در مدح حضرت ابوالفضل (ع) 5597
در مدح حضرت ابوالفضل (علیه السلام)
ای برفراز لوح وفا نقش نام تو
آزادگان دهر مریدمرام تو
دربخشش و فضائل تو این مقام بس
تا شد دراین خصوص ابالفضل نام تو
لایق بشان بودی و هستی که چارامام
گیرنددرمقام ادب احترام تو
خورشید و آسمان و ملائک زهشت خلد
آیند هرسحر به درود و سلام تو
گردد عیان زمنصب باب الحوائجی
ذات خدا ستوده کمال و مقام تو
این فخربس تورا که شدی چاکرحسین
نازد به خسروان زمانه غلام تو
یک عمرآرزوی تو این بوده بگذرد
باعشق سید الشهدا صبح و شام تو
طوبی بدست ساقی وحدت که جرعه ای
کزلطف ریخت باده غیرت به جام تو
خورشید طلعتی و مه آل هاشمی
ایزد نماست عارض ماه تمام تو
ازحشمت و جلال سلیمان فزونتر است
درپیشگاه ذات خدا احتشام تو
قائم شد ازقیام حسینی ستون دین
روزی که کرد شورقیامت قیام تو
آبی طلب نما و مکن با عدو ستیز
آزاد شد روح تو زامرامام تو
گامی که عاشقانه نهادی بکوی دوست
این شد دلیل طی ره اهتمام تو
ای صاحب صلابت و صولت به رزمگاه
شدتوسن سعادت و اقبال رام تو
انانکه ازخیال تو عمری خیالیند
آسوده اند صبح و مسا درکنام تو
تکیه بعدل و داد زدی درقبال ظلم
کاین عدل و داد بود دلیل دوام تو
کرده هوای دانه خال تو مرغ دل
برسدره پرکشد اگرافتد ببام تو
سرو سهی زقد رسای تو پا به گل
حیرت زده زشیوه و ناز خرام تو
درغاضریه گوش دل اهل عالمی
بشنید جمله در پند کلام تو
الان ظهری ان کسر یابن بوتراب
برشد نوا زنای امام همام تو
ای جان من فدای لب تشنه ات کسی
آبی نریخت ازره احسان بکام تو
(صالح)به سروران جهان فخرها کند
گردد بیک اشاره کمینه غلام تو
مرحوم صالح تبریزی
منبع کانال گنجینه گذشتگان