حضرت ام کلثوم (س) 4179

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

ای زینب دوم محمّد

زهرای دگر به بیت احمد

 

چون خواهر خویش،هست زهرا

قرآن علی به دست زهرا

 

مظلومه و دختر دو مظلوم

مشهور به نام امِّ کُلثوم

 

ریحانهء مادر ولایت

هم سنگر خواهر ولایت

 

توحید زمنطق تو،پیروز

هفتادو دو داغ دیده،یک روز

 

عصمت زتو اعتبار دارد

زینب به تو افتخار دارد

 

در دُرج حیا،دُرِّ حسینی

حقّا که تفاخُر حسینی

 

توحید به چون تو،عشق ورزید

دشمن زِخِطابهء تو لرزید

 

یک آیه ز آیه های کوثر

در حنجره ات صدای کوثر

 

خون از سِتَم زمانه خورده

چون فاطمه تازیانه خورده

 

از کعب نی ات به تن نشانی

می بود مدال قهرمانی

 

آتش به دل عدو فِشاندی

در کوفه و شام،خطبه خواندی

 

ای پارهء آیه های تطهیر

ای در نَفَست،صدای تکبیر

 

سر تا قدمت،همه فروغ است

حوریّه و دیو؟!این دروغ است

 

تو دخترِ دخترِ رسولی

سر تا به قدم،همه بتولی

 

حیدر که بُوَد ولیّ ذوالمَن

هرگز ندهد تو را به دشمن

 

ای اختر آسمان عصمت

ای بانوی قهرمان عصمت

 

از تربیت علی است،معلوم

قدر و شرف تو،ام کلثوم

 

من (میثم)میثمِ شمایم

فریاد محرّم شمایم

 

اوصاف شماست،هست و بودم

پیوسته به جانتان،دُرودم

 

غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام‌ کلثوم (س) 4180

حضرت ام‌ کلثوم (سلام الله)

 

رزق سحر را پای چشم تر نوشتند

دل را فدایی ِ غم دلبر نوشتند

 

درد و بلای یار را بر جان خریدن

دیدیم که هم معنی خواهر نوشتند

 

میخواستی از خواهرت زینب بگویند

اینگونه شد از نام تو کمتر نوشتند

 

ما را فدایی های زینب آفریدند

ما را به پای نام تو نوکر نوشتند

 

ای چارمین آیه به روی دست زهرا

با پنجمین حرف شما کوثر نوشتند

 

کوری چشم دومی از نسل جعفر

در سرنوشت پاک تو همسر نوشتند

 

این آیه را اَلطَّیِّبین لِطَّیِباتُن

بی شک برای دختر حیدر نوشتند

 

سید مصطفی عبداللهی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 4010

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

منم که شعله کشد هرم آفتاب از من

گلم، که مانده پس از کربلا گلاب از من

 

غریب صفحه ی تاریخ ام کلثومم

که قول صبر گرفته ابو تراب از من

 

منم همان که نگاهم به علقمه افتاد

گرفت تا که رقیه سراغ آب از من

 

خدا نخواست که رفع عطش شود گرچه

همیشه بوده دعاهای مستجاب از من

 

سپرده بود به من طفل تشنه ی خود را

نخواست گرچه علی را دگر رباب از من

 

بساط شعله ی اتش به خیمه ها افتاد

چنانکه سوخت در اتش دل کباب از من

 

نرفت چادرم از سر اگر که سر میرفت

فلک به یاد ندارد رود حجاب از من

 

برای اینکه ببندد دخیل بر دستم

هزار مرتبه منت کشد طناب از من

 

شبیه فاطمه ام ، مثل حیدرم ، شیرم

یزید کافر  اگر میبرد حساب از من

 

خرابه شد ز من اباد ، کاخ کفر اما

به خطبه های علی وار شد خراب از من

 

سید حجت بحرالعلومی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 4024

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

وقتی همه جا دور و برش زينب بود

يعنی  كه  تمامِ  باورش زينب  بود

 

در کوفه كه خطبه خواند با صوت علی

از مستمعينِ  منبرش  زينب  بود

 

او هيبت و غيرت بنی هاشم داشت

او فاطمه بود و حيدرش زينب بود

 

 در طول اسارتش  مطيعِ  امرِ 

 فرمانِ امام و رهبرش زينب بود

 

در حُجب و حیا وعصمت و صبر و وفا

مانند ِ عقیله  خواهرش  زينب بود

 

بر حُرمتِ  نامِ  "امّ کلثوم"  قسم

 این آینه نام  دیگرش  زینب بود

 

محمدحسن بیات لو

حضرت ام کلثوم (س) 3993

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

شش ماه در عزای تو گریانم ای حسین

شش ماه در غم تو پریشانم ای حسین

 

شش ماه خاطرات تو از خاطرم نرفت

شش ماه بوده ذکر لبم جانم ای حسین

 

شش ماه آب خوش ز گلویم فرو نرفت

از بس که فکر آن لب عطشانم ای حسین

 

جسمم کبود از اثر کعب نی ولی

فکر تن تو و سم اسبانم ای حسین

 

زنهای شام بر سر من سنگ میزدند

آخر یکی نگفت که مهمانم ای حسین

 

چوب و لب مطهر تو ؛کاش بسته بود

دشمن به جای دست دو چشمانم ای حسین

 

ای کاش می زدند در آن بزم ،خیزران

جای لب تو بر لب و دندانم ای حسین

 

عبدالحسین

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3911

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

بیان وصف تو در واژه ها نمیگنجد

چرا که خواهر صبری و دختر نوری

 

شبیه شان تو، نامت غریب و پنهان است

تو مثل سوره قدری، تو سر مستوری

 

تو خواستی که فقط، ذکر خواهرت باشد

میان مرثیه ها از تو گر نشانی نیست

 

اگر چه عالمه ای خود، ولی نشان دادی

به وقت تابش شمس، از قمر نشانی نیست

 

تویی مفسر خون «حسین» و اصحابش

که روضه خوان شده عالم ز فیض تفسیرت

 

«علی ز سفره افطار تو نمک برداشت»

که تا ابد همه عالم شود نمک گیرت

 

عقیله در ره روشنگری قدم برداشت

در این مسیر تو بودی هماره همگامش

 

اگر چه خون «حسین» آیه بصیرت شد

تو و عقیله رساندید بر سرانجامش

 

چگونه است که اولاد حضرت «زهرا»

گهی چو  «زینب» و مثل «حسین» مظلوم اند

 

و گاه در اثر بی وفایی مردم

غریب مثل «حسن»، مثل «ام کلثوم» اند

 

تو در مدینه جدت چه روضه ای خواندی؟

که شعله بر دل و جان جهانیان زده است

 

مدینه قافله عشق را به خود مپذیر

چرا که جانب تو بی «حسین» آمده است

 

نوید اطاعتی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3897

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

ای آینه دار پنج معصوم

در بحر عفاف در مکتوم

 

پرورده ی  دامن  ولایت

مظلومه ی خاندان مظلوم

 

قدر تو به ممکنات مجهول

مهر تو به کائنات  معلوم

 

شیرازه ی شرع از تو محکم

منظومه ی عشق ازتو منظوم

 

تو  زینب  دومی  علی  را

نامند  تو را به ''ام کلثوم''

 

آئینه ی آفتاب و ماهی

یا سیدتی به  ما نگاهی

 

آن وقت که چارساله بودی

بر صورت ماه  هاله بودی

 

در خانه ی شیر حق به خوبی

معصوم تر  از  غزاله  بودی

 

دیری  نگذشت  کز ستم ها

سرگرم به اشک و ناله بودی

 

از آن چه به خانه ی شمارفت

از  داغ  جگر  چو لاله  بودی

 

از قول  و غزل  فراتری تو

کی  حد تو این مقاله بودی؟

 

آئینه ی آفتاب و ماهی

یا سیدتی به ما نگاهی

 

تو محنت بی شماره دیدی

غم، بیشتر از ستاره دیدی

 

مه پاره ی دشت کربلا را

در خاک، هزار پاره دیدی

 

هم بردل پاره پاره اززهر

هم پیکر  پاره پاره  دیدی

 

پامال  تن عزیز  خود را

ازمرکب ده سواره دیدی

 

بردست حسین غرق درخون

قنداقه ی شیرخواره دیدی

 

آئینه ی آفتاب و ماهی

یا سیدتی به ما نگاهی

 

تو راز عجیب کربلایی

بانوی شکیبب کربلایی

 

هم راز شهید نینوایی

دم ساز غریب کربلایی

 

برخرمن هستی ستم کار

سوزنده  لهیب  کربلایی

 

درآتش غم اگر بسوزی

باصبر، طبیب کربلایی

 

آن جا که خطابه کارسازاست

توفنده خطیب کربلایی

 

آئینه ی آفتاب و ماهی

یا سیدتی به ما نگاهی

 

 سید رضا مؤید

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3881

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

كيست او؟ خواهرِ امام حسين

زينــبِ ديگرِ امام حسين

 

امّ كلثوم ، دخترِ حيدر

نائبِ مادرِ امام حسين

 

مثل زينب ز هر نظر باشد

بهترين مَظهرِ امام حسين

 

بعد زينب مليكه ي عشّاق

اوست در كشورِ امام حسين

 

بعد زينب ركاب حضرت اوست

پاي آب آورِ امام حسين

 

تكيه گاه رشيد او هم هست

شانه ي اكبرِ امام حسين

 

بغلش بوده تا سحر اصغر

در شب آخرِ امام حسين

 

آخر كار كرده دقْ مرگش

روضه هاي سرِ امام حسين

 

ديدن نيزه زار گودال و

خنجر و حنجرِ امام حسين

 

ديدن ساعتي كه از سُم اسب

خُرد شد پيكرِ امام حسين

 

چه وفاتي ؟ كه اين همه داغ است

قاتل خواهرِ امام حسين

 

رفت وقتي كه معجرش ، ديدند

رفت انگشترِ امام حسين

 

ناقه ي بي جهاز، منبر او

نيزه شد منبرِ امام حسين

 

پير شد در خرابه يك شبه از

رفتن دخترِ امام حسين

 

غربتش جنس غربت زهراست

أُمّ كلثوم ، آه ، أُمّ بُكاست

 

محمد قاسمي

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3801

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

خروش گریه ی او شهر را تکان می داد

و پای روضه ی او هر که بود جان می داد

 

میان قوم عرب یک نسب شناس کجاست

که لحن خطبه علی را فقط نشان می داد

 

نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب

که این حماسه به او قدرت بیان می داد

 

کلام دختر نهج البلاغه نافذ بود

و درس غیرت و مردی به کوفیان می داد

 

خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید

اگر خدا به شما عمر جاودان می داد

 

به پاس این همه مدت که دم تکان دادید

خلیفه کاش همان قدر استخوان می داد

 

در این معامله کوفی سفیه بود سفیه

که دین خویش نفهمیده رایگان می داد

 

نشسته اید سر سفره ی حرام آن قدر

که نامه های شما نیز بوی نان می داد

 

و رود های روان را بر آن کسی بستید

که اذن ریزش باران به آسمان می داد

 

به بی پناهی اهل خیام در صحرا

فقط حرارت خورشید سایبان می داد

 

شما به نام محمد چقدر می کشتید

خدا اگر به علی همچنان جوان می داد»

 

و کاش خطبه او تا همیشه جاری بود

و کاش گریه کمی بیشتر امان می داد

 

نوشته اند که شورش به راه می افتاد

اگر زمانه کمی بیشتر زمان می داد

 

محمد مهدی خان ‌محمدی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3553

 حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

به جای آن که بگوییم شعر کرب و بلاست

و سوز آه نفسگیر او‌ در آن صحراست

 

به جای آن که بگوییم آن چه او دیده

همان غمی است که در چشم خواهرش زیباست

 

به جای آن که بگوییم او‌ از این منظر

که أخت أم مصائب شده است بی همتاست

 

به جای آن که بگوییم پاسخ دشمن

به خطبه های به منطق نشسته ، سربالاست

 

و‌ یا اگر که زمین را ندا دهد که بگیر

به شام دشمن دین را ، چه جای چون و چراست

 

هزار سال قلم ها نوشت بر کاغذ

که همسرش نشد آن کس که دشمن مولاست

 

چه غم اگر که عَلَم روی دوش زینب بود

که از چهار پسر هم یکی فقط سقاست

 

همه فضائل او جای خود ولی کافی است

فقط همین که بفهمیم دختر زهراست

 

سید علی احمدی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3552

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی

تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی

 

صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی

خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی

 

نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب

قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب

 

مدینه ازحسن هم یک نفر مظلوم تر دارد

همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد

 

فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد

که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد

 

برای یاری زهرا،  دو دم را مرتضی آورد

علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد

 

قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست

دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست

 

علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست

به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ؛ ممکن نیست

 

فلانی را بگو شهر نبی دروازه ای دارد

نمیداند مگر که هرکسی اندازه ای دارد

 

دراین مکتب که حفظ شان کعبه می شود لازم

تویی کعبه ، که گرد تو جوانان بنی هاشم

 

برادرزاده هایت از ادب پیش تو چون خادم

حجابت قامت اکبر ، رکابت زانوی قاسم

 

چنان عباس ، جانت از وفاداری لبالب بود

که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود

 

شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سر ها

سوار ناقه خواهرها ، سوار نی برادر ها

 

چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادر ها

چهل منزل کشیدی خار از پای کبوتر ها

 

گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را

که بستی باسکینه زخم پیشانی زینب را

 

بمیرم ، در شلوغی های شام آنچه نباید ، شد

خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد

 

همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد

نه....از دروازه ی ساعات باید زودتر رد شد

 

رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست

و جایی که ابوفاضل خجالت می کشد اینجاست

 

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3507

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

ای نامه سربه مهر مکتوم

ای مادر صبر، ام کلثوم!

 

ای میوه بوستان احمد

ای حاصل وصلت دو معصوم

 

مجهول جهانیان، چو زهرا

چون زهره، ولی به عرش،معلوم

 

هرچند که غافل از تو تاریخ

ما گرچه به غفلت ازتو محکوم

 

 مانند حسین، گشته جاری

 عطر تنت از حجاز تا روم

 

در صبر و وقار، همچو زینب

 پرونده ظلم کرده مختوم

 

خدمت شده افتخار جبریل

وقتی تو و زینبید، مخدوم

 

 شرمنده خطبه بلیغت

 منظومه هر کلام منظوم

 

نان و نمک تو خورده مولا

درآن شب واپسین محتوم

 

دیدی تو اگر چه داغ زهرا

هم غربت دفن، در شبی  شوم

 

هم داغ برادری که بی سر

هم داغ برادری که مسموم

 

هم داغ برادری که بی دست

افتاده به خاک از آب، محروم

 

هم اکبر خود که گشته پرپر

هم قاسم خود که گشته مقسوم

 

اما زتو صبر گشته عاجز

زیرا تو فراتری ز مفهوم

 

هم ظلمت کوفه از تو نابود

هم شام سیاه، ازتو معدوم

 

جانم به فدای خاک پایت

ای سرو خمیده، ام کلثوم!...

 

افشین علا

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3506

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست

حیا، ادب‌شده‌ی مکتب نجابت اوست

 

به شأن و رتبه‌ی او غبطه می‌خورد مریم

دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

 

غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است

که خاک‌خوردن نامش نشان غربت اوست

 

نوشته‌اند فلک غرق ذکر تسبیح است

حسین گفتن با آه هم عبادت اوست

 

لهوف مختصری از مصائب بانوست

لهوف گریه‌کن روضه‌ی اسارت اوست

 

فقط مقابل او نام شام را نبرید...

اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست

 

دوباره مرثیه‌ی قتل صبر می‌خواند

از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست

 

شهیده‌ی غم گودال باید او را خواند

حسین ذکر مدام دم شهادت اوست

 

محسن حنیفی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 3398

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

بايد اول به او كرَم بشود

تامگر دست بر قلم بشود

 

كارما نيست لااقل بايد

شاعرت شخص محتشم بشود

 

كاش مى شد كه تا در اين شبها

دورقبرت پُر ازعلم بشود

 

بانوى با وقار عاشورا

كه بنا نيست بى حرم بشود

 

دورقبر تو روضه خوانى هم

اخرش قول مى دهم بشود

 

دورماندم از اب تا حالا

بس كه ديدم سراب تا حالا

 

از تو كم گفته اند شاعرها

دختر بوتراب تا حالا

 

ناقه ات را بدون شك بوده

پاى اكبر ركاب تا حالا

 

سايه ات رانديده،اى بانو

لحظه اى افتاب تا حالا

 

سعى كردم كه روضه ام نرود

سمت بزم شراب تا حالا...

 

تو و زينب دوهمسفر باهم

بوده ايد ازهمه نظرباهم

 

لحظه رفت و امد نيزه

گريه كرديد پاى سرباهم

 

هر دوتا روى ناقه عريان

ردشديد از سرگذر باهم

 

تاكه دردانه ها كتك نخورند

گشته بازويتان سپرباهم

 

مثل زهرا تو را زدند انجا

يك نفرنه!چهل نفر باهم

 

رفت ازپيكرتوجان كم كم

امد از راه خيزران كم كم

 

رفت بالا ولى فرود امد

خورد روى لب و دهان كم كم

 

با لب چوب لب تَرك برداشت

پيش چشمان بانوان كم كم

 

خيزران جاى خويش را وا كرد

روى لبها در ان ميان كم كم...

 

على زمانيان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام کلثوم (س) 2890

حضرت ام کلثوم (سلام الله)

 

چون در آغاز،که اسلام پیمبر مخفی ست

جایگاه تو در اوهام سخنور مخفی ست

 

طبع را تیشه زدم تا که به گنج تو رسم

رگه در معدن یاقوت سراسر مخفی ست

 

کم نوشته ست ز تو در دل تاریخ قلم

در دل خاک سیه چهره ی گوهر مخفی ست

 

فاطمه چون شب قدر است اگر پنهانی

تو شدی آیه ی چارم که به کوثر مخفی ست

 

رؤیت رب ز بزرگیش نگردد حاصل

شأن تو نیز چنان مرقد مادر مخفی ست

 

ذره دانست اگر مدعی وصل شود

آتش کینه ی خورشید مطهر مخفی ست

 

پس نگویید که مرداب به مهتاب رسید

دوزخی پشت همین تهمت ابتر مخفی ست

 

ناخدا هست اگر زینب و کشتی ست حسین

ام کلثوم در این بحر چو لنگر مخفی ست

 

خواهر کوچک زینب شده کز روی ادب

هرچه شمشیر برافراخته خنجر مخفی ست

 

نعره ی شیر نگردید به زنجیر مهار

پشت هر خطبه ی او جلوه ی حیدر مخفی ست

 

قدرت نطق تو از کوفه خرابه سازد

زور بازوی علی بر در خبیر مخفی ست

 

دامن عصمت تو در دل بازار سرود

شرف زن به همین ساحت معجر مخفی ست

 

مادرانه تو مرا لطف نمودی که مدام

پشت ارباب کرم داشته نوکر مخفی ست

 

با تو وحشت ز قیامت ننموده ست غریب

دانه کی از نظر لطف کبوتر مخفی ست

 

 محسن قاسمی غریب

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام‌ کلثوم (س) 2638

حضرت ام‌ کلثوم (سلام الله)

 

تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی

عفت وپاکی زهرای مطهر دیدی

 

زینب دوم بیت علی وفاطمه ای

که غم فاطمه و غصه ی حیدر دیدی

 

پیش چشمان تو آتش به در خانه زدند

چه بگویم که چها در پس آن در دیدی

 

مات و مبهوت در آن کوچه نظر میکردی

طفل بودی که کتک خوردن مادر دیدی

 

ام کلثوم!دعا کن که نبیند چشمی

صحنه هایی که تو با چشم ز خون تر دیدی

 

نه فقط شاهد غارت شدن پیرهنی

که تو در کرب و بلا غارت معجر دیدی

 

آسمان تیره شد آندم که به پشت خیمه

دست یک مشت حرامی سر اصغر دیدی

 

ام کلثوم!به شائق بگو از سوز جگر

که در آن دشت چها با دل مضطر دیدی

 

محمود اسدی شائق

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام‌ کلثوم (س) 2634

حضرت ام‌ کلثوم (سلام الله)

 

از گُل یاس یاد باید کرد

یاد کوثر زیاد باید کرد

 

یاد کن اَختران مولا را

روضۀ دختران زهرا را

 

یاد اُخت الحسین یاد حسین

مونس زینب ، امتداد حسین

 

بانوی بانوان هر دو جهان

ام کلثوم ، تاجدارِ جنان

 

همه جا مثل سایه با زینب

بر لبش صبح و شام یا زینب

 

کیست این سایه ، شاخۀ طوبا

اولین روضه خوان عاشورا

 

یا حسینش همیشه بر لب بود

اولین نوحه خوان زینب بود

 

داشت بر لب میان اهل حرم

درد دل با پیمبر اکرم

 

ما که مهمان کربلا بودیم

ما گرفتار هر بلا بودیم

 

خون ز دلها چکید یا جدّا

جان به لبها رسید یا جدّا

 

ظلم و جورِ حرامیان دیدیم

سنگ باران ز کوفیان دیدیم

 

وای از کوفه و پذیرایی

دخترانت همه تماشایی

 

دید چشمان ما جنایت را

معجر زخم آل عصمت را

 

روز پَرده نشینی از ما رفت

آبرویی ز آل طاها رفت

 

ناقه ها بی جهاز و ما خسته

دستهامان به ریسمان بسته

 

بود چشمان مَردمان بر ما

پوستها سوخته شد از گرما

 

بهتر ای مادرا نبودی تو

وسط ماجرا نبودی تو

 

حَرمی را که هیچ مَحرم نیست

غیر نامَحرمش مجسّم نیست

 

بعد ظلم حرامیِ ملعون

همه غارت زده همه محزون

 

بود بی سایۀ برادرها

گریه ها گریه های دخترها

 

شاهد ظلم بی حساب شدیم

وارد مجلس شراب شدیم

 

لب و دندان ز چوب کینه شکست

مادرا حرمت سکینه شکست

 

نام او را چه زشت می بردند

پیش زینب شراب می خوردند

 

روز ما سخت روزگاری شد

که حسینت به طشت قاری شد

 

چشم تو در عزای او گرید

تا قیامت برای او گرید

 

دخترانت بلند می گِریند

نوحه سر می دهند می گریند

 

نام ما تا ابد به شام آید

منتقم روز انتقام آید

 

محمود ژولیده

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه