در ولادت حضرت امام جواد (ع) 5710

در ولادت حضرت امام جواد (علیه السلام)

 

شب میلاد تو دعا گل کرد

روی دست فرشته ها گل کرد

 

تا خبر دار شد جواد آمد

خنده روی لب گدا گل کرد

 

کوچه در کوچه شهر پیغمبر

کعبه و مروه و صفا گل کرد

 

تا وزید " انما یرید الله"

کوثر دوم خدا گل کرد

 

سال ها در قنوت حضرت عشق

اشک در شور ربنا گل کرد

 

به اجابت رسید نجوایش

صبر و امید در " رضا" گل کرد

 

آن شبیکه " سبیکه* " زاد تو را

شوق در دامن صبا گل کرد

 

سوره در سوره قدر و اعطینا

آیه در آیه هل اتی گل کرد

 

چشم تو امتداد چشمه ی نور

در زلال تو " انما" گل کرد

 

موسوی زاده ، بر ولایت تو

کرد اقرار تا عصا گل کرد

 

یا جواد الأئمه ، شعر " کمیل"

تا که شد مدحت شما گل کرد

 

ﺳﺒﯿﮑﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻮﺍﺩ است

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح حضرت معصومه (س) 5579

در مدح حضرت معصومه (سلام الله)

 

پیوسته در حوالی بامت کبوترم

سنگم زنند هر چه ، از اینجا نمی پرم

 

بی بی ، قسم به جان رضایت مرا ببین

در آستان عرشی ات از خاک کمترم

 

از قم دری گشوده به باغ بهشت ، یا

عطر بقیع مادرتان دارد این حرم

 

معصومه ای و فاطمه ای ، اشفعی لنا

چشم انتظار لطف تو در روز محشرم

 

تا شاهد ارادت و اخلاص من شود

یک بیت از قصیده ی حافظ می آورم :

 

" نامم ز کارخانه ی عشاق ، محو باد

گر جز محبت تو بود شغل دیگرم"

 

بی مهر تو نفس کشیدن عمرم حرام باد

حاجت به غیر کوی تو جایی نمی برم

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در احوالات حضرت فاطمه زهرا (س) 5539

در احوالات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله)

 

سلمان بيا كه غربت تشييع كوثر است

 اين خفته در ميان كفن جان حيدر است

 

روح نماز صبر به داد على رسد

 ياد فراق فاطمه مرگ مكرر است

 

تابوت نه به دوش من آوار بى كسى است

 افتاده از نفس علىِ‏ فتح خيبر است

 

يار سفيد پوش من از خانه مى‏رود

 اشك على روايت ديدار آخر است

 

تقديم اين مسافر بى بازگشت من

 گل‌قطره‏ هاى باغ نگاهم كه پرپر است

 

آغوش جان به روى دو دلبند خود گشود

 اين آخرين نوازش دستان مادر است

 

امشب اگر چه تلخ سحر مى‏شود ولى

 اندوه من حكايت شبهاى ديگر است

 

زين پس كنار سفره دلواپسى و داغ

 دلخسته دخترى به تكاپوى مادر است

 

سلمان شب اداى امانت رسيده است

 چشم انتظار فاطمه دست پيمبر است

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

غدیر خم 5012

غدیر خم

 

از نسیم نغمه ی "من کنت مولا" در غدیر

باغ توحید و رسالت شد شکوفا در غدیر

 

جبرئیل عشق مست جذبه ی اشراق گفت

با امین وحی پیغام تولا در غدیر

 

فیض "اتممتُ علیکم نعمتی " شد بر زمین

از ثری شد غرق نعمت تا ثریا در غدیر

 

بر فراز دست پیغمبر در آن روز بزرگ

پرچم سبز ولایت گشت بر پا در غدیر

 

دست ها وقتی که با دست علی میثاق بست

داشت لبخند رسول حق تماشا در غدیر

 

"وال من والاه " شد از لطف آمین مستجاب

" عاد من عاداه " شد بر آسمان ها در غدیر

 

جوش می زد " خم" در آن غوغای " اکملت لکم"

شد علی ساقی این جام گوارا در غدیر

 

هر که در روز ازل نوشید از خم الست

گشت از جام ولایت جرعه پیما در غدیر

 

برکه شد دریا ز موج اشک شوق عرشیان

شد بهشت آرزو دامان صحرا در غدیر

 

مقصد از ایجاد هستی خلقت مولا علی است

کشف شد بر خلق ، راز این معما در غدیر

 

انبیا مُهر نبوت از علی دریافتند

فصل ناب وحی شد تفسیر و معنا در غدیر

 

زد قدم موسی عصا در دست بر تجدید عهد

ز آسمان آمد پی تبریک عیسی در غدیر

 

قدسیان دیدند سوز ماتم ابلیس را

ناله اش پر کرد گوش کهکشان را در غدیر

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت رقیه (س) 4184

در ولادت حضرت رقیه (س)

 

سر زد از خانه خورشيد ولا ماه امشب

ز آسمان باز شده سوى زمين راه امشب

 

حلقه بر در زده شادى كه منم ، باز كنيد

ذكر تسبيح بخوانيد و غزل ساز كنيد

 

غزل شوق بخوانيد كه گل وا شده است

غنچه ی عصمت و تطهير شكوفا شده است

 

چشم بد دور عجب ماه جمالى دارد

چه نجيب است رقيه چه كمالى دارد

 

دختر ناز حسين است مبارك قدمش

كى فراموش شود خاطره عمر كمش

 

علوى زاده‏ اى از نسل و تبار زهراست

ياس نورسته‏ اى از باغ و بهار زهراست

 

آمده همسفر شاه شهيدان گردد

شمع دلسوخته كلبه ی احزان گردد

 

نمك خنده ی او برد دل مادر را

كرده حرز گل خود «چار قل و كوثر» را

 

عمه زينب به رويش صورت مادر را ديد

در خم ابروى او هيبت حيدر را ديد

 

چه صفا داشت در آن فرصت آئينه و ماه

ذكر «لاحول و لا قوة الا بالله»

 

بوسه از صورت ماهش على اكبر گيرد

عمو عباس چو جان او را در بر گيرد

 

شب شادى است به صد شوق سحر بايد كرد

غصه و اندوه را دست به سر بايد كرد

 

هر كه از دست رقيه طلبد فيض برات

 بفرستد به صفاى قدم او صلوات

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

حضرت ام البنین (س) 4155

حضرت ام البنین (سلام الله)

 

سلام بر مادر ياس بهشت

گل تو را خدا چه نيكو سرشت

 

مطلع شعر شور ام البنين

قصيده ی شعور ام البنين

 

اى نفست گرم‏تر از آفتاب

پرده نشين حرم بوتراب

 

حضرت حيدر به تو دلباخته

خانه خود بهر تو پرداخته

 

شأن تو بس كه همسر حيدرى

شانه به شانه على مى ‏پرى

 

فاطمه ی دوم بيت الولى

قلب تو از عشق و صفا صيقلى

 

از تو شكوفا گل باغ يقين

روشنى و چشم و چراغ يقين

 

رونق كاشانه ی مولا شدى

مادر بچه ‏هاى زهرا شدى

 

كنيز آيه ‏هاى كوثر شدى

فاطمه ی ديگر حيدر شدى

 

همسر و همسفره ی شاه عرب

دامنت آسمان ماه ادب

 

ادب ز سينه تو نوشيد شير

كه شد چنين شكوهمند و دلير

 

تو پرورش داده‏اى عباس را

شور و شعور و عشق و احساس را

 

نوكر آل فاطمه خواندی اش

دور سر حسين چرخاندی اش

 

چهار لاله ات فدايى شدند

چه عاشقانه كربلايى شدند

 

چو قافله سوى مدينه آمد

به اشك و آه و سوز سينه آمد

 

بشير ، شعر داغ را جار زد

خزان باغ عشق را زار زد

 

زينب تو نواى غم ساز كرد

براى تو سفره ی دل باز كرد

 

براى تو تمام ماجرا گفت

حماسه شهود لاله ‏ها گفت

 

گفت كه عباس تو بى دست شد

ساقى از جام عطش مست شد

 

براى تو روضه علقمه خواند

ز غربت يوسف فاطمه خواند

 

روضه قتلگاه را شنيدى

چه سخت آه از جگر كشيدى

 

اگر چه داغدار سقا شدى

گريه كن حسين زهرا شدى

 

به سوگ آن شهيد بى سر حسين

ناله زدى : غريب مادر حسين

 

بقيع ، شاهد غم و سوز تو

روضه و اشك ، كار هر روز تو

 

پيكر لاله‏ هاى خود نديدى

شكل چهار قبر مى ‏كشيدى

 

كنار هركدام مى ‏نشستى

ز صبح تا به شام مى ‏نشستى

 

ز روضه تو قلب سنگ آب شد

كه دشمن تو نيز بى تاب شد

 

سوختى و سوختى و سوختى

مدينه را به ناله افروختى

 

اگر چه داغ روى داغ ديدى

به چشم خود خزان باغ ديدى

 

نخورده ‏اى سيلى و تازيانه

دفن نشد پيكر تو شبانه

 

چگويم از على و غربت او

سوخت مدينه از حكايت او

 

زخم دل شكسته ‏اش نمك خورد

فاطمه ی اول او كتك خورد

 

شبانه از خانه غريبانه رفت

شكسته و سوخته پروانه رفت

 

 کمیل‌ کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) 3540

در ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله)

 

آنشب از كنگره عرش خدا گل میريخت

 سوسن و نسترن و لاله و سنبل میريخت

 

قمرى از شاخ طرب نغمه سرايى مى كرد

 شبنم شوق ز مژگان قرنفل مى ريخت

 

آسمان ساكت و مرموز و تماشايى بود

 ماه در خلوت انديشه تبسم مى كرد 

 

چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى

 كوثر از فيض خداوند تلاطم مى كرد

 

قدسيان خيره در آئينه خلقت بودند

 خلوت انس ملك محفل شاديها بود

 

شب شب عشق شب عاطفه بود و رحمت

 شب ميلاد گل باغ خدا زهرا بود

 

تا فروزان شود از مشرق جان جلوه ی حسن

 كعبه پروانه صفت آينه دارى مى كرد

 

حجرالاسود مى شست رخ از زمزم شوق

 مكه تا آمدنش لحظه شمارى مى كرد

 

فاطمه انسية الحوراء زهراى بتول

 چشمه سار شرف و عفت و پاكى زهرا

 

زن به يمن قدمش معنى والايى يافت

 چشم بگشود چو بر عالم خاكى زهرا

 

چشم مولا على از خنده ی او روشن شد

 چون كه قنداقه ی او در بر احمد آمد

 

سوره كوثر شد ورد لب خيل ملك

 كوثر عشق به قرآن محمّد آمد

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در ولادت حضرت امام حسن عسکری (ع) 3291

در ولادت امام حسن عسکری (علیه السلام)

 

زمین چشم تماشا شد امام عسکری آمد

بهشت آرزوها شد امام عسکری آمد

 

هوای سامره گلپوش از عطر نفس هایش

گل ایمان شکوفا شد امام عسکری آمد

 

سروش هاتف غیبی بشارت داد "هادی" را

گره از کار دل وا شد امام عسکری آمد

 

حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش

تمام حسن پیدا شد امام عسکری آمد

 

چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش

که عقل از شوق، شیدا شد امام عسکری آمد

 

صفا دارد سرور اهل دل در عالم معنا

بساط سور بر پا شد امام عسکری آمد

 

تجلی کرد در برق نگاهش هیبت حیدر

طلوع مهر زهرا شد امام عسکری آمد

 

صدای پای او در کوچه باغ زندگی پیچید

حضورش عالم آرا شد امام عسکری آمد

 

زمان، امشب ((کمیل)) از شوق سر از پای نشناسد

که  خلقت  باز معنا شد امام عسکری آمد

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح حضرت معصومه (س) 3245

در مدح حضرت معصومه (سلام الله)

 

سر تا به قدم زهرا ، یا حضرت معصومه

تاج سر کرمنا ، یا حضرت معصومه

 

ای آینه ی عصمت ، ایمان و حیا ، عفت

در حسن تو شد پیدا ، یا حضرت معصومه

 

مهر تو سرشت ما قم از تو بهشت ما

از خاک تو خشت ما ، یا حضرت معصومه

 

ای کهف امان کویت وی باغ جنان بویت

ای روح تو روح افزا ، یا حضرت معصومه

 

چون بنده ی درگاهت افتاده سر راهت

صد موسی «واعدنا» ، یا حضرت معصومه

 

هم دختر موسایی هم خواهر دریایی

دریاب دل ما را ، یا حضرت معصومه

 

صبر از تو رضا از تو ، آمین دعا از تو

ماییم همه نجوا ، یا حضرت معصومه

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

احوالات حضرت امام حسن عسگری (ع) 3215

احوالات حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام)

 

ﺍﯼ ﻓﺮﻭﻍ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺫﺭﻩ ﭘﺮﻭﺭﯼ

ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﭼﺸﻤﯽ ﺯ ﻋﺎﻟﻢ ﺩﻟﺒﺮﯼ

 

ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺣﺴﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﮐﺮﺩ

ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻫﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﺮ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮﯼ

 

ﺍﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﺭﻭﺷﻦ ﺗﻮ ﻣﻌﻨﯽ ﻋﯿﻦ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦ

ﻣﯽ‌ﻧﺸﯿﻨﻢ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺣﻖ ﺑﺎﻭﺭﯼ

 

ﺧﻮﻥ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﮔﻬﺎﯼ ﺗﻮ

ﺟﻠﻮﻩ ﯼ ﺧﯿﺮ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﮐﻮﺛﺮﯼ

 

ﺗﯿﻎ ﺍﺑﺮﻭﯾﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺭﯾﺰﺩ ﺳﭙﺎﻩ ﻓﺘﻨﻪ ﺭﺍ

ﻫﯿﺒﺖ ﺗﻮ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺣﯿﺪﺭﯼ

 

ﻣﮑﺘﺐ ﻭ ﻣﺸﯽ ﻭ ﻣﺮﺍﻣﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ

ﺩﺭ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﺩﯾﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﯿﻮﻩ ﯼ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ

 

ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺕ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪ ﯼ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﺳﺖ

ﺳﺮ ﺍﻟﻠﻬﯽ ﺗﻮ ، ﻧﻮﺭ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺗﺎ سری

 

ﺩﺭ ﺷﻌﺎﻉ ﻧﻮﺭ ﺗﻮ ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ها ﮔﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ

ﮐﻬﮑﺸﺎﻧﻬﺎ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﺮ ﻣﺎﻩ ﺟﻤﺎﻟﺖ ﻣﺸﺘﺮﯼ

 

ﻣﺎﺳﻮﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﻠﻖ ﺷﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﻤﻦ ﺍﻫﻠﺒﯿﺖ

ﮔﺮﺩﺵ ﭼﺮﺥ ﻓﻠﮏ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺳﺮﺳﺮﯼ

 

ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺯ ﭼﺸﻢ ﺁﺳﻤﺎﻥ

ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﯼ

 

ﺳﺎﻣﺮﻩ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩ

ﻋﺸﻖ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﮕﺮﯼ

 

ﺁﺑﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﻟﻄﻒ ﮐﺮﺩﮔﺎﺭ

ﺩﺳﺖ ﺩﻟﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺭﻭﺯ ﺳﺨﺖ ﺩﺍﻭﺭﯼ

 

ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺗﻮ

ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺗﺮ ﺯ ﻣﻬﺮ ﻣﺎﺩﺭﯼ

 

ﺍﻑ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﻗﺪﺭ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻨﺪ

ﻗﺪﺭ ﺯﺭ ﺯﺭﮔﺮ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﻗﺪﺭ ﮔﻮﻫﺮ ﮔﻮﻫﺮﯼ

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

احوالات حضرت امام حسن عسگری (ع) 3214

احوالات حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام)

 

دﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽﺯﺩﯼ ﻭ ﺑﻮﺩ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﭘﺴﺮﺕ

ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﺳﺎﻣﺮﻩ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ

 

ﺳﺎﻣﺮﺍ ﺷﺪ ﻗﻔﺲ ﺗﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻃﺎﺋﺮ ﻗﺪﺱ

ﻭ ﺷﮑﺴﺖ ﺁﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﺝ ﺑﻼ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮﺕ

 

ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﻭ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﮔﺬﺷﺖ

ﺳﺨﺖ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺷﺪ تیره ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺕ

 

ﮐﻌﺒﻪ ﺩﺍﺭﺩ به ﺩﻟﺶ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺭا

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻮﯾﺶ ﮔﺬﺭﺕ

 

ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺁﺏ ﻃﻠﺐ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﻧﻮﺷﯿﺪﯼ ﻭ شد

ﻋﻄﺶ ﮐﺮﺑﺒﻼ ﻗﺎﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﺮت

 

ﺩﺭ ﺗﺐ ﺯﻫﺮ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﺗﻮ ﺳﻮﺧﺖ

ﺷﺶ ﺟﻬﺖ ﺷﻌﻠﻪ ﮐﺸﯿﺪ ﺁﺗﺶ ﻏﻢ از ﺟﮕﺮﺕ

 

ﺭﻓﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ

ﺳﺮ ﺯﻧﺪ ﺍﺯ ﺻﺪﻑ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺒﺮﯼ ﮔﻬﺮﺕ

 

ﮐﻤﯿﻞ کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

احوالات حضرت امام سجاد (ع) 2936

احوالات حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

بر غربت غریب شهیدان گریستم

سرشارتر ز چشمه و باران گریستم

 

چل سال بر مصیبت جانسوز کربلا

از دل کشیده ناله ی سوزان گریستم

 

چون شمع نیمه سوخته در مجلس عزا

پیدا گریستم من و پنهان گریستم

 

با خاطرات ، زندگی من گذشت ، آه

هر لحظه ای به قصه ای از آن گریستم

 

تا آب خوشگوار به لبهای من رسید

بر تشنه جان سپردن مهمان گریستم

 

ششماهه دیدم آب شدم از غم علی

بر آن شهید کوچک عطشان گریستم

 

مانند خیمه ها دلم آتش گرفت ، آه

بر ماجرای شام غریبان گریستم

 

دیدم سر بریده ی خورشید نینوا

بر نی کند تلاوت قرآن گریستم

 

وقت مرور واقعه ی کربلا به شام

بر قحطی عدالت و ایمان گریستم

 

هرچند حق روضه ی داغش ادا نشد

در ماتم حسبن فراوان گریستم

 

کمیل کاشانی

عید غدیر خم 2529

عید غدیر خم

 

در عرش خدا آنچه به پیغمبر گفت

تا ختم کلام گفت و باز از سر گفت

 

در یکصد و بیست بار , معراج رسول

بیش از همه از ولایت حیدر گفت

 

تنها نه علی مدد پیمبر می گفت

جبریل علی علی مکرر می گفت

 

فرمود پیمبر شب معراج , خدا

با من سخن از زبان حیدر می گفت

 

مولاست علی کمال مطلق با اوست

آرامش این چرخ معلق با اوست

 

بشناس حقیقت خدا را با او

زیرا که علی است با حق و حق با اوست

 

بر صفحه ی دل مهر ولايت داریم

سینه سپر تیغ ملامت داریم

 

هر روز برای ما غدیری دگر است

سرمست خمیم و جوش بیعت داریم

 

دریاست دلش ، آب حیات است علی

بر خلق ، سفينة النجات است علی

 

وقتی که نبی " لحمک من لحمی" گفت

شایسته ی ذکر صلوات است علی

 

مرحب شکنی که فتح خیبر با اوست

آرامش خاطر پیمبر با اوست

 

در فضل و کرامتش همین بس باشد

گویم اگر اختیار محشر با اوست

 

روزی که به پا شود فغان از آتش

بیرون نبرد خصم تو جان از آتش

 

دلبسته ی عشق تو علی می ماند

در سایه ی عرش در امان از آتش

 

آنان که علی مرتضی را دیدند

آئینه در آئینه خدا را دیدند

 

آغوش گشود کعبه مانند صدف

تا گوهر ناب لافتی را دیدند

 

قران که به سینه ی پیمبر آمد

در مدح کمال و جود حیدر آمد

 

" قد افلح مومنون " به لب داشت علی

از کعبه چو روی دست مادر آمد

 

با نور خدا ز یک سرشت است علی

عنوان کتیبه ی بهشت است علی

 

فرمود نبی : در آسمان ها دیدم

بر صورت هر چیز نوشته است علی

 

ﺁﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻮﺍﯼ ﺍﻟﺘﺠﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ

ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺷﻔﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ

 

ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺧﻠﯿﻞ ﺑﺖ ﺷﮑﻦ ﮔﻠﺸﻦ ﺷﺪ

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام علی النقی الهادی (ع) 2525

در مدح و میلاد امام علی النقی الهادی (ع)

 

دلم امشب گدای سامراست

از تو غیر از تو را نخواهم خواست

 

یا علیّ النقیٍ الهادی

حرم تو بهشت قرب خداست

 

آسمان خاکبوس گنبد تو

کهکشان پیش پای تو برخاست

 

«مهبط الوحی و معدن الرحمه»

دل دریایی و زلال شماست

 

ذره با یک اشاره ات خورشید

قطره با یک نگاه تو دریاست

 

« من عصاکم فقد عصی الله »است

که مطیع شما مطیع خداست

 

قصه ی دوستی تان مولا

شرح و تفسیر وال من والاست

 

«قد نشرتم شرایع الاحکام»

راه غیر از شما فریب و خطاست

 

«قولکم صدق ، فعلکم حقٌّ

امرکم متبع » که حکم قضاست

 

بسته بر بال هر ملک آمین

نفس جاری تو عین دعاست

 

«من اتاکم نجی» ، برای همه

آن ضریح شکسته قبله نماست

 

مشعل جامعه کبیره ی تو

به یقین رهگشای اهل ولاست

 

هر فرازش کتاب معرفت است

سطر سطرش شعور و شور افزاست

 

و خدا در طلیعه ی خلقت

عرش خود را به نورتان آراست

 

برج و باروی اقتدار شما

تا قیامت بلند و پا بر جاست

 

بزم می ، برکة السباع ، ای وای

روضه هایت گریز عاشوراست

 

خاکبوس در تو سلطان است

هرکه بیچاره ی تو شد آقاست

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

عید غدیر خم 2524

عید غدیر خم

 

از نسیم نغمه ی "من کنت مولا" در غدیر

باغ توحید و رسالت شد شکوفا در غدیر

 

جبرئیل عشق مست جذبه ی اشراق گفت

با امین وحی پیغام تولا در غدیر

 

فیض "اتممتُ علیکم نعمتی " شد بر زمین

از ثری شد غرق نعمت تا ثریا در غدیر

 

بر فراز دست پیغمبر در آن روز بزرگ

پرچم سبز ولایت گشت بر پا در غدیر

 

دست ها وقتی که با دست علی میثاق بست

داشت لبخند رسول حق تماشا در غدیر

 

"وال من والاه " شد از لطف آمین مستجاب

" عاد من عاداه " شد بر آسمان ها در غدیر

 

جوش می زد " خم" در آن غوغای " اکملت لکم"

شد علی ساقی این جام گوارا در غدیر

 

هر که در روز ازل نوشید از خم الست

گشت از جام ولایت جرعه پیما در غدیر

 

برکه شد دریا ز موج اشک شوق عرشیان

شد بهشت آرزو دامان صحرا در غدیر

 

مقصد از ایجاد هستی خلقت مولا علی است

کشف شد بر خلق ، راز این معما در غدیر

 

انبیا مُهر نبوت از علی دریافتند

فصل ناب وحی شد تفسیر و معنا در غدیر

 

زد قدم موسی عصا در دست بر تجدید عهد

ز آسمان آمد پی تبریک عیسی در غدیر

 

قدسیان دیدند سوز ماتم ابلیس را

ناله اش پر کرد گوش کهکشان را در غدیر



کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح امیرالمومنین حضرت علی (ع) 2510

در مدح حضرت علی (علیه السلام)

 

تضمین غزل زیبای استاد شهریار

 

به نجف رساندم امشب دل درد آشنا را

که به خاکبوست آرم نفس شکسته پا را

مدد از خدا گرفتم که بگویم از تو یارا

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را

 

جلوات اولیا را به جمال او جلی بین

و بهشت آرزو را به ولایت ولی بین

به زلال مهرش آیینه ی قلب ، صیقلی بین

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

 

به مدیح او خدایا قلمم ز پا نماند

دل من ز عشق مولا نفسی جدا نماند

اگر آستین فشاند به جهان گدا نماند

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را

 

به مصاف او کسی که برود رود به مسلخ

ز نهاد دشمن او به فلک رسیده آوخ

چکنم بدون لطفش دم مرگ و قبر و برزخ

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

 

به پناه ، لنگر دل ، به کرانه ی علی زن

به امید تکیه هر لحظه به شانه ی علی زن

نفسی اگر زنی تو ، به بهانه ی علی زن

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

 

غم عشق جاودانش که سرشته با گل من

اگر عاشقی بفهمی که چه کرده با دل من

همه جاست مهر رویش به یقین مقابل من

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

 

علی است آنکه باشد بری از همه معایب

به رسول حق مشیر است و وزیر و یار و نایب

نشود دل زلالش ز حضور دوست غایب

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجای

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

 

علی است شاه مردان و امیر سرفرازان

علی است سر مستی و دلیل دلنوازان

علی آنکه دل سپردند به مهرش عشقبازان

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که می تواند که به سر برد وفا را؟

 

نه فقط کلیم ذوقم به کمال مدح او ماند

که ملک به عرش هم در حرم علی پر افشاند

چو خدا به صبح خلقت علی یا علی به لب راند

نه بشر توانمش گفت نه خدا توانمش خواند

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

 

شده جبرییل از اول به نجف مقیم رحمت

ملکوت آرزوهاست در این حریم رحمت

به مشام جان رسید از حرمش شمیم رحمت

به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

 

به خدا در اهتزاز است به بام دل لوایت

همه عمر عاشقانه زده ام دم از برایت

زده مرغ جان من پر ، شب و روز در هوایت

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت

چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را

 

نفس تو خرج می شد به هوای مستمندان

که علی علی علی بود ، نوای مستمندان

چقدر به دوش بردی تو غذای مستمندان

چو تویی قضایگردان ، به دعای مسمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

 

من و ذکر نام مولا که جلا دهد به قلبم

من و یاد او که باشد به دل شکسته مرهم

به مسیح می دهد روح و ز نوح می برد غم

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

 

من و خلوت تهجد من و سوز و اشک و آهی

به امید یک تبسم ، به اشاره ای ، نگاهی

که برای من نمانده است به غیر تو پناهی

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

 

به (کمیل) داده از لطف ، به نوکریش منصب

شده کوله بار عمرﻡ ز عطای او لبالب

ﮐﻪ به دل نهفته دارم ز غمش هزار مطلب

ز نوای مرغ یا حق ، بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 

 حاج محمود شریفی (کمیل کاشانی)

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

اربعین حسینی 2322

اربعین حسینی

 

ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ

ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ

 

ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ

ﺻﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺻﻔﺘﺎﻧﻨﺪ

 

ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺷﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ

ﺩﺭ ﻫﺮﻭﻟﻪ ﯼ ﺳﻌﯽ ﺣﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭﺍﻧﻨﺪ

 

ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ

ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘﺐ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ

 

ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ

ﺍﻟﺤﻖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﺎﻥ ﺗﻮ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ

 

ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﻗﺪﺡ ﺭﺍ

ﺗﺎ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍز ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ

 

ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ

ﺗﺎ ﺁﺗﺶ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ 

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در احوالات حضرت امام جواد (ع) 2005

در احوالات امام جواد (علیه السلام) 

 

دلم در هوای جواد الائمه

گرفته نوای جواد الائمه

 

بهشت صفا هر که خواهد ، ببیند

به صحن و سرای جواد الائمه

 

بلند است بر بام قصر سخاوت

هماره لوای جواد الائمه

 

بزرگی بوسد زمین ادب را

که افتد به پای جواد الائمه

 

رها شد " اباصلت" از کنج زندان

ز فیض دعای جواد الائمه

 

به " یحیی ابن اکثم" عصا کرد اقرار

که دارم ولای جواد الائمه

 

دل سنگ شد آب حتی

ز غمناله های جواد الائمه

 

گل باغ طاها ، جوانمرگ زهرا

بمیرم برای جواد الائمه

 

نوای " کمیل" است گاه توسل :

گدایم گدای جواد الائمه

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

اربعین حسینی 2003

اربعین حسینی

 

در اربعین داغ تو و لاله های تو

زینب شده مسافر کرببلای تو

 

نشناسیم کنون که شکستم ز داغ ها

شد پیر خواهر تو برادر به پای تو

 

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام

شد سایبان من سر از تن جدای تو

 

افتاد اگر چه دست علمدار بر زمین

بردم به دوش صبر و شهامت لوای تو

 

باشد کبود پیکر آزرده ام گواه

خوردم کتک به جای همه بچه های تو

 

چل روز نه ، گذشته چهل سال از غمت

خواهر بمیرد از غم بی انتهای تو

 

بازار کوفه شاهد ایثار زینب است

از نوک نیزه چونکه شنیدم صدای تو

 

یک قافله شکسته دل آوردم از سفر

تا وا کنند عقده ی دل در هوای تو

 

می زد یزید بر لب تو چوب خیزران

تا نشنود کسی نفس جانفزای تو

 

هرگز کسی به حال دل من نمی رسد

دارد خبر ز خستگی من خدای تو

 

از من بگو به ساقی در خاک خفته ات

کز خاطرم نمی رود ای گل وفای تو

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح حضرت معصومه (س) 1475

در مدح حضرت معصومه (سلام الله)

 

جبرییل اینجا هر از گاهی کبوتر میشود

خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود

 

قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است

عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود

 

عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است

در صفات و خلق ، دختر عین مادر میشود

 

در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است

در کمال علم ، تالی تلو حیدر میشود

 

حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است

در زلال مهر او دلها مطهر میشود

 

در مثل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ

هر که انکار مقامش کرد کافر میشود

 

نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم

باغ جانم از نسیم او معطر میشود

 

تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او

عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

جناب سید الشهداء حضرت حمزه (ع) 1414

جناب حمزه (علیه السلام)

 

در سینه اش که نیزه ی وحشی مکان گرفت

ای وای ، قلب خاتم پیغمبران گرفت

 

وحشی تر از همیشه غلامی که هنده داشت

می خواست تا که سود بگیرد زیان گرفت

 

بیرون شد از کمین و دل شیر را شکافت

یا سینه ی رسول خدا را نشان گرفت

 

آزادی اش به قیمت سنگین تمام شد

از مصطفی قرار دل ، از حمزه جان گرفت

 

آن روز در هوای غریبانه ی احد

از داغ آن شهید دل آسمان گرفت

 

خواهر کنار نعش برادر ز هوش رفت

آه از جگر کشید و به ناله زبان گرفت

 

در سوگ او مدینه ی دل شد سیاهپوش

بغضی غریب اشک مرا در میان گرفت

 

یک لحظه از مدینه دلم رفت کربلا

آنجا که خون ز چشم امام زمان گرفت

 

زینب نشست پیش برادر به قتلگاه

گلبوسه ها ز حنجره ی خونفشان گرفت

 

ﮐﻤﯿل کاشانی

در شهادت امیرالمومنین حضرت علی (ع) 1318

در شهادت حضرت علی (علیه السلام)

 

شب بود و می رفتند حیدر را بشویند

آئینه ی الله اکبر را بشویند

 

از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد

تا پیکر ساقی کوثر را بشویند

 

باور نمی کردند ، آیا این علی بود ؟

یعنی چگونه روح باور را بشویند

 

بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم

تا بچه ها زخم مکرر را بشویند

 

پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی

باید کمی آرام تر سر را بشویند

 

زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای

انگار می رفتند مادر را بشویند

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) 1236

در ولادت حضرت امام حسن مجتبی (ع)

 

تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏ آيد

شب دل را به شيدايى سحر كن يار می ‏ايد

 

لباس آبرومندى به بر كن يار می ايد

ز هر چه غير او صرف نظر كن يار می آید

 

نمی‏پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد

تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

 

كسى از غم نمى‏گويد حديث شادمانى كن

مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن

 

تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن

بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن

 

كه در باغ ولايت غنچه‏اى زيبا شكوفا شد

امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد

 

صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده

به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده

 

طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده

كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده

 

حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور

نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور

 

مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد

خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد

 

اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد

به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد

 

مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد

كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد

 

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده

خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده

 

بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده

شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده

 

ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را

تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

 

حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد

حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد

 

حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد

حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد

 

دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب

ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب

 

كرامت خاكسار درگه والامقام او

سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او

 

حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او

ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او

 

عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد

حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

 

شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا

صداقت میشود در جوهر گفتار او معنا

 

كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا

بنى آدم تماشا مى‏كند تفسير كرّمنا

 

نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده

كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

احوالات ام المومنین حضرت خدیجه (س) 1120

احوالات ام المومنین حضرت خدیجه (سلام الله)

 

شعب ابى طالب چه سخت و جانگزا بود

زندان طاقت سوز مردان خدا بود

 

بيش از سه سال آنجا چه غربتها كشيدند

در راه دين بر خود مرارتها خريدند

 

مرد و زن تازه مسلمان در تب و تاب

در تنگناى قحطى نان ، كمّى آب

 

دشمن كه با اين كار قصد سركشى داشت

پيروزى خود را در اول سهل پنداشت

 

مى‏خواست تا از دين نشان ديگر نماند

حتى اثر از نام پيغمبر نماند

 

او را نداد اين كار شرم آور نتيجه

با اين كه شد بيمار و دلخسته خديجه

 

هر روز حالش بدتر از روز دگر بود

زخم زبانها بر دل او نيشتر بود

 

تا عاقبت از اين جهان بار سفر بست

از انزواى غربت دنيا نظر بست

 

آن زن كه در اسلام شأنش هست والا

همپاى زنهاى بهشتى مثل حوّا

 

آن زن كه هست خويش را در پاى دين داد

دارائي اش را در پى احياى دين داد

 

بنت خويلد افتخار دين توحيد

جاويد شد از جود او آئين توحيد

 

در روزهاى آخر عمر از تب درد

شمع وجودش آب مى‏شد گريه مى‏كرد

 

بنت عميس اسما كنار بسترش بود

در لحظه های سخت بالای سرش بود

 

پرسيد بى‏بى جان چرا در التهابى

از مرگ مى‏ترسى و يا فكر حسابى

 

تو شوهرى چون مصطفى دارى خديجه

در پيشگاه حق جزا دارى خديجه

 

با اينكه مى‏دانى به محشر ياورت كيست

در گريه و بى‏تابي ات ديگر سبب چيست؟

 

فرمود با اسما خديجه غرق ناله

بي تاب زهرايم كه باشد چارساله

 

آئينه جان من است اين روح پرور

سخت است بر آن چارساله داغ مادر

 

اندوه و اشک من بر آن روح عفاف است

بى مادرى جان سوز در شام زفاف است

 

اسما تو بر ریحانه ی من یاوری کن كن

آن شب به جاى من برایش مادری كن

 

شام زفاف فاطمه اسما وفا كرد

پيغمبر اكرم براى او دعا كرد

 

بگذشت چندين سال تا يك شام ديگر

آن شام يلداى غم و اندوه حيدر

 

اشك غم از چشم شب و مهتاب مى‏ريخت

اسما به روى جسم زهرا آب مى‏ريخت

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) 912

در شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع)

 

مولای من سلام خدا هدیه محضرت

گلبوسه ی ملايکة الله بر درت

 

یا صادق الائمه که قران ناطقی

عالم فدای آن نفس روح پرورت

 

تا از تو کسب فیض کنند ای شکوه علم

زانو زنند خیل ملک پای منبرت

 

بر کرسی خطابه لبت چونکه باز شد

باغ بهشت مصطفوی شد معطرت

 

از تو گرفت درس بصیرت ابوبصیر

صدها زراره کاتب و اندیشه گسترت

 

سرچشمه ی زلال حقیقت کلام توست

شد جرعه نوش ، علم و فضیلت ز کوثرت

 

معراج توست علم و در آن سیر نور شد

هفت آسمان عالم معنا مسخرت

 

تنها جهاد ، عرصه ی شمشیر و تیغ نیست

روز ازل جهاد سخن شد مقدّرت

 

در دست تو کتاب خدا بود ذوالفقار

فقه و اصول ، نیزه و شمشیر دیگرت

 

مدیون توست مکتب شیعه الی الأبد

در این جهاد ، لطف خدا بود یاورت

 

دشمن که بست دست یداللهی تو را

رد شد تمام خاطره ها از برابرت

 

رفتی سرِ برهنه و پای پیاده لیک

سیلی نخورد پیش تو در کوچه همسرت

 

در طول عمر ، داغ فدک با دل تو بود

می زد حدیث حادثه زخم مکررت

 

باشد برای اهل ولا ، جلوه ی حضور

در گوشه ی بقیع ، مزار مطهرت

 

گاهی نگاه کن به دل بیقرار من

دست «کمیل » دامن تو ، جان مادرت

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

در مدح و میلاد حضرت علی اکبر (ع) 752

 در مدح و میلاد حضرت علی اکبر (علیه السلام)

 

خيمه زد قافله ی شوق به صحراى دلم

شعر شد همنفس شور هم آواى دلم

 

جرعه جرعه مى‏جان ريخت به ميناى دلم

كائنات آمده امشب به تماشاى دلم

 

بسكه شاد است سر از پا نشناسد تا صبح

كرده امضا سند آينه دارى با صبح

 

آسمان سفره ی لبخند و شكوفايى شد

يك مدينه طپش و مستى و شيدايى شد

 

كوچه ی سبز بنى هاشم، رؤيايى شد

عقل عاشق شد و مجنون شد و ليلايى شد

 

گلپسر كرد خداوند عنايت به حسين

قدسيان گفتند تبريك ولادت به حسين

 

چه خبر بود مگر عرش به شور آمده بود

خانه ی وحى طربخانه نور آمده بود

 

فرصت سرخوشى و سور و سرور آمده بود

ادب و غيرت و ايثار و شعور آمده بود

 

نبوى سيرت و صورت علوى خوى و صفات

به گل روى على اكبر ليلا صلوات

 

پسر خون خدا جلوه ی تصوير على

نفسش دارد هر آينه تأثير على

 

نعره ی حيدرى‏اش صولت تكبير على

برق شمشيرش از شعله ی شمشير على

 

كربلا شيفته ی نبض قدمهايش بود

شرح قانون حيات از (اَوَلَسْنا)يش بود

 

هر طرف عطر نفسهاى پيمبر آمد

آيه ی ديگرى از سوره كوثر آمد

 

مرد شير افكنى از تيره ی حيدر آمد

على اكبر على اكبر على اكبر آمد

 

در شب يازدهم ماه تمام آمده است

نه فلك پيش قدومش به قيام آمده است

 

آمده تا گل گلزار شهادت باشد

جرعه نوش مى سرشار شهادت باشد

 

نقد جان داده خريدار شهادت باشد

غرق خون گرمى بازار شهادت باشد

 

روى او را كه پدر ديد در آئينه ماه

گفت: لا حول و لا قوة الا بالله

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

زبانحال امیرالمومنین حضرت علی (ع) 685

زبانحال امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام)

 

یک مدینه دشمن و یک حیدر تنها بمان

اه ای تنهاترین یار علی ، با ما بمان

 

حرف رفتن می زنی ، همسفره ی تنهاییم

یا مرا با خود ببر یا با علی زهرا بمان

 

دشمنان گویند حیدر را ز پا انداختیم

تا بماند فاتح خیبر شکن بر پا بمان

 

چشم خود وا کن ببین چشم علی کم سو شده

روشنای خانه ام در این شب یلدا بمان

 

تو که میدانی چقدر این دختر تو مادری است

پس برای گریه های زینب کبری بمان

 

گر چه میدانم برای تو مدینه شد قفس

تا که بال زخمی ات بهتر شود اینجا بمان

 

کارهای خانه را بسپار دست فضه ات

تو فقط شانه بزن گیسوی زینب را بمان

 

ناخدا غیر از خدا دیگر ندارد هیچکس

کشتی پهلو گرفته در دل دریا بمان

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

ولادت حضرت امام سجاد (ع) 683

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

وقتی که شب یلداتر از گیسوی یار است

روی زمین زیباتر از صبح بهار است

 

در خیمه ی دل شور و شادی پرده دار است

ای جان مهیا شو که هنگام نثار است

 

عود و گلاب آرید و شیرینی و اسپند

زیباست در این جشن میلاد اشک و لبخند

 

از آسمان پل بسته با گل تا مدینه

نور علی نور است سر تا پا مدینه

 

در حیرتم عرش است اینجا یا مدینه

بسته بهشت عهد اُخُوّت با مدینه

 

کوی بنی هاشم تماشایی است امشب

در لحظه های ناب و رؤیایی است امشب

 

امشب مدینه چون بهشت آرزوهاست

در دامن سبز نجابت گل شکوفاست

 

سجاده و محراب سرشار تمناست

میلاد ذکر و التجا میلاد تقواست

 

خلق علی خوی محمد در وجودش

عطر نماز فاطمه دارد سجودش

 

از نسل ایثار و وفا ایل یقین است

در شور و مستی قلب او عاشق ترین است

 

غرق نیازش آسمانها و زمین است

او سید سجاد ، زین العابدین است

 

در هر نگاهش صد صحیفه راز دارد

دست دعایش مصحف اعجاز دارد

 

حسن ختام کربلا در خطبه ی اوست

شور قیام کربلا در خطبه ی اوست

 

متن پیام کربلا در خطبه ی اوست

یعنی تمام کربلا در خطبه ی اوست

 

بر منبر ارشاد در شام بلا رفت

بنیاداستبداد بر باد فنا رفت

 

دنیا ندیده در دل آرایی نظیرش

افتاد صد یوسف پریشان در مسیرش

 

لطف و سخاوت خاکبوس است و فقیرش

مردی که در غربت اسارت شد اسیرش

 

مهر ولایت آفتاب مشرقین است

باغ بهار شهربانو و حسین است

 

کمیل کاشانی

احوالات حضرت زینب کبری (س) 316

احوالات حضرت زینب کبری (سلام الله)

 

دریای دردهای دلش بی کرانه بود

از کودکی به تیر مصیبت نشانه بود

 

از لحظه ای که چشم به چشم حسین دوخت

زینب حدیث زندگی اش عاشقانه بود

 

هر جا حسین رفت چنان سایه بی قرار

منزل به منزل از پی مولا روانه بود

 

انسان ولی فرشته تر از هر فرشته ای

دلخسته از جفای زمین و زمانه بود

 

آوار شد حماسه ی او بر سر یزید

هر چند کوه غصه و داغش به شانه بود

 

در خطبه اش حقیقت اسلام جلوه کرد

ویران گر بنای فریب و فسانه بود

 

آن روز در هیاهوی بازار شام شوم

در ازدحام مطرب و چنگ و چغانه بود

 

از مادر شهیده ی خود ارث برده بود

جسمش کبود از اثر تازیانه بود

 

شعر " کمیل" قابل خاتون صبر نیست

تنها برای عرض ارادت بهانه بود

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه