مدح حضرت امام سجاد (ع) 4533

مدح حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

تو زین عابدین و ساجد ینی

نه زین عابدین بل زین دینی

 

بسی اهل یقین اند و تو الحق

میان متقین حق الیقینی

 

بگفتار و بکردار مقدس

همان معنای آیات مبینی

 

اگر شاعر بگفتار است ساحر

تو در گفتار معجز آفرینی

 

گرامی نزد اهل أسمانی

نشان از رحمت حق در زمینی

 

هم از ما و هم از اهل سماوات

سزاوار ثنا و آفرینی

 

عرب را و عجم را شاهزاده است

چنین والا نسب شاهی نبینی

 

عرب را با عجم پیوند از تو ست

ششم معصوم امام چارمینی

 

چو مولا سرور پرهیز کاران

بعقد معرفت در ثمینی

 

باسرار امامت رهنمونی

امانات الهی را امینی

 

برحمت از گزند روزگاران

محب خویش را حصن حصینی

 

طبیب حاذق هر دردمندی

شناسا دردرا از هر جبینی

 

زدم در رشته حب تو من چنگ

که در لطف و کرم حبل المتینی

 

علی بن الحسین ات هست ای دل

چرا از سوئ پیش امد غمینی

 

بدامان ولای او بزن پنگ

نیابی این چنین حبل المتینی

 

از او حاجت بخواه و باش ارام

مگو دیگر چنانی و چنینی

 

شفیعش کن بدرگاه خداوند

به هنگامیکه بد حال این چنینی

 

خدا داند که از صدق و ارادت

بدر گاهش بجز رحمت نبینی

 

الا ای زین اسلام ای امامی

که در انگشتر تقوی نگینی

 

نمی آری ز (ناظر زاده)ات یاد

بغایت زار و محزونش چنینی

 

 مرحوم دکتر ناظر زاده کرمانی

منبع کانال گنجینه گذشتگان 

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4402

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

آمد به جهان قبله ی عبّاد امروز

سلطان جهان سیّد سجّاد امروز

 

ای باد صبا رو به حسین مژده بده

شادند بگو مثل تو افراد امروز

 

بر مادر وی بود هزاران احسن

او فخر کنان چنین پسر زاد امروز

 

بشکفت گل معطّری غوغا کرد

شد باغ جنان عالم ایجاد امروز

 

خورشید امامت است وی، شد طالع

نامش علی و زینت زهّاد امروز

 

گویند ملائک به پیمبر تبریک

خرسند بود رسول امجاد امروز

 

آنان که مدام بر حسین می گریند

شادی بنمایند چه ایراد امروز

 

مستغرق بحر نور شد ارض و سما

گشتند محبّان همه دلشاد امروز

 

بعد از پدرش محافظت از دین کرد

شالوده ی دین از اوست آباد امروز

 

زنگار غمم زدوده شد از قلبم

مرغ دلم از قفس شد آزاد امروز

 

اشعار امینی نبود گر قابل

میخواست کند امام خود را یاد امروز

 

حیرانم از اینکه رفقا کو، چه شدند

از دست فلک فسوس و فریاد امروز

 

استاد تو پرسند اگر کیست بگو

روح القدس است بر من استاد امروز

 

عید است سلام و صلواتی بفرست

بر خاتم انبیا و اولاد امروز

 

 استاد حاج مجید آقای امینی

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4400

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

ساقيا باده گتور عشق ائوى آباد اولدى

شادلیق ايّامى گلوب غم ائوى برباد اولدى

 

سرخوش و مست ائله عشّاقى شغف جاميلن

گنه ديلّرده سرور و شعف ايجاد اولدى

 

آشنا چیخدى بيزه وجد و سرور و شادى

غم و درد و الم و غصّه بيزه ياد اولدى

 

بلبلا شور حجازى اوخى شوقيله بو آى

اوچ گولون عطرى گلور موسم اعياد اولدى

 

گولّى كوينك گينوب دشت ودمن، باغ و چمن

غمزده قوشلاراوچوب غصّه دن آزاد اولدى

 

شهرشعبانين اوچى،دوردى، بئشى خوش گوندى

دالبادال اوچ گونى اوچ سروره ميلاد اولدى

 

اوچومنجى آقاميز گلدى اوچونده بو آيين

او گوزلّر گوزلى مفخر اجداد اولدى

 

گونون آريديجا بنى هاشم آيى سيره چخوب

حضرت امّ بنين صاحب اولاد اولدى

 

شهربانو كه بيز ايرانّيلارين مفخريدى

او غفيفه آنادان حضرت سجّاد اولدى

 

شاه ايران قيزى، بطحا شهينه اولدى گلين

ائله شهزاده خانمدان بئله شهزاد اولدى

 

زينب آغوشه آلوب قارداشينون دلبندين

دئدى عمّون سنه قربان اورگيم شاد اولدى

 

باخدى مولوده حسين گولدى ولى "ثُمَّ بَكى"

دئدى بيلديم آناسى عازم ميعاد اولدى

 

اوغلونون آدين على قويدى،على‌اوغلى حسين

ائشيدنلر دئدى به به نه گوزل آد اولدى

 

وقت اولوب ايليه تزويج، آلوب فاطمه‏ نى

اوز عموسى حسنه حُسنونله داماد اولدى

 

گر صفاتين سايابيلسون بيله جكسن آیدین

گوزل اجدادى كيمى مجمع اضداد اولدى

 

چوخلى سجده ائله‌دى سجده ائدنلر آقاسى

لقبى حشره كيمين زينت عبّاد اولدى

 

هره بير مجلسه يا بير زادا معتاد اولار

شكرللَّه كه «بشير» هيئته معتاد اولدى

 

سید بشیر حسینی میانجی

در میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4398

میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

حق ائدوب حسینه بیر اوغول کرامت

حجّت الهی رهبر جماعت

دینه پیشوا اولسون

خلقه رهنما اولسون

مقدمی مبارک 

 

شیعه لر بو عید فخر ساجدین دور

زینت عبادت زین العابدین دور

لطف ائدوب حق یکتا

نوریلن دولوب دنیا

مقدمی مبارک 

 

گلدی تا جهانه پادشاه والا

اولدی نوره باران دودمان زهرا

بیزده شاد اولاخ دلدن

عطر آلاخ بو بیر گلدن

مقدمی مبارک 

 

کیمده وار بو شه تک بیر بیله سعادت

عمرونی ائدوبدور سربسر عبادت

فخر ساجدین دور بو

زین العابدین دور بو

مقدمی مبارک 

 

بو شهین وجودی منبع سخادی

گل آدی مریضون دردینه دوادی

حجت خدادور بو

شاه ماسوادور بو

مقدمی مبارک 

 

عمرده بو حضرت چوخ گئدوب سجوده

ائتمیوبدی شکوه خالق ودوده

هر زمان دعا ائتدی

خالقه ثنا ائتدی

مقدمی مبارک 

 

نازنین وجودی چوخ دوشوب بلایه

امر حقدن اؤتری دؤزدی هر جفایه

حقین آلدیلار الدن

اود دوتوب یانوب دلدن

مقدمی مبارک 

 

گون دولاندی اولدی مسکنی خرابه

گوز یاشی آخاردی درّ تک ترابه

گلدی خاطری درده

اولدی حالی پژمرده

مقدمی مبارک 

 

شامده بیر آهو گلدی دیده گریان

اؤز دلینجه دردین عرض ائدوب او حیوان

بیر بالام گئدوب الدن

یانموشام آقا دلدن

مقدمی مبارک 

 

قورخورام بالامی ئولدوره او صیّاد

سیّدی دخیلم گل آل ایله آزاد

معدن سخاسوز سیز

دردیمه دواسوز سیز

مقدمی مبارک 

 

گلدی گوردی صیدی ساخلیوب اوصیاد

آلدی رأفتیله ایلیوبدی آزاد

دردینه دوا ائتدی

قلبینی رضا ائتدی

مقدمی مبارک 

 

وار گوزوم قاپوزدا ای عزیز زهرا

«تابع دینم» من، لیک ، سوز یازاندا

ائت منه نظر شاها

طبعیمی ایله گویا

مقدمی مبارک 

 

 مرحوم تابع دین

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4397

میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

میلاد مسعود زیبا گل یاسین است

نورچشم حسین سید ساجدین است

 

صل علی محمد سید سجاد آمد 

 

از یمن مقدمش مدینه شدگل افشان

تهنیت برحسین گوییدهمه فراوان

 

صل علی محمد. زینت عباد آمد

 

پورسبط النبی پیمبرخاتم است

درعلم وتقوایش زبانزدعالم است

 

صل علی محمد سید سجاد آمد

 

شهربانومادرش شهزاده ایران است

همنام علی ودلیرهمچوشیران است

 

صل علی محمد سید سجاد آمد

 

انوارالهی مشعشع ازجمالش

خصال حسینی عیان شدازخصالش

 

صل علی محمد سید سجاد آمد

 

تاحسین قنداق زیباپسر گرفته

نورازنوررویش شمس وقمرگرفته

 

صل علی محمد سید سجاد آمد

 

تنهانه مدینه ایران مزین شده

یاحسین ازاوچشم ودلت روشن شده

 

صل علی محمد سید سجاد آمد

 

ازدست حسین عیدی میگیریم ماهمه

برات کربلا بقیع قبر فاطمه

 

صل علی محمد سید سجاد آمد

 

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4396

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

عشق در محضرش قرار گرفت

مستی اش را از این نگار گرفت

از قدمهای او غبار گرفت

عاشقی را به یادگار گرفت

چقدر عزّ و اعتبار گرفت

 

قدحی عشق سرکشید دلم

یاعلی گفت و پرکشید دلم

رفت تا عرش و تازه دید دلم

که به خاک درش رسید دلم

سر به دامان کوی یار گرفت

 

عرش کم بود بسترش باشد

خواست پیش برادرش باشد

پدرش در برابرش باشد

یا در آغوش مادرش باشد

این شد آمد زمین قرار گرفت

 

کشتی اش موج موج دل را برد

آبرو از تبار لیلا برد

رونق از دولت مسیحا برد

عشق را تا کمال اعلا برد

عاشقی تازه بوی یار گرفت

 

نوکرت سایه روی سر دارد

خاک راهت به چشم تر دارد

از غباری که دور و بر دارد

نکند پات خاک بردارد

سر ما عشق از این تبار گرفت

 

قدحی تشنه ام شرابم کن

ذره ام مثل آفتابم کن

بین این نوکران حسابم کن

یا بخر يا مرا جوابم کن

بی تو قلبم هزار بار گرفت

 

روشنی بخش خانه ی ارباب

پسر نازدانه ی ارباب

ای کران تا کرانه ی ارباب

حیدر جادوانه ی ارباب

که دعا از تو اعتبار گرفت

 

احمد شاکری

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4395

مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

سلام! ای سلام خدا بر سلامت!

درود! ای کلام الهی، کلامت!

 

تو هم سجده؛ هم سیدالساجدینی

که قلب حسین است بیت‌الحرامت...

 

سلام خدا بر سجود و رکوعت

درود خدا بر قعود و قیامت

 

حجر بر در خانه‌ات قطعه سنگی

مقام آورد سر به پای مقامت

 

تو حَجّی، صلاتی، زکاتی، جهادی!

تو ممدوح با نامِ زین العبادی!

 

تو در تیرگی‌ها سراج المنیری

تو همچون پیمبر، بشر را بشیری

 

سماوات و عرش‌اند در اختیارت

تو آزادۀ عالمی، کی اسیری؟

 

تو در کنج ویرانه‌ها هم بهشتی

تو در زیر زنجیرها هم امیری

 

به پای تو سر کرد خم «سربلندی»

تو تنها به نزدِ خدا سر به زیری

 

یمِ هشت بحری و دُرِّ سه دریا

ولی خداوند حیّ قدیری

 

تو «قدر» و «تبارک» تو «فرقان» و «نوری»

تو عیسی تو گردون تو موسی تو طوری...

 

تو زمزم، تو مروه، تو سعی و صفایی

تو فرزند کعبه، تو خیف و منایی

 

تو قرآن، تو احمد، تو حیدر، تو زهرا

تو در حُسن، آیینۀ مجتبایی

 

امامی و پیغمبری از تو زیبد

که تنها پیام‌آورِ کربلایی

 

کلامت بُوَد وحیِ صاعد چه گویم

تو از پای تا سر کلامِ خدایی

 

دعا بر دهان و لبت بوسه آرد

همانا همانا تو روح دعایی

 

چه بهتر که «میثم» ثنای تو گوید

برای تو خواند، برای تو گوید

 

غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4394

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

نور عرش امشب ، تنزل کرده است

در کویر خاکیان ، گل کرده است

 

قدسیان عرض ارادت می کنند

در مدینه نور قسمت می کنند

 

با طلوع نور ، همزاد آمده

باز کن سجاده ، سجاد آمده

 

سجده هایش خاک را شرمنده کرد

بندگی اش آسمان را بنده کرد

 

غم مخور داری اگر "ذنب عظیم"

"یحسن العفو" است کار این کریم

 

آنچنان در قرب ، جای تام داشت

در نمازش رعشه بر اندام داشت

 

در مصلایش ، ز رب العالمین

شد خطاب "انت زین العابدین"

 

وقت حج او میان ازدحام

باز شد راهش برای استلام

 

باز شد راهش ولی باشد غلط

این سخن در نزد اهل معرفت

 

چونکه در اسرار حق دردانه اوست

در حقیقت ، صاحب آن خانه اوست

 

کعبه زد از پیش ، مردم را کنار

تا به چشمش ، قبله گردد آشکار

 

تا بگیرد اعتبار بیشتر

بوسه ها می زد به دست او حجر

 

تا نماید در مقامش احترام

ایستاد آنجا به روی پا مقام

 

تا بگیرد در بغل او را مطاف

خواست دیوار حرم ، گیرد شکاف

 

...کاش من هم حنجر حق می شدم

کاش که من هم "فرزدق" می شدم

 

میثم مومنی نژاد

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4393

در مدح و میلاد

حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

شب در حضور تو صفاي ديگري دارد

پيـشت ، دلم حال و هواي ديگري دارد

عشقم به زلفت ، ماجراي ديگري دارد

ذِبحَـم به پـاي تو مِـنايِ ديگـري دارد

پس مـرگ در راهت بهاي ديگري دارد

 

تاصبح،امشب با تو سرگرم مناجاتم

اي بهـترين تكليف در باب عباداتم

از تو گرفته رنگ ، الفـاظـم ، عباراتم

در سجده فهميدم كه مي آيي ملاقاتم

امشـب سـجودم رَبّــناي ديگري دارد

 

ذهنم پُر از تصويرهايي از خيال توست

دستم دخيل تار و پود سبز شال توست

مَستم ولي مَستْيم از انگور كـال توست

امشـب تمام حاجتم ، سِيـرِ جمال توست

"سائل"به محـرابش دعــاي ديگري دارد

 

هركس خُدا را بي تو مي خواهد مسلمان نيست

مُفتـي وهّـابي مسلمان نه ، كه انسـان نيست

خويي كه دارد دشمنت در ذات حيوان نيست

در بين دريا ايمـن از امواجِ طـوفان نيست

هركـس به جُز تو ناخُـداي ديگــري دارد

 

وقـتي كه تو فرزند ختم المُرسلين بـاشي

وقتي كه هم نـام امـيرالمؤمنين باشي

وقـتي كه در بالاترين حدّ يقين باشي

بايد جواب "أين زينُ العابدين؟" باشي

با تو عبادت اِعـتِــــلاي ديگري دارد

 

نام تو را آوردم اي شيرين سُـخن از عمد

تا بشـكـنم نرخ عـسل را در وطـن از عمد

تو خلقِ مضمون مي كني در ذهن من از عمد

تو در بقيع مدفون شدي نزدِ حسن از عمد

چـون با عـمو بودن صفايِ ديـگري دارد

 

بَرده خـريدي ، بنده ي حق پرورش دادي

تحـويل عـالم نوكراني با مَنِش دادي

تو با دعا سـطح تـديُّن را جَهِـش دادي

بر قلب دين داران به اين صورت تپش دادي

اعجـاز تو ميـلِ عصـاي ديگري دارد

 

از جانب تو هرچه صادر گشته استثناست

فقري كه گفتي در صحيفه عين استغناست

بي شك توسّـل بر تو از اركان استشفاست

وقتي كه تُربت هست داروخانه بي معناست

تو آن طبيبي كه دواي ديگـري دارد

 

اين ناجوانمردان چه مي خواهند از جانت ؟

اي يوسفي كـه كوفــيان بُردند زندانـت

از فرط گريه رنگ عوض كرده ست چشمانت

گفـتم دمي كه شد خرابه بيت الاحزانت

يعقــوب ما دارُ العـزاي ديگري دارد

 

چِـل سال ياد لاله هاي پرپرت بـودي

چِـل سال محو سُرخي انگشترت بودي

هم ناله ي زينب ، به يادِ خواهرت بودي

وقتي حرم مي سوخت ياد مادرت بودي

هر كس علي شـد كربلاي ديگري دارد

 

محمد قاسمی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4392

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

ماییم مست جام تو یا زین العابدين

خانه خراب نام تو یا زين العابدين

هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين

مست علی الدوام تو یا زين العابدين

پس می دهم سلام تو یا زین العابدین

 

دردم همینکه باتو دوا میشود بس است

ذکرم همینکه نام شما میشود بس است

لطف تو دستگیر گدا می شود بس است

وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است

با رحمت مدام تو یا زین العبادین

 

با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟

آب دهان کیست چنین کیمیا گری

آورده ام برات اگر دیده تری

فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری

به به به این مرام تو یا زین العابدین

 

نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما

سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما

کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما

فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما

با اشتیاق دام تو یا زین العابدین

 

مهر غلامی پدرت بر جبین ماست

حب الحسین روز قیامت نگین ماست

شهبانوی مجلله شورآفرین ماست

نامش شرافت همه سرزمین ماست

ایران فدای مام تو یا زین العابدین

 

روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط

آواره حسین دراین راه شد فقط

مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط

دلبست بر امام تو یا زین العابدین

 

نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت

جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت

سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت

آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت

جانم به این مقام تو یا زین العابدین

 

نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است

بالای ساق عرش عمودت مشخص است

یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است

زهرا در این قیام و قعودت مشخص است

حق کرده احترام تو یا زین العابدین

 

ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات

شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات

نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات

شد خط به خط برادر قرآن صحیفه ات

دارد شکر کلام تو یا زین العابدین

 

کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر

آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر

آقای دوستان خدا ای امان شهر

ابری شده است بار دگر آسمان شهر

با سجده غلام تو یا زین العابدین

 

مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است

ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است

یک اربعین تکیه گاه تو زینب است

وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است

شد استوار گام تو یا زین العابدین

 

کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای

با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای

ابن زیاد را سرجايش نشانده ای

کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای

احسنت بر قیام تو یا زین العابدین

 

آویز دست مادر من نذر مرقدت

دو گوشوار دختر من نذر مرقدت

فرشی که هست در بر من نذر مرقدت

چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت

قبر بدون بام تو یا زین العابدین

 

شاید دوباره صحن و سرایی درست شد

بین مدینه نیز بنایی درست شد

یک گنبد امام رضایی درست شد

آخر ضریح های طلایی درست شد

آنجا به احترام تو یا زین العابدین

 

با ما ز دردهای شب قافله بگو

از زخم گردن و اثر سلسله بگو

از خار و پا و سوختن و آبله بگو

از طرز خنده های بد حرمله بگو

دور و بر خیام تو یا زین العابدین

 

با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و

دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و

با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و

جسم مرمل بدما ترجمه شد و

با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین

 

 محمد جواد پرچمي

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح حضرت امام سجاد (ع) 4391

در مدح حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

بسته‌ست همه پنجره‌ها رو به نگاهم

چندی‌ست که گم‌گشتۀ در نیمۀ راهم

 

حس می‌کنم آیینۀ‌ من تیره و تار است

بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است

 

از بس که مناجات سحر را نسرودم

سجادۀ‌ بارانی خود را نگشودم

 

پای سخن عشق دلم را ننشاندم

یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم

 

ای کاش کمی کم کنم این فاصله‌ها را

با خمسه‌عشر طی کنم این مرحله‌ها را

 

بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب

تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب

 

ای زینت تسبیح و دعا زمزمه‌هایت

در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟

 

اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه‌ست

جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت

 

در پردۀ‌ عشاق تو یک گوشه نشسته‌ست

صد حنجره داوود در آغوش صدایت

 

از بس که ملک دور و برت پر زده گشته‌ست

«پیراهن افلاک پر از عطر عبایت»

 

تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران

باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت

 

من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم

عالم شده سجاده و افتاده به پایت

 

 سید حمید رضا برقعی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4390

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

ای اهل دعا!روح دعا باد مبارک

در دیـده تجلای خدا باد مبارک

 

این عید مبارک، به شما باد مبارک

لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک

 

جان در بدن عالم ایجاد، مبارک

میلاد علی، حضرت سجاد، مبارک

 

ای بانوی ایران!پسر آورده‌ای امشب

طوبای ولایت!ثمر آورده‌ای امشب

 

از برج هدایت، قمر آورده‌ای امشب

الحق که حسین دگر آورده‌ای امشب

 

این گوهر رخشندۀ دامان سه دریاست

چارم وصی ختم رسل، یوسف زهراست

 

حجروحجر وحلّ ومقام وحرم است این

دریای خروشندۀ جود و کرم است این

 

در مجمع خوبان دو عالم، علم است این

دردانۀ شهبانوی ملک عجم است این

 

گردیـد عیـان، کوکب اقبـالِ محمّد

چشم و دلتـان روشن، ای آل محمّد

 

این ماه تمام است، تمام است، تمام است

فرزند قیام است، قیام است، قیام است

 

ذکراست وسلام است و سلام است،سلام است

بر خلق، امام است، امام است، امام است

 

بی‌پرده ببینید جمال ازلی را

تبریک بگویید حسین‌بن‌علی را

 

ایـن ماه، چراغ مـه شعبان حسین است

این بضعۀ ثارالله و این جان حسین است

 

این لالـۀ خنـدان گلستان حسین است

این آیه بـه آیـه همه قرآن حسین است

 

این جان حسین است بـدانید بـدانید!

قرآن حسین است بخوانیـد بخوانیـد!

 

خیزید که از اشک شعف آینه شوییم

چون لالۀ خندان سر هر شاخه بروییم

 

پرواز کنان تـا حرم الله بپـوییم

مانند فرزدق بخروشیم و بگوییم

 

ریزد بـه ثنایش دُر نـاب از دهن ما

تا شام شود روز «هشام» از سخن ما

 

این است که توحید از او یافت ولادت

دارد بـه وجودش حـرم الله، ارادت

 

داده بـه مقامش ز ازل کعبه شهادت

کردند به مهرش همه حجاج، عبادت

 

این سیـد و مولا و امام حرمین است

این سبط نبی، پور علی، نجلِ حسین است

 

این سورۀ قدر و زُمر و یوسف و طاهاست

این سیـد بطحا پسر سیـد بطحاست

 

این نـور دل فاطمـۀ ام‌ابیـهاست

این‌نوح و خلیل است و کلیم است، مسیحاست

 

رخشنده چراغ دل هر انجمن است این

سر تـا بـه قدم آینۀ پنج تن است این

 

ای یـوسف زهرا شده مبـهوت کمالت!

ای عرش خدا گوشه‌ای از قصر جلالت!

 

یـادآور خُلق نبـوی، خلق و خصالت

بـا آنکه بـوَد حلقـۀ زنـجیر، مدالت

 

با آنکه بـه گردن اثـر سلسله داری

آقایی و اشراف بـه هر سلسله داری

 

غیر از تو که در شام بلا خطبه بخواند؟

در حلقۀ زنـجیر، عـدو را بـکشانـد؟

 

در کاخ ستم، یکسره آتش بفشاند؟

بـر خاک مذلت همگان را بنشاند؟

 

تو صاحبِ فریـادِ تـمامِ شهدایی

بر جان ستمگر، شرر خشم خدایی

 

غیر از تو که در سلسلۀ سخت اسارت

بـر فرق ستمکار زنـد مشت حقارت؟

 

ویـرانـه کند کاخ ستم را بـه اشارت؟

تـازد بـه سپاه ستم و ظلم و شرارت؟

 

در خطبۀ تـو خشم خدای ازلی بـود

فریاد خروشانِ «حسین‌بن‌علی» بـود

 

ای سرزده از سینۀ هـر نسل، نـدایت

ای زمزمۀ وحی خداونـد، صدایـت

 

اسلام، رهیـنِ نـفسِ روح‌فزایـت

در سلسله پیوسته به لب، ذکر خدایت

 

روزی که نبودی خبری از گل «میثم»

شد بسته بـه زنجیر ولایت دل «میثم»

 

حاج غلامرضاسازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

سرود در ولادت حضرت امام سجاد (ع) 4389

سرود در ولادت حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

شب عشقه شب مهتابه

شبی که دلا همه بی تابه

 

دیگه دل تو دل عالم نیست

آخه جشن پسره اربابه

 

پیچیده هرجا، زمین تا بالا

چه قد خالیه امشب جای بی بی زهرا

 

ریسه بندونه، تموم خونه

داره زیر لبش خَمسِ عَشر میخونه

 

(اقام یا سجاد اقام یا سجاد

مدد حضرت زین العابدین یا سجاد)

 

تو دلم مهرت افتاد آقا

همه دنیا به تو دل داد آقا

 

میرسه صاحب و میسازه

تو بقیع پنجره فولاد آقا

 

نگاهش دریاس، عزیز دلهاس

چه زیبا میشه تا میره رو دوش عباس

 

آره می ارزه، برا یه لحظه

بخونیم تو بقیع دعای ابوحمزه

 

(اقام یا سجاد اقام یا سجاد

مدد حضرت زین العابدین یا سجاد)

 

از حصارِ غصه ها آزادم

دلمو تا دست دلبر دادم

 

برسونید به گوش دنیا

که غلام حضرت سجادم

 

عزیزه جانه، آره جانانه

خونه ی مادریش تو کشور ایرانه

 

از این اقبالم، دارم می بالم

می خونم دعاشو ما رمضون امسالم

 

(اقام یا سجاد اقام یا سجاد

مدد حضرت زین العابدین یا سجاد)

 

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4388

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق

درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق

 

کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق

عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق

 

عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است

آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است

 

مرد شبهای مناجات علی بن حسین

ای برآورده ی حاجات علی بن حسین

 

نوه ی مادر سادات علی بن حسین

ذکر ما درهمه اوقات علی بن حسین

 

ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت

ای علی بن حسین بی علی میخوامت

 

شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو

اثر خوف خدا هست به پیشانی تو

 

و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو

عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو

 

ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است

پسر بانوی ایران نسبت را عشق است

 

تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری

زینت سجده - به سجاده ارادت داری

 

به روی شانه ی خود شال سیادت داری

گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری

 

مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا

ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا

 

قسمتت بود پیام آور قرآن باشی

دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی

 

با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی

سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی

 

کربلا بود ولی شام امانت را برد

خنده های سر بازار دلت را آزرد

 

محمد حسن بیات لو

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 4387

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

ای انیسِ قدیمی دلها

آفتابِ بلندِ ناپیدا

 

تا خدا می‌بَرَد دلِ ما را

پَرِ سجاده‌هایِ سبزِ شما

 

من كجا و غبارِ مقدمتان

تو كجا ، كوچه‌های این دنیا

 

من كی ام از قبیله‌یِ مجنون

تو ولی از عشیره‌یِ لیلا

 

من كی ام بی زبان ترین مردم

تو خدایِ بلاغتی اما

 

نَفسی دِه كه از تو دم بزنم

بال در صحن این حرم بزنم

 

آسمان موج شد تلاطُم كرد

كه خدا جلوه بینِ مردم كرد

 

آسمان جای خود از این محشر

عرش هم دست و پای خود گُم كرد

 

عرش هم جایِ خود ، خدا خندید

لحظه‌ای كه لبت تَبَسم كرد

 

آب با نیتِ دو ركعت عشق

با غبارِ شما تَیَمُم كرد

 

همه دیدند با دو چشمانت

چشم‌های پدر تكلم كرد

 

خانه‌ات قبله‌یِ غریبان است

پایتَختَت تمامِ ایران است

 

ای سراپایِ تو مثالِ حسین

دومین مرتضایِ آلِ حسین

 

روی دوشِ تو گیسوان علی

كُنجِ لب‌های توست خالِ حسین

 

با تماشای تو به سر میشُد

شب و روزِ تمامِ سالِ حسین

 

خنده‌ای كُن كه در تو گُل كرده

همه زیباییِ جمالِ حسین

 

سیر میدید چهره‌ات را عشق

به سرش بود اگر خیالِ حسین

 

شور آب آور حسین هستی

دومین حیدر حسین هستی

 

سرخوش از بانگِ این طرب هستیم

مستِ شیرین ترین رُطب هستیم

 

شجره نامه‌ای اگر داریم

همگی بر تو مُنتَسب هستیم

 

ما همه خانه زادِ تو یعنی

همه‌ی ما از این نَسَب هستیم

 

شكرِ حق ما زِ آستان تو ایم

همگی از نوادگانِ تو ایم

 

به علی رفته‌ای غدیری تو

نه فقط شیر ، شیر گیری تو

 

هم ركابِ علیِ اكبرها

هم خروشِ سفیرِ تیری تو

 

شوره زاریم و خُشكسال اما

چشمه‌یِ روشنِ كویری تو

 

رشته‌های قنات می‌جوشد

از قنوتت که آبگیری تو

 

خوش به حالِ دو دستِ خالیِ ما

لحظه‌هایی كه دستگیری تو

 

با حضورت غمِ پدر سر شد

كربلا با تو كربلاتر شد

 

به دلت داغِ مادرت اُفتاد

شعله بر باغِ پرپرت اُفتاد

 

كربلا شد مدینه وقتی كه

رَدِّ زنجیر بر پَرَت اُفتاد

 

بینِ خیمه تو بودی و بابا

از سرِ زین برابرت اُفتاد

 

بینِ خیمه تو بودی اما آن

شعله بر رویِ پیكرت اُفتاد

 

چقدر سنگ و خاك و خاكستر

از سرِ بام بر سرت اُفتاد

 

ناله‌ات بینِ شام می‌پیچید

عمه آتش به معجرت اُفتاد

 

گر چه بالت اسیرِ سلسله بود

قاتلت خنده‌های حرمله بود

 

حسن لطفی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت زین العابدین امام سجاد (ع) 4386

در مدح و میلاد

حضرت زین العابدین امام سجاد (علیه السلام)

 

خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر

ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر

 

علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه

به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر

 

اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می‌روبد

نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر

 

علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد

علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد

 

اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانه‌‌ی ما را

من از مال علی بخشم سمرقند و بخارا را

 

در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب

ببین بابا چه می‌بخشد گداها را گداها را

 

لبِ گهواره‌اش پروانه‌ای بی تاب اگر دیدید

بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را

 

اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست

اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را

 

علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد

علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد

 

خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را

خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را

 

خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید

فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را:

 

که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست می‌دارد

میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را

 

ببین که می‌بَرد امشب تبسمهای زیبایش

دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را

 

علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد

علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد

 

بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی

بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی

 

برایت لافتی الا علی می‌آید از بالا

اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی

 

هزار ، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خوانند

که با شمشیر می‌گردی علیِ اکبرِ ثانی

 

علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی

تو عباسی نه اینهم نه ، که طوفان‌تر زِ طوفانی

 

علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد

علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد

 

تو صبح و شام می‌گِریی زِ سوزِ استخوان آقا

به زخمِ کهنه‌ی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا

 

زِ چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟

سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا

 

قنوتت را که می‌دیدند خواهرها... می‌گفتند

امان از غارت خاتم امان از ساربان آقا

 

تو سی‌سال است می‌گریی چرا پیراهنش بردند؟

تو سی‌سال است می‌سوزی زِ لبخندِ سنان آقا

 

علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد

علی آمد که در تکرار زین‌العابدین باشد

 

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) و امام سجاد (ع) 4345

در ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

و حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)

و حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

السلام ای پناه مُلک و مکان

در یدِ قدرتت عنان جهان

 

رفته قنداقه‌ات به عرش خدا

تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان

 

در طوافت قیامتی شده است

می‌رسد هر فرشته با هیجان

 

پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد

پر و بالی به فطرس نگران

 

از سرانگشت پاک مصطفوی

جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان

 

خواند جدّت «حسینُ منّی» را

«وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان

 

با تو جود و شجاعت نبوی‌ست

ای شکوه حماسه‌های عیان

 

در نمازت شبیه فاطمه‌ای

بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان

 

چشم‌های تو مرز خوف و رجاست

قَهر و مِهر تو آتش است و امان

 

رحمت محض! یا ابا الأیتام!

پدری کن برای عالمیان

 

ای که آقایی تو بی‌حد است

باز ما را به کربلا برسان

 

شب جمعه شمیم سیب حرم

منتشر می‌شود کران به کران

 

روضه‌هایت بهشت اهل ولاست

چشم ما چشمه‌های کوثر آن

 

«وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی»

اشک‌ها از غمت همیشه روان

 

السلام ای شهید روز دهم

السلام ای امام تشنه‌لبان

 

تا ابد در فراز، پرچم توست

خون سرخت همیشه در جَرَیان

 

کربلای تو از ازل بوده‌‌ست

مبدأ حرکت زمین و زمان

 

شب سوم رسیده‌ای، ای ماه

السلام علیکَ ثارالله

 

السلام ای نگین عرش برین

سروِ بالا بلند اُم بنین

 

جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات

ماه را می‌کشد به سوی زمین

 

عبد صالح! مُواسِیاً لله!

پدر فضل! روح حق و یقین!

 

به حضورت گشوده دست، فلک

به قدوم تو سوده عرش، جبین

 

وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست

به روی مرکب حماسه نشین

 

می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم

هر کسی آید از یسار و یمین

 

زینبت «إن یکاد» می‌خواند

آسمان محو هیبت تو! ببین

 

کاشف الکرب اهل‌بیت نبی!

بازوان تواند حصن حصین

 

ماه من! بازوی رشید تو را

که برافراشته‌ست بیرق دین

 

زده بوسه علی به گریه چنان

چیده از آن حسین بوسه چنین

 

سائلان تو بی‌شمارند و ...

گوشه چشمی به ما! بس است همین

 

شب جود و کرامت و بذل است

شب چارم شب اباالفضل است

 

السلام ای حقیقت جاری

روح تقوا و زهد و بیداری

 

سید السّاجدینِ شهر رسول

عبد مسکینِ حضرت باری

 

روزهایت مجاهدت، ایثار

نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری

 

در مناجاتت ای صحیفهٔ نور

آیه آیه زبور می‌باری

 

همه مجذوب ربنای تواند

محوِ این سِیْر و این سبک‌باری

 

گوش کن این صدای داوود است

که به شوق تو می‌شود قاری

 

پا برهنه به حجّ که می‌آیی

کعبه را هم به وجد می‌آری

 

خطبه‌های تو تیغِ برّانند

ثانی حیدری و کرّاری

 

در مصاف تو سهم دشمن تو

چیست غیر از مذلّت و خواری

 

وارث عزت و سخای حسین

ای که بعد از عمو، علمداری

 

به محبان خود نظر فرما

بیشتر موقع گرفتاری

 

رو سیاهی من گذشت از حدّ

تو برایم مگر کنی کاری

 

در نماز شبت دعایم کن

تو عزیزی تو آبروداری

 

دلم از بند هر غم آزاد است

شافع من امام سجاد است

 

یوسف رحیمی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام زین العابدین (ع) 2616

ولادت حضرت امام زین العابدین (علیه السلام)

 

زَیِنُّ العابدین یا سجاد

سیّد ساجدین یا سجاد

 

اَزهد الزاهدین یاسجاد

با خدا همنشین یا سجاد

 

معنی عشق و دلربایی ، تو

اسوه حق و جانفدایی ، تو

 

راهپیما و آشنایی ، تو

خطبه های گره گشایی ، تو

 

غنچه ها بس یکی یکی واشد

خنده ی اسمان هویدا شد

 

بین خورشید وماه دعوا شد

اینچنین بود حسین بابا شد

 

مرد شب زنده دار سجاده

دائما بیقراره سجاده

 

حضرت شهریاره سجاده

نقطه ء آشکاره سجاده

 

افتابی همیشه تابانی

شرزه شیری زنسل شیرانی

 

پرورش یافته  ز خوبانی

افتخاریست اهل ایرانی

 

کاش من هم برای تو باشم

گوشه ی ربّنای تو باشم

 

از ابوحمزه های تو باشم

دربقیعت بجای توباشم

 

خواستم یک شبی برت باشم

در بقیعت ، کبوترت باشم

 

نشد آقا برابرت باشم

درپی قبر مادرت باشم

 

گر نداری حرم ، خدا داری

در خیالت که غصه ها داری

 

خیر، اینجا به سینه جاداری

یک جهان مثل کربلا داری

 

تا نوشتم حرم قلم افتاد

کوهی از غصه در سرم افتاد

 

یادم از شاه محترم افتاد

یاده ان لحظه که علم افتاد

 

سربازارها تورابردند

پای در خار ها تو را بردند

 

بین اغیارها تو رابردند

جمع کفتارها تورا بردند

 

چادر عمه زینبت ای وای

یا رقیه روی لبت ای وای

 

خندها اوج ماتمت ای وای

حرمله داغ هرشبت ای وای..

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 697

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

ای بحر شرف، گهر مبارک

ای شمس ضحی، قمر مبارک

 

ای بانوی شهر، شهر بانو

دیدار رخ پسر مبارک

 

ای مادر نه امام تبریک

ای نخل ولا ثمر مبارک

 

این دسته گل حسین بر تو

از خالق دادگر مبارک

 

این آیت محکم حسین است

قرآن مجسم حسین است

 

خورشید سپهر پرور است این

یا عبد خدای منظر است این

 

دوم علی حسین زهرا

سر تا به قدم پیمبر است این

 

لبخند بزن به ماه رویش

زیرا که حسین دیگر است این

 

دردانة چار بحر توحید

منظومة هشت اختر است این

 

این سید کل ساجدین است

مولای همه مجاهدین است

 

شعبان به ولادتش معظّم

قرآن به ولایتش منظّم

 

در هر ورق صحیفة او

قرآن نخوانده‌ای مجسّم

 

خوانند فرشتگان ثنایش

مانند دعای نور با هم

 

بخشد به دعا تلاوتش روح

همچون نفس مسیح مریم

 

رویش که بهشت عالمین است

گلخانة بوسة حسین است

 

گل آینه‌دار خلق و خویش

دل تشنة کوثر سبویش

 

در طور دعا، هزار موسی

مدهوش به شوق گفتگویش

 

دست همه اولیا به دامن

چشم همه انبیا به سویش

 

لبخند زند عزیز زهرا

هر صبح به بوستان رویش

 

جان مست نوای دلنوازش

آغوش حسین مهد نازش

 

ای آینة جمال سرمد

سر تا به قدم تمام احمد

 

فرزند حسین، نجل زهرا

سجاد، علی، ابا محمد

 

تو دست خدا و گردش چرخ

پیداست که با یَد تو باید

 

از خالق ذوالجلال و از خلق

بر جان و تنت سلام بی‌حد

 

مشتاق نیاز بی‌نیازت

سجادة عشق جانمازت

 

قرآن خط حسن نازنینت

گلبوسة سجده بر جبینت

 

تنها نه ملائکه، خدا هم

مشتاق دعای دلنشینت

 

هم روی ملک در آستانت

هم دست خدا در آستینت

 

هنگام دعا صدای آمین

خیزد ز یسار تا یمینت

 

تکبیر و قیام سر فرازت

جبریل مکبِّر نمازت

 

ای در دهنت زبان قرآن

وی هر سخنت بیان قرآن

 

هم صورت تو صحیفة نور

هم در تن تو است جان قرآن

 

هم میوه و هم درخت توحید

هم روحی و هم روان قرآن

 

ارکان تو کعبة ولایت

رخسار تو بوستان قرآن

 

آمین خداست در دعایت

وحی است تمام خطبه‌هایت

 

فرماندة ملک لامکانی

سلطان زمین و آسمانی

 

در پیکر شرع روح روحی

در جسم نماز جان جانی

 

معصوم ششم ولیِّ چارم

مولا و امام انس و جانی

 

در تنگی حلقه‌های زنجیر

بخشنده به وسعت جهانی

 

تو کل وجود را امامی

در سلسله هم امیر شامی

 

ای قلة عرش جایگاهت

جنّ و بشر و ملک سپاهت

 

در دایرة خرابة شام

بر وسعت آسمان نگاهت

 

چون سیر کنی به سوی معبود

بال ملک است فرش راهت

 

با رفتن گوشة خرابه

کی کم شود از جلال و جاهت؟

 

تو مظهر حیّ داور استی

از وهم بشر فراتر استی

 

ای سجدة عرشیان به خاکت

ای روح خدا به جسم پاکت

 

تو سلسله‌دار عالم استی

از سلسلة عدو چه باکت

 

صد مصر وجود خاک راهت

صد یوسف مصر سینه چاکت

 

تا هست لوای عدل بر پا

هستند ستمگران هلاکت

 

اوصاف تو بر زبان «میثم»

باشد به بدن روان «میثم»

 

حاج غلامرضا سازگار (میثم)

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 693

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

بهار آمد بهار آمد بهار دلنشین آمد

گل آمد بلبل آمد باغبان مه جبین آمد

 

گذشته موسم دی رفت دیگر سرد و سرمایش

بهار آمد گل آمد بوی عطر و عنبرین آمد

 

سروده هاتف غیبی به گوشم این ندا ناگه

بپا شو تا به کی غفلت امام چارمین آمد

 

طبیب دردمندان نونهال گلشن توحید

شهنشاه ملک دربان امام ساجدین آمد

 

ستوده عبد درگاه خدای قادر منان

ضیاء دیده زهرا علی بن الحسین آمد

 

چراغ محفل ایمان مدیر مکتب عرفان

عزیز درگه یزدان امام متقین آمد

 

خدا را حجت بر حق امام عادل مطلق

زنور او بود مشتق حسین را نور عین آمد

 

چو جدش مرتضی عابد مثال مصطفی قائد

زکی و ازهد و زاهد امام صالحین آمد

 

بود او مفخر ایران ولی خالق سبحان

امید جمله محرومان امان آمد امین آمد

 

امید درمندان اوست پناه بی پناهان اوست

صفای هر گلستان اوست زعیم مخلصین آمد

 

قدم بنهاده در عالم وصی حضرت خاتم

امیر اعظم و اکرم امام مسلمین آمد

 

شبیه مرتضی آمد رضا بر هر قضا آمد

بهر دردی دوا آمد طبیب بی قرین آمد

 

ز دریا لولو مرجان به امر حضرت یزدان

ز دامان شه نسوان نگر در ثمین آمد

 

شبیه مرتضی رویش بود آن روی نیکویش

ملائک بر سر کویش یسار آمد یمین آمد

 

سرور سینه مادر گل خوشبوی پیغمبر

پس از مولا حسین رهبر امید اهل دین آمد

 

به روز پنجم شعبان چو خورشیدی شده تابان

صفای محفل قرآن قتیل مشرکین آمد

 

مدینه نور باران شد ملائک شاد و خندان شد

چراغ راه ایمان شد شه ملک یقین آمد

 

«عرب زاده» فدای او به درگاهش گدای او

همی گوید ثنای او به گلشن خوشه چین آمد

 

سيد فياض عرب زاده زنجانی

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 690

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

از شعف امروز گیتی رشگ فردوس برین است

پنجم شعبان و میلاد امام چارمین است

 

از پدر شهزاده والا، ز مادر شاهزاده

مصطفی فخر دو عالم را چهارم جانشین است

 

باب وی شاهنشه کونین و ماه مشرقین است

شهربانو مادرش شهزاده ایران زمین است

 

نام زیبایش (علی بن حسین بن علی) بود

کو ملقب از حق یکتا به "زین العابدین" است

 

کی تواند ذره گوید مدح خورشید جهان را

من یکی از ذره کمتر او خور افلاک دین است

 

شرق انوار الهی آسمان هشت نیر

مخزن علم الهی دُرج دُرهای ثمین است

 

ممکن است، اما صفات واجبی از وی هویدا

مظهر ذات و صفات خالق جان آفرین است

 

محرم اسرار یزدان عالم آیات قرآن

حجت خلاق رحمان اصل قرآن مبین است

 

می ندانم چیست حکمت، خسرویی با این جلالت

دست بسته دل شکسته دستگیر قوم کین است

 

مطلع انوار لامع بسته اندر غلّ جامع

ای عجب جوید معینی آنکه عالم را معین است

 

خارجی خوانند نامش مسلمین بی حقیقت

آنکه جد امجدش اسلام را رکن رکین است

 

دید در کوفه جفای کوفیان از حد گذشته

کف زنان آن قوم عدوان عمه هایش دل غمین است

 

گفت کای قوم دغل! ما میهمانیم اندرین شهر

حرمت مهمان مگر در کیشتان آخر جنین است؟

 

مصطفی اجر رسالت حب قربی کرده تعیین

معنی حب و مودت امت بی شرم! این است؟

 

شعر (سعدی زمان) را بنگرد با چشم تحسین

آنکه در این فنّ دارا خود ادیب و نکته بین است

 

 مرحوم حسینی سعدی زمان

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام سجاد (ع) 687

 در مدح و میلاد حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

دل فرشته در اطراف آسمان می رفت

به خواب شاه زنان ، سرور زنان می رفت

 

به خواستگاری والا عروس خود زهرا

سحر به خطه ایران نظر کنان می رفت

 

خدا ، برای حسین انتخاب کرده عروس

به خواب ناز دلش تا دم اذان می رفت

 

به گِردِ مادر داماد با سلام و درود

فرشته بود که مانند کاروان می رفت

 

زمان ، زیاد ز رویای ناز او نگذشت

میان جمع اسیران به بیکران می رفت

 

نشان فاطمه بود و نگاه های علی

در آن میانه نگاهی دوان دوان می رفت

 

همین که چشم علی نو عروس خود را یافت

حسین بود و نگاهش که خوش گمان می رفت

 

چه خواستگاری نابی عجیب جاذبه ای است

عروس در پی داماد ناگهان می رفت

 

خلاصه پای عروسِ علی به خانه رسید

و نو عروس پی ، مادری جوان می رفت

 

نبود، بانوی رؤیاییِ شب وصلش

و یادش آمد از آن شب که قد کمان می رفت

 

کجاست فاطمه بیند که میهمان آمد

چه زود ، شاه زنان سوی میزبان می رفت

 

خبر رسید که پور حسین در راه است

پسر رسید ولی مادرِ جوان می رفت

 

چه با صفا پسری آمده ولی مادر

به شوق فاطمه هنگام زایمان می رفت

 

گزاف نیست ، بگوییم این عبارت را

ز هیبت پسرش مادر از جهان می را

 

به دست حکمت گلچین چو باغبان می رفت

ز ره رسید گلستان و گل ستان می رفت

 

چه بانویی که شده نُه امام را مادر

چه کودکی که از او نور تا جنان می رفت

 

چه کودکی که جهان شد ز نور او روشن

شعاع روشنی اش تا به کهکشان می رفت

 

امامِ بعد حسین آمده خدا را شکر

و گرنه کرب و بلا نیز بی گمان می رفت

 

ارادة ازلی در سرشت او پیداست

شهادتین ز لعلش ، چه خوش بیان می رفت

 

گرفت عمه در آغوشِ خویش آقا را

چه خوش ز هوش به لالای عمه جان می رفت

 

تمام عمر دلش با عمو هم آوا بود

دلش به گفتنِ ذکر حسین جان می رفت

 

به همنشینیِ هر بینوا عنایت داشت

کنار سفرة سائل چه مهربان می رفت

 

دعای خیر دریغ از کسی نمی فرمود

به یاری فقرا با همه توان می رفت

 

به خانه ، دشمن خود را پناه و جا می داد

اگر که خصم به امید یک امان می رفت

 

گهی به درد غریبان رسیدگی می کرد

گهی به دیدن بیمار بی نشان می رفت

 

صحیفه اش همه دریایی از معارف اوست

به جنگ دشمن دین با دعا ، عیان می رفت

 

حقوق جملة ذرات را بیان فرمود

اگرچه حقِّ خودش دست ساربان می رفت

 

تمام زندگی و هستی اش به غارت رفت

کسی که یاری هر پیر و هر جوان می رفت

 

یکی ز سلسلة قتلِ صبر اینجا بود

که در عبور ، ز یک قتلگاه ، جان می رفت

 

صدای عمه رسد : یا بقیه الماضین

ز آه تو همة جان کاروان می رفت

 

تحملی که دل خواهر صغیرت سوخت

صبور باش که جانت از این فغان می رفت

 

به تازیانه و تحقیر ، قافله برخاست

بهار عالَم اسلام چون خزان می رفت

 

میان سلسله یک کاروان ز عصمت بود

بدون قافله سالار و سایبان می رفت

 

عفاف بود که آنجا مقاومت می کرد

و زیوری که در آنجا به ارمغان می رفت

 

به نیزه بود که هجده سر بریده چو ماه

کنار زینب و سجادِ قهرمان می رفت

 

ز کربلا سوی کوفه ز کوفه تا سوی شام

هزار کرب و بلا بود کز توان می رفت

 

هزار جا ، جگر زین العابدین خون شد

گهی که نالۀ یا صاحب الزمان می رفت

 

حاج محمود ژولیده

در مدح حضرت امام سجاد (ع) 686

در مدح حضرت امام سجّاد (علیه السّلام) 

 

طوطی طبع من! بخوان با من

طایر خوش سخن! بخوان با من

 

من گشایم زبان و تو منقار

تا بخوانیم هر دو با دمِ یار

 

نغمه سر کن که گل شکفته شود

آنچه ناگفته مانده گفته شود

 

نغمه سر کن که روح، مست شود

روح نه، مست هر که هست شود

 

نغمه سر کن که نخل ها خوانند

با تو در باغ، گل برافشانند

 

نغمه سر کن بخوان بخوان با من

که ندانند این تویی یا من

 

با دم عبدی و کمیت بخوان

مدح سجّاده اهل بیت بخوان

 

نغمه سر کن که پنج شعبان است

شش جهت غرق روح و ریحان است

 

نغمه سر کن که جان دین آمد

حضرت زین العابدین آمد

 

عین حقّ ار فروغ عین است این

علی دوّم حسین است این

 

این پسر یادگار پنجِ تن است

شمع محفل فروز انجمن است

 

این پسر جان سیّد الشّهداست

روح و ریحان سیّد الشّهداست

 

دل نورانیش یم رحمت

هر دو چشمش دو زمزم رحمت

 

بوسه های دعا به لعل لبش

گشته بر دور سر نماز شبش

 

لطف، عادت، کرم، وظیفه ی او

کلّ توحید در صحیفه ی او

 

سخنانش همه اخ القرآن

سر به سر نور و سر به سر برهان

 

وحیِ مُنزَل نهفته در نگهش

وحی صاعد دعای شامگهش

 

این گل سرخ دامن ز زهراست

بعد بابا امام عاشوراست

 

کعبه ی عابدین، سلام سلام

سیّد السّاجدین، سلام سلام

 

قطب عرفان و قبله ی ایمان

جان دین و حقیقت قرآن

 

یوسف یوسف رسول خدا

جان شیرین سیّد الشّهدا

 

خون خون خدا به رگ هایت

شاهدم! خطبه های غرّایت

 

از دهان تو بانگ یا سُبّوح

می دهد بر تن عبادت روح

 

ای مسیح دعا دعای مسیح

ای نفس هات خوشتر از تسبیح

 

تو به عرش جلال، قائمه ای

تو حسین حسین فاطمه ای

 

پنج میقات و چار رکن و حرم

حجر و مروه و صفا، زمزم

 

به مقام تو عارفند همه

از جلال تو واقف اند همه

 

هر گیاهی به مدح اهل البیت

دعبل است و فرزدق است و کمیت

 

حجّ کعبه طواف خانه ی توست

رکن، خشتی زآشیانه ی توست

 

حجر الاسودت سلام کند

بر کف دستت استلام کند

 

وارد مسجد الحرام شدی

بهتر از کعبه احترام شدی

 

کعبه و خیل حاجیان به مطاف

همه دور سرت به حال طواف

 

پور عبد الملک از این تجلیل

ایستاده به سان عبد ذلیل

 

نه رهی تا که استلام کند

نه کسی از وی احترام کند

 

مانده بر جای خویشتن چو جسد

بر دلش سخت خورده تیر حسد

 

عربی از هشام کرد سؤال

این که باشد بدین مقام و جلال؟

 

با تجاهل به سوی او نگریست

گفت نشناسمش ندانم کیست

 

شد فرزدق خروش، سر تا پا

جست از جای خود سپند آسا

 

خواند در شأن یوسف زهرا

با فصاحت قصیده ای غرّآ

 

گفت هی هی! تجاهلت از چیست

گوش کن تا بگویمت این کیست

 

حجر و رکن و زمزم و میقات

مروه، سعی و صفا منی، عرفات

 

کوه های حجاز سر تا سر

ریگ های مقدُی مشعر

 

مستجار و مقام و حجر و حطیم

مکّه تا هز کجا که هست حریم

 

ناودان و مطاف و شادروان

کلّ حجّاج بیت، پیر و جوان

 

جبل الرّحمه خیف غار حرا

می شناسد یک به یک او را

 

همه دل بر ولایتش بستند

در مسیر هدایتش هستند

 

این فروغ حقیقت ازلی است

این جگر گوشه ی نبیّ و علی است

 

دل مؤمن پُر از محبّت اوست

نصّ حکم خدا موّدت اوست

 

با تولاّی او گرفته حیات

حجّ و صوم و صلات، خمس و زکات

 

این گل سرخ گلبن زهراست

میوه ی قلب سیّد الشّهداست

 

کرم از بذل او کرم گشته

حرم از فیض او حرم گشته

 

از دم او دعا کند پرواز

بی ولایتش قبول نیست نماز

 

حجّت حیّ سرمدش خوانند

گل باغ محمّدش خوانند

 

این خداوند را ولی است ولی

نام نیکوی وی علی است علی

 

حق فرستاده در همه اوقات

به اب و جدّ و مادرش صلوات

 

تا جهان بوده است و خواهد بود

به فرزدق درود باد درود

 

چوبه ی دار خود به شانه گرفت

سینه ی خصم را نشانه گرفت

 

بین دشمن سرود، مدح امام

«میثمش» می دهد هماره سلام

 

حاج غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 684

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

دلا میلاد فخرالساجدین است

سُروره شیعیان و مسلمین است

 

ملائک نغمه خوان در عرش اعظم

ز این مولود بی همتای دین است

 

شرف را آبرو،نورُُ علیٰ نور

که اسمش وردِ ذکر عارفین، است

 

به عینه دیده او کرب و بلا را

ز این سو نام پاکش دلنشین است

 

غلوّی نی،بگو محکم «فقیـرا»

غلام درگهش روح الامین است

 

که سجاد مفخر ایرانیان است

بنازم مادرش بانویِ دین است

 

در عاشورا میان قتل و غارت

شعاری داشته الحق دلنشین است

 

چنین گفت ای گروه پَست و ارذل

حسین بن علی شاهِ برین است

 

بمیرم گر ز تَب،تنها بگویم

«فقط حیدر امیرالمومنین است»

 

مجید قلعه بیگی (فقیر خویی)

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 683

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

وقتی که شب یلداتر از گیسوی یار است

روی زمین زیباتر از صبح بهار است

 

در خیمه ی دل شور و شادی پرده دار است

ای جان مهیا شو که هنگام نثار است

 

عود و گلاب آرید و شیرینی و اسپند

زیباست در این جشن میلاد اشک و لبخند

 

از آسمان پل بسته با گل تا مدینه

نور علی نور است سر تا پا مدینه

 

در حیرتم عرش است اینجا یا مدینه

بسته بهشت عهد اُخُوّت با مدینه

 

کوی بنی هاشم تماشایی است امشب

در لحظه های ناب و رؤیایی است امشب

 

امشب مدینه چون بهشت آرزوهاست

در دامن سبز نجابت گل شکوفاست

 

سجاده و محراب سرشار تمناست

میلاد ذکر و التجا میلاد تقواست

 

خلق علی خوی محمد در وجودش

عطر نماز فاطمه دارد سجودش

 

از نسل ایثار و وفا ایل یقین است

در شور و مستی قلب او عاشق ترین است

 

غرق نیازش آسمانها و زمین است

او سید سجاد ، زین العابدین است

 

در هر نگاهش صد صحیفه راز دارد

دست دعایش مصحف اعجاز دارد

 

حسن ختام کربلا در خطبه ی اوست

شور قیام کربلا در خطبه ی اوست

 

متن پیام کربلا در خطبه ی اوست

یعنی تمام کربلا در خطبه ی اوست

 

بر منبر ارشاد در شام بلا رفت

بنیاداستبداد بر باد فنا رفت

 

دنیا ندیده در دل آرایی نظیرش

افتاد صد یوسف پریشان در مسیرش

 

لطف و سخاوت خاکبوس است و فقیرش

مردی که در غربت اسارت شد اسیرش

 

مهر ولایت آفتاب مشرقین است

باغ بهار شهربانو و حسین است

 

کمیل کاشانی

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 698

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

میِ وصلیندن ای ساقی

منه بیر باده عشق اولسون

 

گوزوم روشن گونول خرّم

گلوب فریاده عشق اولسون

 

سووندی بو گجه قلبِ

شه آزاده عشق اولسون

 

عجب مولود زیبادور

بئله میلاده عشق اولسون

 

ئورکدن سسله ای عاشق

آقام سجاده عشق اولسون

 

گوزل آیدور مه شعبان

قلوب شیعیان گولدی

 

مه و خورشیده سیمای

زمین و آسمان گولدی

 

طراوت غنچه لر تاپدی

آچوب گُل گُلسِتان گولدی

 

چاتوب جان وصل جانانه

ئورکدن انس و جان گولدی

 

یقینا رویِ زهرا و

امیر ِ مومنان گولدی

 

که یعنی جشن میلاده

اولون آماده عشق اولسون

 

بو آی بیر آیدی چوخ آیدان

مقام و شانی افضلدی

 

طلوع سوم شعبان

حسین بن علی گلدی

 

علی مولود زیبانی

گورنده قلبی دینجلدی

 

چهارم روزِ شعبانین

قضایاسی مفصلدی

 

علمدار شه دینون

سجایاسی مُسجّلدی

 

حسینی مهریلن دامه

سالان صیاده عشق اولسون

 

علی بن الحسین گَلدی

نهایت روزِ پنجمده

 

می ِ شور و میِ شادی

لبالب ساغر و خُمده

 

سماده هم صفا هم نور

زیادت تاپدی انجمده

 

غم و اندوه خُرد اولدی

رواج فیض اولوب عمده

 

گزور دیلدن دیله بو سوز

میانِ جمعِ مردمده

 

حسینه چوخ سلام اولسون

بئله اولاده عشق اولسون

 

آتاسی خسرو خوبان

آناسی فرد ایرانی

 

بئجردیب بطن پاکینده

گُلِ خوشروی زیبانی

 

بو نورین پرتو حسنی

ائدوب ایرانی نورانی

 

بشارت اهل ایرانه

آچوبدور باب احسانی

 

گلوبدور دکتر ِ آلِ

عبا وار الده درمانی

 

دیون زین العبا تاجِ

سر عُبّاده عشق اولسون

 

وئرون تشکیل بیر مجمع

دواسیز دردمنداندان

 

اولار که ایستیور چخسون

گُنَه سیز شخص زنداندان

 

او که بیماردور یاتمور

عذاب جسمدن جاندان

 

شفا هر کس گزور گلسون

جنوب و غرب و هر یاندان

 

دئسون بیر دفعه یا سجاد

قوتارسون رنج و بحراندان

 

اولار که جان تاپار سُویلَر

دمِ عیساده عشق اولسون

 

کرم دریاسیدور هیچ کس

بو شَهدن ناامید اولماز

 

سَوا بو باب رحمتده

سیاهیلن سفید اولماز

 

مراده چاتماز اول کس که

بو مولایه مرید اولماز

 

خدا عالمدی اعماله

عَمَللر ناپدید اولماز

 

دانا کیم حق سجادی

او محشرده سعید اولماز

 

سعادت مند انسانه

بویوک سوداده عشق اولسون

 

 ابوالفضل عبّاسی معروفان اهری

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 682

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

همين كه عطر تو را با خودش بيارد باد

به خاكِ پات مي اُفـتيم ، هرچه بادا باد

 

اگر بناست كه صيد كسي بجز تو شويم

خدا كند كه نباشيم لحظه اي آزاد

 

شب ولادت پُر خير و بركت تو شده ست

شبي كه قرعه ي مستي به نام ما افتاد

 

چه اتّفاق قشنگي ست اين كه در شعبان

فقط به صفحه ي تقويم حك شده ميلاد

 

نمازِ پنجم شعبان من ادا شده است

به سمت كعبه ي رخسار حضرت سجّاد

 

خدا به يُمن قُــدوم تو بر بني آدم

براي بال گشودن به عرش ، رخصت داد

 

هميشه دامن پُر خير شهر بانو ، سبز

بهشت خانه ي آقاي ما حسين ، آباد

 

خدا كند كه نبيند غم علي ها را

خدا كند كه نگردد حسين ، دشمنْ شاد

 

به خاندان بزرگ تو مُنتسب گشتيم

شبي كه مُلكِ عجم را حسين شد داماد

 

نميشود به خدا مست هيچ ذكر دگر

كسي كه شد به دَم "ياعلي مدد"مُعتاد

 

عليّ عالي اعـلاست ، زيـنَتُ الله و

عليّ دوّم ارباب ماست زِيـنُ العباد

 

تو آنقَدَر شده اي چون علي كه خوانديمت

شبيه حيدر كرّار ، مَجمـعُ الاَضـداد

 

دخيـل تار عــبايِ نمــاز تو عُبــّاد

خجل ز پينه ي پيشاني ات همه زُهّاد

 

عجيب نيست كه پــير طريق خضر شود

كسي كه ميشود از جانب شما اِرشـاد

 

صحيفه ي تو "زبور"است آل طاها را

كه با دعاي تو چون موم نرم شد فولاد

 

پي طلسم نرفيتم چون دعايت هست

چرا كـه باطل سِحرند نور اين اُوْراد

 

نمي رسيم به حال بُكاء و خوف و رجاء

مگر دعاي ابوحمزه ات كند امداد

 

در اقتدا به دو تا چشم خيس پيغمبر

بناست گريه كنم در تماميِ اعياد

 

ز گريه هاي تو فهميده ام ، اسارت را

اسير واقعـه هرگز نمي برد از ياد

 

اگرچه شِكْـوه نكردي از آن همه غم ، ليك

تو بر سر اُمَـوي ها چنان زدي فرياد

 

كه پيش پاي تو اي شيرمرد نسل علي

يزيد فكر بُريدن ز تاج و تخت افتاد

 

پس از شهادت بابا مدام مي گفتي

زيـاد باد الهي عـذاب ابن زيـاد

 

رسيده ام به مقامي كه حالي ام كردند

كليد باب بقيع است صحن گوهرشاد

 

محمد قاسمی

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 681

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

شاه عالمين لنگر زمين

سيّد و شهنشاه ساجدين

روي ماه او جنّت برين

نام او علي مير مؤمنين

شاه ملك دين زين العابدين

آمد خوش آمد، آمد خوش آمد

 

مام روزگار اين‌ چنين ولد

از ازل نياورده تا ابد

در عبادت و دانش و خرد

زيب آسمان زينت زمين

شاه ملك دين زين العابدين

آمد خوش آمد، آمد خوش آمد

 

بندة درش طاق بي‌ستون

محو و مات او جملة عيون

در ره ولا پير رهنمون

آنكه حق بر او گفته آفرين

شاه ملك دين زين العابدين

آمد خوش آمد، آمد خوش آمد

 

جمله عابدين جرعه نوش او

عقل و علم و دين غرق هوش او

بهر حقّ باشد خروش او

خاتم ولا را بهين نگين

شاه ملك دين زين العابدين

آمد خوش آمد، آمد خوش آمد

 

جمله قدسيان محو راز او

صف به صف همه در نماز او

زلف حوريان جانماز او

در جمال او نور حق مبين

شاه ملك دين زين العابدين

آمد خوش آمد، آمد خوش آمد

 

شاه اوليا سرّ لوكشف

در رخش عيان شادي و شعف

داده حق بر او بضعة خَلَف

سرور جهان مير چارمين

شاه ملك دين زين العابدين

آمد خوش آمد، آمد خوش آمد

 

استاد فانی تبریزی

منبع کانال اشعار فانی تبریزی

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 621

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

چو خورشيد جمالش ، مشرق از برج کمال آمد

خدا شد جلوه‌گر - بر خلق اشراق جمال آمد

 

شد از برج عبوديت عيان شمس ربوبيّت

تجلّي جمال آن جا تجلّي جلال آمد

 

ز مشرق تافت بدري مشرق اندر ليلة القدري

که شمس طلعتش، تمثال وجه بی مثال آمد

 

عيان بر ممکنات از نور واجب شد يکی ممکن

که چون او ممکنی در بينش ممکن محال آمد

 

ز بستان امامت خاست سروي معتدل قامت

که ظلّش عقول انبيا را اعتدال آمد

 

نباشد هیچ ممکن را فرار از ظل او ممکن

که نورش خلق را هم مبداء آمد هم مآل آمد

 

پناه اندر ظلال اوست خلقِ آفرینش را

کسی اندر ضلال آمد که کور از اینظلال آمد

 

به سيمايی حَسن ،دهر از حسين آورد فرزندی

که احسن احسن از جان آفرينش بر خصال آمد

 

بنحوی ظاهر از وی گشت افعال عبودیّت

که فعلِ انبیا نزد فعالش انفعال آمد

 

چنان اثبات حق فرمود در نفی وجود از جود

که خود عین فراقش تا ابد عینِ وصال آمد

 

توان در صبر و حلمش يافت علمش را که در عالم

کمال علم آن دارد که حِلمش را کمال آمد

 

روا باشد گرش در رتبه شمس الاوليا خوانم

که در چرخ عبوديت جمالش بيهمال آمد

 

نبي را رفرف آمد توسن معراج و اين شه را

به سير ناقه تا معراج احمد انتقال آمد

 

چو معراج محمّد (ص) نيستي بود از تعيّن‌ها

به معراج اين علي را با محمد(ص) اتصال آمد

 

چنان در نيستي معراج کرد آن شاه لاهوتي

که اين خرگاه هستي همچو گردش از نعال آمد

 

چو سیرش در عدم بالا فتاد آن سالک وحدت

مقامات وجودش زیر مقدم پایمال آمد

 

کسی را اتّصال آمد بحق-درکیش حق جویان

که از غیر حقش در مسلک حق انفصال آمد

 

از آن رو سيّد آمد ساجدين را نزد مشتاقان

که در ليل و نهارش سجده کردن اشتغال آمد

 

غنایش فقر و عزّش ظلّ و رنج دشمنش راحت

گرفتاریش آزادی-سرورش در ملال آمد

 

خیال دوست در دل آنچنان فرسود جسمش را

که اجزای وجودش تار پودی از خیال آمد

 

سراپا روح شد در عالم تن بسکه بر جسمش

زدست امتحانها اعتدال و اختلال آمد

 

مراین بدر هدایت کافتاب آمد ولایت را

ز خوف حق سرشگش انجم و جسمش هلال آمد

 

اسیر خصم و در گردن غل و برناقه ی عریان

غذایش خون دل داروش رنج و ابتهال آمد

 

نداند جز خدا کس-با خدا حال مناجاتش

که وصف الحال این عاشق برون از وصف حال آمد

 

اگر خواهي ز حالش بو بری بنگر در آثارش

که اهل حال را بويی ز حالش این مقال آمد

 

بنوش از جام توحيد کلامش گر عطش داری

که جانِ تشنه کامان زنده زين آب زلال آمد

 

کسی نشناخت این شیر خدا را سطوت و قدرت

ز تسلیم بلا بر خصم صیدش چون غزال آمد

 

چو عنقای فؤادش در علوّ نیستی پر زد

بر اوج قاف هستی همّتش بگشوده بال آمد

 

مجال عمر انسان گشت چون صرف عبودیت

کمال سیر او را تا ربوبیّت مجال آمد

 

نباشد اولیا را سلطنت جز در عبودیّت

که این شه بی زوال و سلطنت ها را زوال آمد

 

کسی کاندر جهان بندگی زد لاف سلطانی

نشان از وی نماند و سلطنت بر وی وبال آمد

 

نه مرد است آنکه با سلطانی-حقّ سلطنت خواهد

کسی کز این ریاست رست الحق از رجال آمد

 

هر آن کو عبد حق شد-گشت مرآت جمال حق

خدا را اندر او بنگر که مرآت جمال آمد

 

مرا ديدار يزدان تا ابد ديدار او باشد

که اين چهر از ازل مرآت حسن لايزال آمد

 

(فؤاد) اندر دو عالم از تو ديدار تو ميخواهد

که از فضل تواش هم اين لسان و اين سؤال آمد

 

فواد کرمانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 617

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

محیط نور را نور آفریدند

سپاه شور را شور آفریدند

 

به خورشید ولایت ماه دادند

بگو نورِعلی‌نور آفریدند

 

سپهر امشب زند بر خاک، زانو

مَلَک خواند ثنای شهربانو

 

خدا امشب ولیّش را ولی داد

جمالی منجلی نوری جلی داد

 

حسین بن علی چشم تو روشن

که امشب بر تو ذات حق علی داد

 

شب وجد امام عالمین است

که میلاد علی ابن الحسین است

 

جمالِ بی مثالِ داور است این

به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این

 

حسن زادی، حسین آورده‌ای، یا

امیرالمؤمنین دیگر است این

 

به چشم نور از او نور بارد

جمال چارده معصوم دارد

 

به مولا جلوۀ مولا مبارک

جمال ربی‌الاعلی مبارک

 

امام چارم آوردی به دنیا

عروس حضرت زهرا مبارک

 

عبادت‌های حیدر یاد آمد

که عید حضرت سجاد آمد

 

به چشمم نور مطلق آفریدند

به نامم ذکر یاحق آفریدند

 

یقین باشد مرا امشب دوباره

به سر شور فرزدق آفریدند

 

سرشک شوق ریزد از دو عینم

که مداح علی ابن الحسینم

 

به صورت حُسنِ صورت آفرینش

ز صورت آفرینش، آفرینش

 

فلک خواند به لب عین الحیاتش

ملک گوید به رخ حقّ الیقینش

 

کلام وحی ریزد از دهانش

دعا گل بوسه گیرد از لبانش

 

خدا مشتاق یارب یارب اوست

سحر دلدادۀ ذکر شب اوست

 

کلیم الله مدهوش تکلّم

مسیحا زندۀ لعل لب اوست

 

عبادت بوسه گیرد از جبینش

خدا فرموده زین‌العابدینش

 

ولایت تشنۀ جام ولایش

همه دل‌هاست، دشت کربلایش

 

چهل پرواز از گودال تا شام

چهل معراج تا طشتِ طلایش

 

سفر از کبریا تا کبریا داشت

عروجی همچو ختم‌الانبیا داشت

 

به خلقت در اسارت مقتدایی

کند در بندگی کار خدائی

 

کند روز اسارت دست بسته

ز کار عالمی مشکل گشائی

 

فراز ناقۀ اوج اقتدارش

زبان هنگام خطبه ذوالفقارش

 

کلامش همچو آیات شریفه

حماسه، روشنی، حکمت، لطیفه

 

به دریای دلِ اهلِ تولّا

گهر جاری است از متن صحیفه

 

دعای اوست وحی آسمانی

معانی در معانی در معانی

 

الا سیر عروجت تا سحرگاه

من الله و الی الله و مع الله

 

نهان از چشم‌ها اسرار خود را

علی با چاه می‌گفت و تو با ماه

 

تو قرآنی تو ایمانی تو دینی

تو سر تا پا امیرالمؤمنینی

 

مزارت بیت قرب داور ماست

بقیعت کربلای دیگر ماست

 

به معراج عروج از خویش تا دوست

تولای شما بال و پر ماست

 

به «میثم» از ازل شد این عنایت

که با مهر شما گردد هدایت

 

حاج غلامرضا سازگار (میثم)

در مدح حضرت امام سجاد (ع) 616

در مدح حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

ای هامی ‌عالملره ‌جان ‌یا علی بن الحسین

عبد بی ‌همتای ‌جانان ‌یا علی بن الحسین

 

مدحیوه ‌عاجزدی ‌خامه،شأنی ‌ای فوق جلال

مادحون ‌ذات ‌خدادور،ای‌حبیب لایزال

شأنیده ‌ایزدنماسن،حُسنده احمد مثال

مظهر الطاف ‌سبحان یا‌علی بن الحسین

 

ای مناجات ‌و دعاده مقتدای‌صالحین

آدلانوبسان ‌ماسوالله ‌ایچره ‌فخرالساجدین

سس‌گلوب‌گویدن ‌سنه‌ تک‌انت زین العابدین

زینت‌العُبّاد یزدان ‌یا علی بن الحسین

 

الّی یتدی ‌ایل ‌عمر ایدوبسن بو فنا دنیاده ‌سن

طول بومدت ‌اولوبسان ‌ای‌ امام ممتحن

روز و شب ‌تسلیم‌فرمان‌خدای ذوالمنن

ای همای ‌اوج عرفان ‌یا علی بن الحسین

 

روز ‌عاشورا مشیّت ‌ایتدی ایله اقتضا

ظاهرصورتده‌ بیمار‌اولدون ‌ای روح دعا

لکن‌اولموشدی‌سنه تفویض ‌امورات ولا

ای امام کون ‌و‌امکان ‌یا علی بن الحسین

 

افتخاریله‌ آتان‌ایتدی ‌جهاده ‌فتح باب

نخل‌کفری‌ ریشه‌دن ‌قیردی‌ مثال‌ بو تراب

آز قالوردی ‌خانه ‌‌ایمان ‌و دین ‌اولسون خراب

ایلدی‌تجدید‌بنیان‌یا علی بن الحسین

 

روز عاشورا آتان اولدی معلم نهضته

تا ابد اولدی معرّف جوهر حُرّیته

دینی ذلتدن رشادتله یتوردی عزّته

اولدی ‌احیا دین وقرآن یاعلی بن الحسین

 

نهضته اولدون مکمّل سنده ای حقه ولی

ایلدون تحقیر اسارتله گروه ارذلی

اولدی زنده شامده خون حسین بن علی

تاپدی‌نهضت‌تازه بیرجان یا علی بن الحسین

 

شامده مسجده سن بیر خطبه اجرا ایلدون

آل بوسفیانه کیفر خواست انشا ایلدون

اوردا فی‌المجلس‌ یزیدی‌ خوار و رسواایلدون

ای‌حسینِ شام ویران یا علی بن الحسین

 

حاج محمد تقی جابری