در ولادت حضرت امام حسین (ع)

 

بر جهان دلبند ختم الانبیا آمد خوش آمد

جان زهرا و علیّ المرتضی آمد خوش آمد

 

چرخ دین را سیّمین مه از پی شمس رسالت

سبط دوّم خامس ال عبا آمد خوش آمد

 

اصل عشق و عاشقی انگیزۀ شور و محبّت

بحر رأفت گوهر مهر و وفا آمد خوش آمد

 

آبروی آب زمزم اعتبار بیت اعظم

با صفا آئینۀ صدق و صفا آمد خوش آمد

 

آنکه جبریل امینش شد بدو گهواره جنبان

گفته با صد افتخاری لای لا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که حسینٌ منّی اش فرموده احمد

شیر خورده از بنان مصطفا آمد خوش آمد

 

آن که نام نامیش را گوشوار عرش خوانند

شد قماطش زینت عرش خدا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که نماید با غم دین آشنایی

میکند بیگانگان را آشنا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که به بازار وفا با نقد جانش

شد بصدق دل خریدار بلا آمد خوش آمد

 

آن که با هفتاد و دو قربانِ جانباز شریعت

کربلا را میکند رشک منا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که براه دوست از جان دست شسته

فی سبیل الله کند خود را فدا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که به عاشورای خون بازد بخونش

افکند غوغا به دشت کربلا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که در آن دشت همایون عراقش

با نواها افکند شور و نوا آمد خوش آمد

 

آن حسینی که بود ذکرش شفا بر هر مریضی

تربتش خاک شفا اسمش دوا آمد خوش آمد

 

آن که گردد زخمها در پیکرش چون گل شکوفا

کربلا را میکند باغ صفا آمد خوش آمد

 

آن که شوید گرد از رخسار دین با خون سرخش

خسرو گل پیرهن گلگون قبا آمد خوش آمد

 

آن که اصحابش بخون غلطیده در یک کهف خوابند

قتلگاهش کهف و خود کهف الورا آمد خوش آمد

 

«تائبا» شد «پروری» بانی بر این اشعار نغزت

نوک کلک خوش نگارت بر صدا آمد خوش آمد

 

مطلع اشعار بر دل مینشیند گو دوباره

بر جهان دلبند ختم الانبیا آمد خوش آمد

 

مرحوم تائب تبریزی

ولادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) 2618

ولادت حضرت امام الحسین (علیه السلام)

 

صفا گرفته دلم از صفای ثارالله

نوای مرغ دلم در نوای ثارلله

 

ز صبح روز ولادت نه، صبح روز ازل

پریده مرغ دلم در هوای ثارالله

 

صباح سوم شعبان به عرش دل پیچید

بشارت قدمش از خدای ثارالله

 

چه خوش بود که دهم جان خویش را هدیه

به رونمایی رویش برای ثارالله

 

سزاست اینکه بریزد خدای عزوجل

تمام عرش برین را به پای ثارالله

 

گزافه نبود اگر گویم این سخن که رسول

بود ز روز ازل مبتلای ثارالله

 

بقای دین محمد بقای نام علی ست

ز پرتویی ز چراغ هدای ثارالله

 

قسم به خالق عالم که جز خدا نتوان

کند به صفحۀ گیتی ثنای ثارالله

 

به وقت صبح قیامت چه خوش بود که نهم

قدم به روضۀ رضوان قفای ثارالله

 

تمام فخر من این است درتمامی عمر

که خوانده‌اند مرا هم گدای ثارالله

 

به پادشاهی در عالمی شرف دارد

غلامی سر کوی و سرای ثارالله

 

چه خوش بود که ببینم به چشم پر گوهرم

به دست مهدی زهرا، لوای ثارالله

 

خدا گواست که هستم اسیر سلسله‌ای

اسیر سلسلۀ کربلای ثارالله

 

مرحوم مجید رجبی

ولادت حضرت امام حسین (ع) 651

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

به هر طرف نگری جلوه ی جمال خداست

ادب کنید که میلاد سیّد الشّهداست

 

گرفته ختم رسل روی دست آینه ای

که در صحیفه ی او صورت خدا پیداست

 

به مُصحف رخ او با وضو نگاه کنید

که نقطه نقطه ی آن جای بوسه ی زهراست

 

شکوه داوری و صورت محمّدیش

دل از رسول خدا می برد زبس زیباست

 

رسول و حیدر و زهرا دهند دست به دست

به خنده خنده گلی را که گلبنش طاهاست

 

هنوز نامده بگرفت دست فطرس را

که دستگیری از پا فتادگان با ماست

 

طلب کنید زمعبود هر چه می خواهید

که مستجاب در این لیله ی شریف دعاست

 

به بیت وحی چراغ هدایتی تابید

که روشنایی اش افزون زوسعت دنیاست

 

به منکران شفاعت بگو نگاه کنید

شفیع بر روی دست شفیعه ی دو سراست

 

خدا به ختم رسل کشتی نجاتی داد

که پیش وسعت او گم هزارها دریاست

 

در انبیا و رسل، در ائمّه تنها اوست

که خاک تربتش از بهر درد خلق دواست

 

رسول گفت حسین از من است و من زحسین

نبی حسین و حسینش همان رسول خداست

 

چه دیدنی است به بستان سبز وحی، گلی

که نقش بوسه ی پیغمبرش به سر تا پاست

 

به شهریاری عالم مقام خود ندهد

کسی که پشت درِ خانه ی حسین گداست

 

هنوز مشعل نور است لا اری الموتش

هنوز نعره ی هیهات او له اوج سماست

 

به صبح سوّم شعبان ولادت اوّل

ولادت دگرش ظهرِ روزِ عاشوراست

 

نوشته اند زخونش به صفحه ی تاریخ

که هر که در ره حقّ شد فنا بقای بقاست

 

خدا گواست غلام سیاه چهره ی او

به خیل چهره سفیدان روزگار آقاست

 

فقط نه شیعه بود با محبّتش مشهور

جهانیان به خدا و امام ما و شماست

 

حسین کیست چراغ هدایتی که از او

همیشه روشن، هفتاد و دو چراغ هدی است

 

نسیمی از حرمش گر گذر کند به جحیم

جحیم اگر بفروشد به خلد ناز، رواست

 

حسین کیست چراغی که محفلِ نورش

تنور و مقتل و نوک سنان و طشت طلاست

 

وظیفه ی همه ی انبیا به دوشش بود

گذشت از سرو از جان و کرد قامت راست

 

نه خم به ابرویش افتاد نه به زانویش

ستاد راست و قامت به بذل جان آراست

 

هنوز آدم خاکی نگشته خاکش خلق

که سینه کرد سپر از خدا شهادت خواست

 

تو از حسین شنیدی بگو حسینی کیست

«هزار نکته ی باریک تر زمو اینجاست»

 

حسین کیست امامی که در تمام ملل

بدون او بشریت کلام بی معناست

 

حسین کیست ذبیح اللّهی که دین خدا

حیات یافت زخونش حسین خون خداست

 

کجا رواست که با یک دگر کنار آیند

حسین عبد خدا و یزید عبد هواست

 

حسین، جان حقیقت روان آزادی است

اگر چه پیکر او قطعه قطعه در صحراست

 

سر بریده ی او با شما سخن گوید

سکوت کردن مظلوم و ظلم هر دو خطاست

 

زعضو عضو جدا از همش به ما گوید

حساب آل محمّد (ص) زاهل ظلم جداست

 

چه زیر تیغ چه بر اوج دارها «میثم»

همیشه پرچم ثاراللّهی به شانه ی ماست

 

حاج غلامرضا سازگار (میثم)

ولادت حضرت امام حسین (ع) 648

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

آچلدی سوم شعباندا خلقه باب نجات

مدینه نین یوزی روشن اولوبدی چون مشکات

ویروبدی بیر نوه پیغمبره او قادر ذات

بودور تجلی اسلامه مظهر و مرآت

نثار ایله حسینون جمالینه صلوات

 

حجازه گون تک او مولود ایشیق سالوب بوگجه

بو انجلایه ملائک وله قالوب بو گجه

دیوله فطرس حسیندن برات آلوب بو گجه

حسین دیه دیه گویده قناد چالوب بو گجه

نجه بشردی که اوندان آلوب فرشته نجات

نثار ایله حسینون جمالینه صلوات

 

بیر سوروشدی نبی دن که ای رسول الله

نه علته بویوروبسوز حسینه باب الله

بوبیوردی بیز هامی باب اللهوخ ولی ؛ الله

عطا ایدئبدی حسینه بیر ئوزگه عزت وجاه

قاپوسی هامیدان اوسعدی منبع برکات

نثار ایله حسینون جمالینه صلوات

 

تولدنده اونون ماسوا ایشیقلاندی

قماطی گوگلره گیتدی سما ایشیقلاندی

قیتدی ، دیده خیرالنسا ایشیقلاندی

مدینه ، مکه ، صورا کربلا ایشیقلاندی

که وعده گاهیدی بو عاشقه کنار فرات

نثار ایله حسینون جمالینه صلوات

 

 استاد کلامی زنجانی

ولادت حضرت امام حسین (ع) 642

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

امشب این دیدۀ من اشک به دامان دارد

رمز و رازی به نظر با لبِ مژگان دارد

 

نه فقط بلبل شوریده به گُل می نازد

سر گران با نفس باد ، گلستان دارد

 

مرغکان تهنیت این شام به هم می گویند

عالم خاک ، مگر چند سلیمان دارد؟

 

هاتفی گفت که این بزم سلیمانی نیست

این حدیثی ست که تفسیر فراوان دارد

 

شب میلاد حسین است و شب شور علی

از شَعَف فاطمه امشب لب خندان دارد

 

آنکه افلاک ، ز خاک قَدَمش می بوسند

می زند بوسه بر آن گل که به دامان دارد

 

شهریاری که ملک، مفتخر از خدمت اوست

گاه می خندد و گه، اشک چو باران دارد

 

شب بخشایشِ جرم است ، ز فطرس پرسید

کین حسینِ ابن علی لطف چه میزان دارد

 

مدعی بر سخنِ نوکر او ، خُرده مگیر

آخر این بندۀ ماتم زده ، سلطان دارد

 

عهد دیرین امانی شده با خویش چنین

که بُوَد خادم این طایفه تا جان دارد

 

حاج علیرضا امانی مجد اردبیلی

لالایی حضرت جبرائیل در  ولادت امام حسین (ع) 641

لالایی حضرت جبرائیل در

ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

چون حسین قویدی بو دنیایه قدم

یازدی گویا بو سوزی لوحه قلم

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

گوردی جبریل گلوب مقصد اله

مقصدیدی اولا بو شاهه لَلَـه

ایستدی عامل اولا بو عمله

گلدی دیدارینه دلده بو سخن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

عرض ائدوب ای گل گلزار رسول

ای جگر گوشه ی زهرای بتول

بیر دانیشدیر منی چوخ ائتمه ملول

تا دیوم شوقیله لای لای سنه من

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

ای اولان نور رخ لم یزلی

سرو آزادۀ بستان علی

قدسیان سسلوری با صوت جلی

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

ای ائدن عالمی نور رخ طور

گوسترن وجهی کلیم الله نور

ای اولان خادمه سی حور قصور

گوزی شهلا یوزی گُل زلفی سمن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

بیرجه آچ گوزلرون ای شاه حجاز

بو قدر نوکروه ایلمه ناز

تا دویونجا ائلیاخ راز و نیاز

قالماسون دلده غم و درد و محن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

بیرده تاپدی بو شهی روح الامین

گوردی قان ایچره دوشوب سرور دین

او قدر یاره ویروب لشگر کین

جسمی اوخدان گل آچوب مثل ثمن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

یاریلوب باشی دولوب قان گوزینه

اشکینی سو کیمی سپدی گوزینه

یارالی باشینی آلدی دیزینه

اویادوب اول شهی بو دیللریلن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

گلمیشم جسمیوه من سایه سالام

وئر اجازه منه یانونده قالام

بُلمورم عطریوی بس کیمدن آلام

وای منه سن سیز ایا شاه زمن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

قان ایچینده سنه لایلای دیرم

باخارام نعشیوه ای وای دیرم

تا وارام یانّام حسین وای دیرم

ای باشی تشنه قفادن کسیلن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

ئولدوروب اهل جفا اکبریوی

ظُلمیله اوخلادیلار اصغریوی

آلدیلار الدن هامی یاوریوی

دؤزدون هر محنت و درد و غمه سن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

من نه نوعی گوروم آیا که سنون

گون ائوینده قالوب عریان بدنون

یوخدی بیر کیمسه سنون دفن ائده نون

ای قالان جسمی بِلا غسل و کفن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

آچدی قانلی گوزونی سرور دین

گوردی چوخ ناله ائدور روح الامین

سویلدی اولما بئله زارو غمین

ایلمه قتلگهی بیت الحزن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

باخما گونلر قاباقیندا یانورام

جسم زاریم دوتوب اود اودلانیرام

بو قدَر یاره نی آسان سانورام

گون ائوینده قالا خوشدور بو بدن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

مین بئله اوخ دگه گر اوخ دئمرم

دستۀ گل سانارام اوخ دئمرم

اولسا بیر اوخ یری من یوخ دئمرم

اهل عشقه اولا تا عشقیم علن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

قان سو تک یاره لریمدن آخوری

یاندیرور قلبیوی حالیم یاخوری

عرشدن نعشیمه جدّیم باخوری

قوی بویانسون قانا بو وجه الحسن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

گئت دولان بو چولی تاپ اکبریمی

گون ائوینده قالا قوی پیکریمی

یاندیرا تا بدنِ اطهریمی

یانا احوالیمه بو دشت و دمن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

قوی وورا گون یارالی پیکریمه

باخما گول تک سارالان لبلریمه

اولسا سو ممکن آپار اصغریمه

توکمسون گوز یاشی چون دُرّ عدن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

(عاصی )سال شور حسینی باشیوا

قویماسون غم یتوره خم قاشیوا

یازمادون بو سوزی سن اوز باشیوا

یازدوروبدور سنه بیر اهل سخن

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن

لِعَلِيٍّ وَ حسينٍ وَ حسن

 

مرحوم عاصی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام حسین (ع) 640

درولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

حسین او گونکه قدم قویدی کون و امکانه

مرتّب ایلدی هر یرده بیر عزاخانه

 

حسینون آدینون ا... بُلور نه عزّتی وار

شهید عشقیدی چوخ شانی وار فضیلتی وار

 

حسین گلشن توحیده بیر قزل گلدور

غریبه گلدی عجب عطری وار طراوتی وار

 

قیامته کیمی ممکن دگول بو گل سولسون

اورک گوزیله باخاندا بهار علامتی وار

 

ایدوب همین گلی سیراب بارش رحمت

تمام گل لره فائق گَلن لطافتی وار

 

بو گل شکفته لنوب سوم مه شعبان

اودور سبب بو آیین بیله بیر جلالتی وار

 

یتیشدی خلدیده لعیایه حکم ربّانی

دایانما سویگلومون موسم ولادتی وار

 

یانونجا بیر نچه حوریّه سال نزول ایله

بتول منزلینه بو نزولین علّتی وار

 

یارتموشام سنی من قابله حسینیم اوچون

کیمون حسینه سنون تک بو نوعی خدمتی وار

 

بُلوب بو خدمتی سرمایه ی شرف لعیا

بو خدمتیله بهشتی لره شرافتی وار

 

نزول ایلدی تا دودمان زهرایه

پیمبرین قیزینون گوردی ضعف حالتی وار

 

جناب عصمتِ علیایه قابله اولدی

اودور تمامی حوریّه لرده شهرتی وار

 

طلوع صبحیده گون تک حسین اولوب طالع

اولان گون اُلماقینا گور نجه شباهتی وار

 

کنار ایلدی فرشی یوزین یره قودی

ولادتینده شهید اولماقینا اشارتی وار

 

سپهر سمتینه سبّابه بارماقین گوتوروب

موحّد اولماقینا گوئیا شهادتی وار

 

دیدی رضاً‌ بِقَضائِک امام عرش وقار

قضا دیدی بو حسینون منه محبّتی وار

 

بُلوندوروب بو سوزی کربلا غریبی حسین

هامی قضایه حسینون بُلون رضایتی وار

 

نزول ایدوب یره سکّان عالم جبروت

گوی اهلینون بونا بی منتها ارادتی وار

 

گَلوب ملائکه لر دسته دسته فوج به فوج

بُلوبله شاه شهدیدین بیوک کرامتی وار

 

نزول ایدن دولانوب باشینه عروج ایلدی

کیمون دیردیلر بیز تک جلال و شوکتی وار

 

زیارت ایلمیشوخ یرده نور لم یزلی

حسین زیارتینون کردگاره نسبتی وار

 

گَلوب ظهوره یر اوستونده هیکل توحید

بو لفظین عالم معناده معنویّتی وار

 

مجاز اهلی اولانماز بو نکته دن آگاه

حقیقت اهلی بُلر بو سوزین حقیقتی وار

 

رسوله تهنیت و تسلیت ویرردی گَلن

بو ایکی ضدّ سوزین بیر اوزون حکایتی وار

 

او باب رحمته امّیدیله گَلوب فطرس

اولوبدی نائل اوکه دلده اصل نیّتی وار

 

اولوب بو قصّه دن آگه او دمده دردائیل

دیدی حسینون عجب جودی وار سخاوتی وار

 

گَلوب دولاندی حسین ابن فاطمه باشنا

آلوب مرام دلین گور نجه سعادتی وار

 

اولوب معذّب اولانلار عذابیدن آزاد

هامی مقصّره بو سرورین حمایتی وار

 

تمام گَلدی مَلک لر حسین زیارتینه

مَلک لرین بو زیارتده عین عزّتی وار

 

هامی گَلوب ولی بیر حاملان عرش قالوب

بو باره ده اولارین انتظار رخصتی وار

 

اچوبلا بارگه قدسه التجا دلینی

گورون نجه اولارین حقّه عرض حاجتی وار

 

مَلک لرون بیزه فخر ایلوری حسینیویله

بو فیضیدن هامینون بیر نصیب و قسمتی وار

 

اوزون اوز عرشیوی یا ساخلا دست قدرتیله

اگرچه قدرتیویله مدام اقامتی وار

 

اجازه ویر بو حسینین گیداخ زیارتینه

بیزیمده قلبیمیزون بو وصاله حسرتی وار

 

و یا حسینی گَتورسونله امر ایله عرشه

حسین آدیله بو عرشین ازلده رفعتی وار

 

محیط صوتیله اولدی محاط عرش برین

اوزی اوز عرشینه حق حامل اولسا قدرتی وار

 

ولیک عرشه گرک سویگلوم حسین گَلسون

حسین عرشیمه زینتدی عمده حکمتی وار

 

یتیشدی حضرت جبریله حکم ربّ جلیل

حسینیمیله سنون شانیوین مزیّتی وار

 

حسین وصالینه بو حاملان عرشی یتور

آناسی فاطمیه گرچه درد فرقتی وار

 

گَلوب آپاردی حسینین قماطینی عرشه

امین وحیین او خدمتده قصد قربتی وار

 

حسینه زائر اولوب حاملان عرش خدا

خدا مزیّن ایده عرشینی عزیمتی وار

 

آچوب حسین باشینون جبرئیل دسمالین

آسوبدی عرشیدن، عرشین اونیله زینتی وار

 

او باش که زینت اولا عرش حقّه دسمالی

کول اوستونون ایله بیر باشه نه لیاقتی وار؟

 

او نازنین باشی خولی قویوب یر اوستونده

خدائیله او لعینون یقین عداوتی وار

 

آناسی فاطمه گَلدی کول اوسته گوردی باشین

دیدی اوغول سنه بیله یرین نه نسبتی وار؟

 

حکایت ایلور اوغول بو باشونداکی یارالار

یارالی پیکریوین نه قدر جراحتی وار

 

گَلوردوم ایمدی یولوم دوشدی کربلا چولینه

نه گوردوم اوردا قیزیم زینبین قیامتی وار

 

یانان چادردا یغوب باشسیز عترتون باشنا

شهادتونده سنیله اونون شراکتی وار

 

دیور بالالاریوا آه و ناله ایلمیون

اوجادان آغلامیون دشمنین شماتتی وار

 

تدارک ایله (حسینی) حسین زیارتینه

زیارتینده اونون فاطمه شفاعتی وار

 

مرحوم حسینی سعدی زمان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام حسین (ع) 632

 در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

افــتــخـار الـثّـقـلین آمده است

بـه نــبی نـور دو عـین آمده است

 

نور بـاران شــده ایــوان حـجـاز

عاشقان مژده، حسین آمده است

 

ساقی بزم ولائی تو حسین

چشمه ی آب بقائی تو حسین

 

محور دایره ی کرب و بلا

افتخارالشهدائی تو حسین

 

در دل افتاده عجب غوغائی

همه خیره به گل زیبائی

 

جبرئیل آمده با خیل ملک

تا بخواند به حسین لالائی

 

مرحبا ای شه فرزانه حسین

رونق خانه و کاشانه حسین

 

شمع پر نور همه انجمنی

جان عالم به تو پروانه حسین

 

ز آسمان صوت جلی می آید

شهسوار ازلی می آید

 

به زمین و به زمان مژده دهید

که حسین ابن علی می آید

 

عرشیان که به علی مانوسند

حافظان شرف و ناموسند

 

میهماندار گل زهرایند

همه از دست حسین می بوسند

 

شب میلاد و شب احسان است

آسمان روشن و نور افشان است

 

گفتم آنجا چه خبر، روح الامین

گفت در عرش حسین مهمان است

 

کلامی زنجانی

ولادت حضرت امام حسین (ع) 631

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

چه شاهدی است که با ماست در میان امشب

که روشن است ز رویش همه جهان امشب

 

نه شمع راست شعاعی، نه ماه را تابی

نه زهره راست فروغی در آسمان امشب

 

میان مجلس ما صورتی همی تابد

که آفتاب شد از شرم او نهان امشب

 

شبی خوش است و ز اغیار نیست کس بر ما

غنیمت است ملاقات دوستان امشب

 

میان ما و تو امشب کسی نمی گنجد

که خلوتی است مرا با تو در نهان امشب

 

بساز مطرب از آن پرده‌های شور انگیز

نوای تهنیت بزم عاشقان امشب

ولادت حضرت امام حسین (ع) 625

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

امشب همه عالم پر از شور حسین است

چشم ملایک روشن از نور حسین است

 

سینای دل یک شعله از طور حسین است

قلب رسول الله مسرور حسین است

 

خورشید ثاراللهیان امشب درخشید

چشم همه آزادگان را نور بخشید

 

امشب عجب شوری دل دیوانه دارد

امشب یم رحمت به کف دردانه دارد

 

امشب محمد در بغل ریحانه دارد

امشب علی قرآن به روی شانه دارد

 

امشب ز هم وا شد گل لبخند زهرا

آمد به دنیا نازنین فرزند زهرا

 

این مشرق الانوار رب المشرقین است

این جان عالم این امام العالمین است

 

این عین حق یعنی علی را نور عین است

این شمع جمع آل پیغمبر حسین است

 

دیدار روی خالق سرمد مبارک

قرآن به روی سینه ی احمد مبارک

 

این کیست مصباح الهدا فلک نجات است

شویندۀ لوح تمام سیئات است

 

این کام خشکش خضر را عین الحیوة است

این هستی ما در حیات و در ممات است

 

دار و ندار انبیا، هست خداوند

چشم خدا، روی خدا، دست خداوند

 

نام حسین اول به قلب ما نوشتند

آن گه گل ما را به مهر او سرشتند

 

آن که بذر حب او در سینه کشتند

نه عاشق حور و نه دنبال بهشتند

 

فردای محشر چشمشان سوی حسین است

حور و قصر و خلدشان روی حسین است

 

ای روح پاک انبیا پروانه ی تو

قلب همه خوبان عالم خانه ی تو

 

کوه غم خلق جهان بر شانه ی تو

عقل و خرد دیوانه ی دیوانه ی تو

 

بگذار تا آشفته ی موی تو باشم

دیوانه ی زنجیری کوی تو باشم

 

این جرم های بی شمارم یابن زهرا

این چشم های اشک بارم یابن زهرا

 

بر درگهت امیدوارم یابن زهرا

تنها تویی دار وندارم یابن زهرا

 

من هر که هستم "میثم" کوی شمایم

آلوده ام امــا ثــنا گـوی شـمایم

 

حاج غلامرضاسازگار

ولادت حضرت امام حسین (ع) 624

 در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

قویدی بو فنا عالمه قدم وجه باقی لم یزل حسین

ایلدی منوَّر بو عالمی گون جمالی گلدن گوزل حسین

هم اوزی گوزل هم آدی گوزل هم آتا آناسی گوزل حسین

یار و آشناسی گوزل حسین

 

ایستدی خدا اهل عالمه بلدوره حسینون جلا لتین

جبرویله امر ایتدی آرتیروب باغ جنتین زیب و زینیتن

ایلدی جهنم اودین خموش آلدی اهل دوزخ حرارتین

چون مزین ایلوب بو عالمی صبح وقتی صبح ازل حسین

 

جلوه جمالی منوری یر یوزین ایدوب رشگ طور حق

ایلدی همین نوریدی او گون طورده کلیمه ظهور حق

قویدی سجدیه مه جبیننی آچدی دل ثنایه او نور حق

ذات حقه ویردی شهادتین ذات حق تک بی بدل حسین

 

گلدی گر چه لعیا بهشتدن اولدی بو شه دینه قابله

لیک حاضر اولموشدیلار هامی بانوان عز و مجلله

آلدیلار حسینون قماطنی افتخاریله بیر به بیر اله

شانه باخ خواتین جنتین گزدی اللرین ال به ال حسین

 

گوردیلر ترو تازه رنگ آچوب آل هاشمون نو بهارینی

اوپدیلر او مولود اقدسین گل کیمی شکفته عذارینی

خاتم النبیین گلوب گوره در مایه افتخارینی

اشتیاقیله آچدی قولارین سویلدی قوجاقیمه گل حسین

 

آلدی نور عینین قوجاقینه ختم الانبیا سرور عباد

هرایکی قولین سالدی بویننا اوپدی گل یوزیندن اولوبدی شاد

نور نورله اولدی متفق ویردی جدینه دست اتحاد

عهد نامه ذرده اولان شرط عهده صاحب عمل حسین

 

میل ایدوب سر انگشت میم دن شیر با صفا معنوی غذا

ایلدی احاطه او حضرتین کل عضوینی خون مصطفی

قول ویردی جدی پیمبره محو ایدنده اسلامی اشقیا

حکم دین و قرآن منزله قویمیا یتشسون خلل حسین

 

دسته دسته نازل اولوب یره گوگلرین سراسر ملک لری

باشنه حسینون دولاندلار ایتدیلر زیارت او سروری

تهنیت دین تسلیت ویرن آغلادوب بتول و پیمبری

اولین وصالنده ایلدی نارفرقتین مشتعل حسین

 

حاملان عرش عرض ایدوب خدا تاپدیلار هامی بو سعاتی

بیزلره نصیب اولمادی نه دن سوگلون حسینون زیارتی

یا اجازه ویر بیز نزول ایداخ یاکه عرشه ایسته او حضرتی

بیزلری او فیض زیارته ایلسون بو گون مشتعل حسین

 

امر اولوندی دربار قدسدن جبرئیله سن نازل اول یره

جامه بهشتی آپار اوزون بوک حسینی دیبای احمره

تیز گتورقماط حسینیمی زیب ویرماقا عرش اکبره

جدی تک مبارک قدومله طاق عرشه ویرسون حلل حسین

 

واریانوندا یارب حسینوین بو قدر جلال و شرافتی

بس نیه او گون رحم ایتمدی اصغرینه کوفه جماعتی

غنچه تک اونی گاهواره دن سولدوروب سوسوزلق حرارتی

امدی دل دوداقین تاپانادی سوویره اونا لا اقل حسین

 

گوردی بلبل پرشکسته نون نطقی یوخدور آلدی قوجاقینه

حوض کوثرون صاحبی گلوب رزمگاهده سو سوراقینه

بیرخدنگ مسمومیله چخوب حرمله او طفلین قباقینه

اوخلانان بالانی آنا سنه قیتروب ویره ما حصل حسین

 

اوغلون اکبرین جاننه سنی ویرم ای شه کربلا قسم

دل شکسته (صحاف) بی کسم رنجه قیل قدم ایله بیر کرم

باشیم اوسته گل جان ویرن زمان صون نفسده بیر گل یوزون گورم

اوندا که گلور قبض روحیمه باشیم اوسته پیک اجل حسین

 

مرحوم صحاف

ولادت حضرت امام حسین (ع) 623

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

ایشقلانوب یر و گوی شش جهت چراغاندور

فروغ نور حسینیله نور باراندور

 

سالوب تحیره خلقی نه شور شیندور بو

شب ولادت سلطان مشرقیندور بو

جلالی دولدوروب عالملری حسیندور بو

فدا جلالینه ، جانلار حسینه قرباندور

 

هر آیدا سیریله بیر برجده دوتوبدی مقام

او بدر،کامل ایدوب سیرین آلتی آیدا تمام

سمای عصمتدن شمس دین اوچومجی امام

طلوع ایدوب افق شرقی شهر شعبان دور

 

نزول ایدوب دیه تبریک جدینه جبریل

دالنجا فوج ملک صف بصف قبیل قبیل

کمال عجزیله فطرس سالوب اوزینی دخیل

او باب امنه که جبریل مهد جنباندور

 

امامتین گونی ایتدی طلوع وقت سحر

چیخاندا گون قاپودان داخل اولدی پیغمبر

آلوب قوجاقینه حسرت گوزیله سالدی نظر

او گل یوزه که ایشقلیقدا شمس تاباندور

 

دولاندا دیده حق بین احمد مختار

سارالدی عارض زهرا اوجاتدی ناله زار

نه آغلاماقدی بو طفلین مگر باشیندا نه وار

سبب نه دور که گوزون ابر سان گریاندور

 

دیدی سوروشما هنوز اول ولادتدور

دیمه مذاکره سی مایه کدورتدور

بونون مصیبتی عالمده بیر مصیبتدور

هامی مصائب او ایذاده سهل و آساندور

 

سنون کیمی آنا، الله بلور بیله مولود

وجوده گلمیوب اولماز بیله عزیز وجود

بونون وجودیدی ایجاد خلقیدن مقصود

کلید کنز خفا سر غیبه عنواندور

 

اوجالدی کلمه حقی بو عاشق مطلق

توکله قانینی حق استه ظلمیله نا حق

نفس چیخینجا دوداقدان دیر دلی مطلق

جداده ورد دلی آیه آیه قرآندور

 

قویار قبول بلایاده نام صبرینده

ایدر مراتب عشقی تمام صبرینده

دلین شکایته آچماز مقام صبرینده

فلک ملک هامی ذرات کون حیراندور

 

منیم شبیهیم علی اکبر آدلی فرزندی

یانیندا دوغراناجاق قطعه قطعه هر بندی

بو یر یوزینده نه ممکندی مثل و مانندی

نجه جوان که ملاحتده ماه کنعاندور

 

صغیر اوشاقلارینی تشنه لیق ایدر بیتاب

حرارت جگریندن کباب اولار ،دل أب

دینده وا عطشا حنجرین ایدر سیراب

زلال خنجر شمر ، آب تیر و پیکاندور

 

(حقیر) چون بو گونون احترامی واجبدور

قلوب مایل شادی اولا مناسبدور

بیر اعتباره ولی اول مصائبدور

نظرده شادی و غم بالسویه یکساندور

 

 حقیر خوئی

منبع کانال گنجینه گذشتگان

ولادت حضرت امام حسین (ع) 622

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام) 

 

مه منوّر شعبان مه رسول خداست

مه مبارك میلاد سیدالشهداست

 

به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر

كه روی دست محمد عیان چراغ هداست

 

تمام دین به روی دست‌های ختم رسل

و یا كتاب خدا روی سینة زهراست

 

به عدل و عزت و آزادی و كمال و شرف

خلایقند همه تشنه، فیض او دریاست

 

ملك به حسن تماشائیش، شده مبهوت

كه این امام حسین است یا رسول خداست

 

نسیم خلد برین می وزد ز اطرافش

كه بوی عطر خدا در مشام باد صباست

 

اگر تمام ملائك ز گاهوارة او

پر دوباره چو فطرس طلب كنند رواست

 

نبی به طلعت زیباش خنده كرد و گریست

خدا به یمن قدومش بهشت را آراست

 

ز گاهواره به گودال خون نگاهی كرد

به خویش گفت كه میلاد ما شهادت ماست

 

تمام خلقت یك لحظه بی حسین مباد

كه بی حسین زمین بی‌كس و زمان تنهاست

 

به حلق تشنه و لب‌های خشك او سوگند

كه خون او به گلستان وحی، آب بقاست

 

گرفت جام بلا را ز دست حضرت دوست

از آن تمام بلاها به چشم او زیباست

 

مگو چرا ز همه هست خود گذشت حسین

خدای داد به او هست و هست او را خواست

 

اگر ز بار غمش آسمان خمید چه باك

كه گشت قامت اسلام با قیامش راست

 

وضو گرفت ز خون، پیش تیر قامت بست

كه تا قیام قیامت از او نماز به پاست

 

همیشه حج به وجود حسین می‌بالد

كه كربلاش صفا بود و مروه شام بلاست

 

نماز و روزه و حج و جهاد می‌گویند

حیات ما همه مرهون سیدالشهداست

 

به پور هند جگر خواره چون گشاید دست

كسی كه رشد و نموّش به دامن زهراست

 

زهی جلال كه در روی خون گرفتة او

به چشم اهل نظر صورت خدا پیداست

 

مگر نه خوردن خاك آمده به شرع حرام

چه حكمتی است، چرا تربت حسین شفاست؟

 

به تحت قبّه او كن بلند دست نیاز

بگیر حاجت خود را كه مستجاب دعاست

 

همه به حشر صدا می‌زنند یا زهرا

ولی ز فاطمه آید ندا، حسین كجاست

 

اگر چه سوم شعبان جمال خویش گشود

بدان ولادت او ظهر روز عاشوراست

 

قسم به ذات خداوند قادر بی چون

كه خونبهاش خداوندگار بی همتاست

 

تمام اهل قیامت به چشم می‌بینند

حسین با تن بی سر شفیع روز جزاست

 

هنوز نغمة قرآن او بلند ز نی

هنوز نعرة هیهات او به اوج سماست

 

هنوز خنجر قاتل ز خون اوست خجل

هنوز از عطشش، شعله در دل دریاست

 

هنوز نالة هل من معین اوست بلند

هنوز رأس منیرش به نیزه راه نماست

 

هنوز پرچم گلگون او به قلة عرش

هنوز پیكر صد چاك او به دوش شماست

 

حسین رهبر آزادگان به هر عصری

حسین راه نمای تمام نهضت‌هاست

 

حسین مشعل تابندة هدایت خلق

حسین مصحف نور است و آیت عظماست

 

حسین جان دعا، جان ذكر، جان نماز

حسین روح حرم، روح مروه، روح صفاست

 

گواه زندة من، ارجعی الی ربك

كه بر حسین همانا خدا مدیحه سراست

 

حسین سورة فجر و حسین آیه نور

حسین نجم فروزان حسین شمس ضحاست

 

حسین زندة حق و حسین كشتة حق

حسین بر همه باطل ستیزها مولاست

 

به وصف او كه خدایش ثنا كند (میثم)

قصیدة تو بود نارسا اگر چه رساست

 

حاج غلامرضا سازگار

ولادت حضرت امام حسین (ع) 611

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

ساقی گل آچ میخانه نی دولدوردولا پیمانه نی

ایله رها غمدن اولا هرعاشق و دیوانه نی

 

مخمور می ایت عاشقی هر عاقل و فرزانه نی

ایله خبر میخواره نی هم دلبر و جانانه نی

 

فُطرس قاناتلاندی بو گون عرشه سالوب صوت جلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

بیردیده حق بینیلن روی دل آراسین گورون

نورخدا دور جلوه گر بیرقدّ رعنا سین گورون

 

مین یوسف زیبا جبین محو تماشاسین گورون

خلق جهانی سربسرغرق تمنا سین گورون

 

فُطرس قاناتلاندی بو گون عرشه سالوب صوت جلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

واردور یری ای شیعه لریرگوی چراغانی اولا

سرتا سرروی زمین گُلدن گُل افشانی اولا

 

بلبل گُل اوسته مست اولوب دیلدن غزلخوانی اولا

بو گون گرگ بزم حسین تزئین و نورانی اولا

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

شاداندی زهرا بوگجه عشاق عالم شاد اولار

غم غُصه دن فرقت تاپار بو شیعه لرآزاد اولار

 

بو قان ویرر دین گُلشنی گُل لرآچار آباد اولار

هر محفله گید سن بوگون سوزلر مُبارک باد اولار

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

اولدی اُفقدان جلوه گر شمس جهان آرا گلوب

دولدور دولا پیمانه نی ساقی او مَه سیما گلوب

 

اولدی رها بو لحظه دن غمدن دل شیدا گلوب

قلبینده عاشق سیرایله گور قلبیوه صفا گلوب

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

واردی تجلّای رُخی چون چهره زیباسی وار

شمس و قمر شرمنده دورروی جهان آراسی وار

 

سرو وصنوبرمات دور چون قامت رعناسی وار

شاهِ شهید عشق دور دنیاسی وارعقباسی وار

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

بو طفل گلدی دنیا دا حقدن طرفداری ایده

دین خدانی تا ابد پاینده و یاری ایده

 

بیر انقلابه ال ویرار دفع تبهکاری ایده

اولماز بو تک قرآن و دین اوسته فداکاری ایده

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

بواوز مرام وایده سین سود ایشدی زهرادن آلوب

سرمشق آزادی اونااورگتدی طاها دن آلوب

 

درس شجاعت مشقینی اورگشدی مولادن آلوب

شاه شهیدان اولماقین امرین بو یکتادن آلوب

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

کربو بلاده تا گلوب شهزاده اکبردن گچه

شیراوغلی شیر عباسیدن هم عُون جعفردن گچه

 

بیر غنچۀ نشکفته دن شش ماهه اصغردن گچه

قاسمکیمی گلگون قبا بیرماه انوردن گچه

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

گوزآچدی گلدی عالمه عهد الست ایفا ایده

پرونده عاشورانی اوز قانیلن امضاء ایده

 

دین حقه رونق ویره فرمان حق اجرا ایده

قرآن و دین برنامه سین بو دهریده احیا ایده

 

چون حجّت برحق گلوب عالم اولوبدی منجلی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

بو نُه فلکده نور دور شمس و الضُّحی نور خدا

پیمان عشق اوسته اولار قرآن و اسلامه فدا

 

ماه محرمده آچا ر دانشگه مهر وفا

«عدلی» اودور ایللر بویی آغلاربونا ساخلارعزا

 

اعیا دیده مداح اولی هر بزم و محفیلده ولی

مژده ویرون عاشقلره گلدی حسین ابن علی

 

حاج اصغر فرشچی (عدلی تبریزی)

ولادت امام حسین (ع) و گریز به شام غریبان امام حسین (ع) 609

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

و گریز به شام غریبان آنحضرت

 

دونوبدورعالم امکان سراسرطور سینایه

خبرویر ای صباموسی بوگون گلسون تماشایه

 

اولوبدورجلوه گر نورجمال نیّراعظم

سپهره اوج ایدوبدور نور یردن پایه به پایه

 

قالوب آباء علوی امهات سفلوی مبهوت

اولوبدور حامله چون عصمت کبری بو مولایه

 

اولاندا سوم شعبان طلوع صبح صادقده

یتشدی مصدر لاریبدن بو حکم لعیایه

 

نچه دسته گوتور حوریهٔ حوران بهشتی دن

نزول ایله یره اول قابله بو شاه والایه

 

بولوب بو خدمتی سرمایهٔ عز و شرف لعیا

گلوبدور خدمته دولت سرای شاه بطحایه

 

طلوع صبح صادق منفعل اولدی طلوعندن

حسین ابن علی قویجاق قدم بو دار دنیایه

 

منور اولدی نوریندن سراسر انفس و آفاق

عمود نور نصب ایتدی جمالی سطح غبرایه

 

قضامسرور اولوب سویلردی زهرایه مبارکباد

قَدَر آغلاردی باشنده اولان امر قضایایه

 

امین و حیون اللّه ایسته دی شأنین بلوندورسون

بویوردی نازل اول بو سوگلوم مولوده اول دایه

 

بو شأن و بو شرفدن قدسیانه فخر ایدوب جبریل

گلوب اولدی لَلَه یرده حسین ماه سیمایه

 

ملایک دسته دسته عرشدن فرشه اولوب نازل

ازلده تهنیت صون تسلیت ویردیله طاهایه

 

حسینی گورماقا گلدی ملکلر سربسر امّا

قالوبدور حاملان عرش حسرت بو تمنایه

 

اولاردا فکر ایدوب بیر سهم آپارسون بو شرافتدن

کمال عجزیله عرض ایتدیلر خلاق یکتایه

 

ملکلر بیزلره فخر ایلوری یاقاضی الحاجات

حسینی یا گتورسونلر بویور بو عرش اعلایه

 

ویا اول عرشوه حامل حبوطه ویر بیزه رخصت

اولاق بیزده یره نازل یتاق بو فیض عظمایه

 

اولوب صیت محیطیله محاط عرش برین ناگاه

یتشدی حضرت ربّ جلیل اَمری بو معنایه

 

اولام اوز عرشیمه حامل بونا من قادرم امّا

گرک ویرسون قماطیله حسینیم عرشه پیرایه

 

حسینون گلدی قنداقین آپاردی گوگلره جبریل

حبیب لم یزل باخدی او‌محبوب دل آرایه

 

بویوردی سوگلوم خلقه نشان بی نشانیمسن

یر اوسته مظهریمسن سن تماماً اهل ایمایه

 

امین وحیه امر اولدی منوّر ایلسون عرشی

همیشه زایر اولسون قدسیان بو نور زیبایه

 

حسینون باشنون دسمالینی آچدی امین اللٌه

او دسمالیله آرتوردی شرف عرش معلایه

 

روادور بیر باشین دسمالی اولسون گوگلره زینت

همان باش کوفه ده مطبخده مهمان اولسون اعدایه

 

نه شرم ایتدی خدادن خولی بیدین نه زهرادن

تنوره قویدی بیر باشی که سالمشدی گویه سایه

 

گلوب زهراکول اوستنده گوروب اوز اغلنون باشین

ویروبدور بیلمورم نه‌حال-الهی اوندا زهرایه

 

باسوبدور جانکیمی آغوشنه باشین آچوب زلفین

کولین زلفیله پاک ایتدی گلوب فریاد و غوغایه

 

دیدی مظلوم اوغول باشون هارا بو یر هارا آیا

ندور علت سنی خولی گتوردی بیله مأوایه

 

گلوردوم قتلگهده ایمدی گوردوم نعش صد چاکون

کلام اللّه تک اوراق اولوب دوشموشدی صحرایه

 

خواتین بهشت اولموش یره گویدن اوغول نازل

گوزآچ خوش گلدون ایله مریم و سارا و حوّایه

 

سموات و زمین اهلین ایدوبدور محنتون بیتاب

مؤثردور غمون چرخ چهارمده مسیحایه

 

تنور خولیه عیسی ابن مریم دیدووه گلدی

بو دیده بازدید ایتماق اوغول لازمدی عیسایه

 

باشون ترویج اسلامه ازل گوندن اولوب مأمور

آپارسونلار گرک نوک جدالرده کلیسایه

 

الون بوشدور (حسینی) وار قاباقدا بیر اوزاق منزل

حسینه آغلاگوزیاشون الونده ایله سرمایه

 

مرحوم حسینی سعدی زمان

ولادت حضرت امام حسین (ع) 603

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

امشب شب تبسم و اشک پیمبر است

بی‌شبهه از هزار شب قدر بهتر است

 

جان محمّد است در آغوش مرتضی

یا روی دست فاطمه قرآن دیگر است

 

امشب خدا به وسعت ملک وسیع خویش

با جلوۀ حسینی خود نور گستر است

 

امشب بوَد برای خدا هم شب حسین

گل بوسۀ نبی است به لعل لب حسین

 

امشب خدا ولیمه به خلق جهان دهد

امشب خدا به پیکر توحید جان دهد

 

امشب خدا گشوده ز رخ پرده بر رسول

روی حسین را به محمّد نشان دهد

 

تنها به یک ملک ندهد باز بال و پر

امشب حسین بر همه خط امان دهد

 

«فطرس» به فوج فوج ملک ناز می‌کند

دور حسینِ فاطمه پرواز می‌کند

 

این قبلۀ دل همه، جان پیمبر است

این روح انبیا و روان پیمبر است

 

این مصحف نبی به سر دست فاطمه

این دست حیدر است و زبان پیمبر است

 

این بر فراز شانه مدال محمّد است

این روی سینه تاب و توان پیمبر است

 

این است آن حسین که آقای عالم است

آقایـی تمــامی عالــم بــر او کـم است

 

ماه رسول، ماه خدا را نظاره کن

خورشید آسمان هدا را نظاره کن

 

بر روی دست فاطمه با صدهزار چشم

رخسار سیدالشهدا را نظاره کن

 

بر گرد کعبۀ دلِ ختم رسل بگرد

سعی آور و صفای صفا را نظاره کن

 

سر تا قدم رسول خدا زاد فاطمه

الحـق که سیدالشهدا زاد فاطمه

 

مادر، حسین زاده بر این مادر آفرین

این حیدرِ علی است، بر این حیدر آفرین

 

این منظر جمال خداوند سرمد است

بر منظر آفرین و بر این منظر آفرین

 

گوهر بوَد حسین و صدف، قلب فاطمه

بر این صدف سلام و بر این گوهر آفرین

 

امشب خدا سلام فرستد به سوی او

گیرد رسـول در بر و بوسد گلوی او

 

ای خاک پات تاجِ سرِ شهریارها

ای برده دل ز طایفه‌ها و تبارها

 

احمد که انبیا همه بوسند دست او

داده است عضوعضو تو را بوسه بارها

 

بیش از هزار سال گذشت زمان هنوز

باشد هزاره‌ات همه لیل و نهارها

 

دل‌هـای دوستـان خـدا نینـوای توست

هر لحظه یک هزارۀ کرب و بلای توست

 

ملک وجود گوشۀ صحن و سرای تو

دل‌های انبیا حرم باصفای تو

 

بالله قسم چراغ هدایت به هر زمان

باشد به نوک نی سر از تن جدای تو

 

دین خدا ز خون گلویت وضو گرفت

خود کیستی که هست خدا خونبهای تو؟

 

سر تا به پا تمام سرشت محمّدی

اقرار می‌کنم که بهشت محمّدی

 

تو از خدا جلال خدایی گرفته‌ای

بر عالمی برات رهایی گرفته‌ای

 

در بین انبیا و امامان تو از خدا

عنوان سیدالشهدایی گرفته‌ای

 

هم خود فدای دوست شدی با هزار زخم

هم روی دست خویش فدایی گرفته‌ای

 

وقتی که تیغ خصم گلوی تو را برید

خون تو را خدا به بهای خودش خرید

 

ای بر تن مطهر تو جای نیزه‌ها

آوای دلربای تو در نای نیزه‌ها

 

غیر از سر مقدس تو در چهل مقام

خورشید را که دیده به بالای نیزه‌ها؟

 

قرآن بخوان که تا در دروازه‌های شام

آیند مرد و زن به تماشای نیزه‌ها

 

از بـس زدنـد بـر تـن پاک تو نیشتر

زخمت ز حلقه‌های زره گشت بیشتر

 

ای خون زخم‌های تو فرش عبادتت

لطف و کرم، سجیّه و ایثار، عادتت

 

هر چند چهره در مه شعبان گشوده‌ای

میلاد توست روز بزرگ شهادتت

 

تا بامداد روز جزا روح انبیا

آیند کربلا پی عرض ارادتت

 

تنها نه در طریق تو «میثم» حسینی است

عالـم حسینینـد و خـدا هم حسینی است

 

حاج غلامرضا سازگار (میثم)

ولادت حضرت امام حسین (ع)  602

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

سوم شعباندی عالم خرّم و دلشادیدور

فاطمه روحی حسین ابن علی میلادیدور

طالع اولدی مهر رخشان تک جمال انوری

گون کیمی پخش ایلدی نورین دوتوب عالملری

دوندروب رضوانه دنیانی قدوم اطهری

 

گل کیمی آچدی گلستان پیمبرده حسین

گللری گلزاریده ایتدی دل افسرده حسین

موجه گَلدی بحر لطف خالق ارض و سماء

اوز ولیسی مرتضایه بیر اوغول ایتدی عطا

گورمیوب گورمز نظیرین چشم دنیا برملا

 

بیر وجاهت خلق ایدوب بوندا خداوند ازل

اولسا مین یوسف گوزل لیقدا بونا اولماز بدل

آفتاب برج دین ابر آتدا اولموشدی نهان

بو گونون مثلینده خالق ایستدی ویرسون نشان

قدرتیله برطرف ایتدی غمامی ناگهان

 

گون کیمی اولدی عیان نور جمال احمدی

عالمی ایتدی جنان نور جمال احمدی

تا قدم قویدی جهانه حجّت روی زمین

ایلدی فرشی کنار قویدی یر اوسته صورتین

قوزادی سبّابه بارماقین گویه اول شاه دین

 

سویلدی هر نه بلا گَلسه الهی راضیم

امریوین اجراسینه حاشا جهاندا لا دیم

ناگهان قدّوسیان نازل اولوب گویدن یره

گَلدیلر شوقیله بیر باش دودمان حیدره

تهنین هم تسلیت عرض ایتدیلر پیغمبره

 

شوق و ذوقیله او مولودی زیارت ایتدیلر

دلده بو سوزلر سمایه ساری رجعت ایتدیلر

بیر بیره سولردی یار اولدی عجب اقبالیمیز

عالم ایچره گور نجه مافوق اولوب اجلالیمیز

بیز حسین زوّاریوخ کیمدور اولا امثالیمیز

 

یر اوزونده گیتمیشوخ کسب سعادت ایتمیشوخ

کربلا شاهی حسینی بیز زیارت ایتمیشوخ

محضر پیغمبره گَلدی ملائک لر تمام

قالدی امّا حاملان عرش حیّ لایَنام

عرض ایدوبلر ای خداوند کریم و ذوالکرام

 

حامل اول یا عرشیوه بیز ارضه رجعت ایلیاخ

مصطفی پیغمبرین اوغلون زیارت ایلیاخ

یا اجازه ویر گَتورسونله حسینی گویلره

ایلیاخ بوردا زیارت اولماسون غم بیزلره

امر ایدوب روح الامینه حق که نازل اول یره

 

جبرئیلا سویگلوم لازمدی گَلسون عرشیمه

گیت گَتور عرشه حسینی زینت اولسون عرشیمه

جبرئیل نازل اولوب گویدن شتابیلن یره

تا قماطین تشنه لب شاهین آپاردی گویلره

باشینون دسمالی زینت اولدی عرش داوره

 

حاملان عرش اونی گویده زیارت ایلدی

عرشینه ا... حسینیله زیب و زینت ایلدی

بیر وجودیکه گوی اهلی گورماقا مشتاق اولا

بیر شهیکه باشینون دسمالی زیب عرش اولا

نه روادور خولی اول باشی کول اوستونده قویا

 

فاطمه آلدی سراغین اوغلینون زار و ملول

دوتماقا شام غریبان کوفیه گَلدی بتول

«خالدی» ساخلا الون بو عرصه ده وورما قلم

عیدیانه باره سینده سویله ای شاه امم

بیز سنی شهزاده اکبر جانینه ویرّوخ قسم

 

نه روادور فرقتونده گل کیمی شاها سولاخ

ایسته بیر وقفه حسین جان قبریوه زوّار اولاخ

 

حاج علی خالدی

ولادت حضرت امام حسین (ع) 601

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

خرم ای دل که ز نو عطر ریاحین آمد

یعنی از گلشن دین دسته نسرین آمد

 

غم به خود راه مده سوم شعبان رسید

یعنی از کتم عدم زاده یاسین آمد

 

حامی دین مبین قلب رسول الثقلین

بنده پاک خدا زاده والتین آمد

 

منجی کشتی دین یعنی حسین ابن علی

صاحب پرچم و فرمانده آئین آمد

 

جبرئیل از طرف خالق یکتا به زمین

بهر تبریک بر آن ختم نبیین آمد

 

بعد از آن فوج ملائک به سر شوق همه

پی دیدار رخ نیر پروین آمد

 

دید فطرس ز ملائک که چنین شادی را

به امیدی به در شاه شهیدین آمد

 

عرض کرد ای ثمر باغ ولایت نظری

به درت فطرس پر سوخته مسکین آمد

 

یا حسین ای شرف اهل ولا نور خدا

شاد شد هر که به درگاه تو غمگین آمد

 

آه از آن دم که فتد پیکر خونین به زمین

قاتلت بر سر بالین تو ننگین امد

 

منتظر بود همه عترت طه به خیام

ذوالجناحت شده با خون تو رنگین آمد

 

چو گدایان به درت آمده ام بهر صله

در برویم بگشا سائل و مسکین آمد

 

سيد فياض عرب زاده زنجاني

ولادت حضرت امام حسین (ع) 594

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

علم ووردی مکانه لامکاندان سبط پیغمبر

گوروندی کون و امکاندا جمال جلوه ی اکبر

 

جمالی کُنتُ کَنزاً- آشکار اولدی معناده

شه اَحبَبتُ اَن اُعرَف، نشان ویردی رخ انور

 

شعاع نور لاشرقی و لاغربی عیان اولدی

بو قطبه عالم لاهوت و ناسوت اولدولار محور

 

حسین ابن علی نوری جهانی ایتدی نورانی

نگار مختفی اولدی ایشیقلی گون کیمی اظهر

 

تراب یثربه قویدی قدم تا بوتراب اوغلی

مقام خاکی ایتدی آرزو بو گنبد اخضر

 

اِله لَم یَلِد اوز آیتین گوستردی آفاقه

خدای لایُرایه اولدی ظاهر مُظهِر و مَظهر

 

جمال الله اعظمدور بو سرور عالم اکبر

عجبدور ویردی گنجایش اونا بو عالم اصغر

 

گَتوردی غیبیدن دارالشُّهوده صانع بی چون

صفات اللهه آئینه، لقاء اللهه بیر محضر

 

فلک لر بو احاطیله کیچیک بیر حلقه بابینده

ملک لر جوّ قدسینده به سان پشّه ی لاغر

 

عَدَم برجیندن اولدی جلوه گر بیر کوکب هستی

که نوریندن اونون کسب ضیاء ایلر خور خاور

 

بو نورین اولماسِیدی جلوه سی گون خلق اولونمازدی

بو نورین جلوه سیندن گون اولوب افلاکیده اَغبَر

 

باباسی کارگاه آفرینشدن ازل صادر

آتاسی اسم اعظم، خلق اولونموش آدلارا مصدر

 

علیّ المرتضی مرآت ربّانی بونا والد

آناسی عصمت کبری اُناث عالمه مفخر

 

زجاجِ نور یرده فاطمه، گویلرده منصوره

بهشتین زینتی زهرا- بو نور مطلقه مادر

 

بو بیر عود بهشتی دور ، یر و گوی عالم لاهوت

تاپار عزّ و شرف اولسا بو عود جنّته مِجمَر

 

بونون فرمانینه مُذعِندی انس و جنّ و موجودات

بساطینده سلیمان حشمت الله کمترین چاکر

 

کنایه صورتیندن معنی والشّمس قرآندا

اشاره تار زلفیندن اولوب واللهیده مُضمر

 

ووراندا موج دریای ولایت بطن زهرادن

بلی- زیبنده دور چشم جهان گورسون بیله گوهر

 

بهشت عَدندن گَلدی بو نوره قابله، زهرا

تقاضا ایتدی حقدن جبرئیل اولسون بونا نوکر

 

بُلوردی بیر سودا یوخدی لیاقت خالق یکتا

امین وحیه امر ایتدی آپار جنّاتیدن کوثر

 

سویی سن توک حسینون تار گیسوسین یوسون جدّی

او زلفی که ایدر غبطه اونا مشک تر و عنبر

 

او باش که اوندا بو عزّت بو شوکت بو شرافت وار

روادور بالشی اولسون او باشین خاک و خاکستر

 

حسینون باشی مطبخده، یزیدین تاج باشینده

نه حکمتدور خداوندا توکولموب یرلره گوگلر

 

دگول مقصد (حسینی) بوردا ذکر مطبخ خولی

بودور مقصد حسینون آدی اولسون زینت دفتر

 

بو باشدور ایلین باشی اوجا اسلام و قرآنی

تشیّع عالمینده با شهامت قائد و رهبر

 

دیانتده، شجاعتده، سیاستده، شهامتده

حسینون مثلینی بدو جهاندان گورمیوب گوزلر

 

حسین شخصیّتین، جانین، منالین، اهلین، اولادین

خدایه وقف ایدوب، دینه ویروب جاه و جلال و فر

 

ووران ساعت ایشیقلی گون کیمی باش چرخ عزّتدن

یره قویدی یوزین عرض ایلدی ای خالق داور

 

قضایه راضیم تسلیم محضم امریوه یارب

منه یوخ ماسواللهده مَلاذ و ملجاءِ دیگر

 

حبیبیم سن، طبیبیم سن، سنه وابسته دور گوگلوم

ایکی دنیاده غیر از سن یوخومدور بیر نفر دلبر

 

اوزون آگاهسن لفظ بلایه من بلا ویردیم

رضایم اکبریم دوغرانسا، اوخلانسا علی اصغر

 

گلستان ایلرم اوز جسمیمی شمشیر و خنجردن

جبینیمده آچار سنگ فلاخون لاله ی احمر

 

سِنانه بوستانِ سینه ده چون سرو یِر ویرّم

گویردَر سینمین صَحنینده اوخلار سنبل و ضَیمر

 

بنای دینیوی اوز قانیمیله ایلرم محکم

آدیم تا واردی دنیا مرز اسلمه اولار سنگر

 

حسین ابن علیدن ای (حسینی) ایله استدعا

قیامتده دیسون یارب (حسینی) دور منه نوکر

 

مرحوم حسینی سعدی زمان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام حسین (ع)  593

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

بيا که موسم سير گل و گلستان است

بهرطرف نگري رشگ باغ رضوان است

 

گلي بگلشن توحيد بردميده که خود

بگلشن دوجهان عالمي گلستان است

 

زامتزاج دو بحر ولايت وعصمت

پديد آمده آن گوهري که مرجان است

 

چه گوهري؟ که نيآيد بدست ازکاني

چه گوهري؟که شرف بخش گوهرکان است

 

گلي شکفته بگلزار حيدر کرار

که عطر گلشن عدن، از آن است

 

چه گل؟ که نکهت گل شرمسار نکهت اوست

پر از حکايت او جمله کون وامکان است

 

چه عالمي است؟بهر جا جشن برپاست

چه داده رخ؟ که همه کاينات شادان است

 

سرور وجشن نه تنها بصفحه غيراست

قسم بذات خدا عرش حق چراغان است

 

تمام خلق بلب نام تازه مولودي

زبان به تهنيتش باز وديده، گريان است

 

زپير عقل پرسيدم اين عوالم چيست؟

که پا نهاده در عالم؟ چه سرپنهان است

 

جواب داد کسي پا نهاده در عالم

که پيشواي همه ، خاصه رادمردان است

 

دهن بمشگ بشو نام ناميش گويم

قتيل آل اميه حسين عطشان است

 

کتاب معرفت رازآفرينش را

صحيفه رخ او ابتدا وپايان است

 

گلي است ،ره به حريمش نيافته خاري

که خاراين گل سرخ ازخدنگ وپيکان است

 

يگانه رهبر دين ، پيشواي آزادي

نجات بخش بشر ازجفاي دونان است

 

به نخل دين خدا، آبداد از خونش

شهادتش سبب اعتلاي قرآن است

 

کجا است برقلم (سعدي زمان) يارا

بمدح آنکه، بر او جبرئيل دربان است

 

مرحوم حسینی سعدی زمان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه