در مدح حضرت ابوالفضل (ع) 5338
در مدح حضرت ابوالفضل (ع)
عُشّاق چون به درگهِ معشوق رو کنند
از آبِ دیدگان ، تنِ خود شستشو کنند
از تیغِ دوست بر تنشان زخمی ار رسد
آن زخم را به سوزنِ مژگان رفو کنند
هر تیرِ آبدار که آید ز شَستِ دوست
آن تیر را به سینهء سوزان فرو کنند
قربانِ عاشقی که شهیدانِ کوی دوست
در روزِ حشر ، رتبهء او آرزو کنند
عبّاسِ نامدار که شاهانِ روزگار
از خاکِ کوی او ، طلبِ آبرو کنند
میرابِ آب بود و لب تشنه جان سپرد
می خواست آبِ کوثرش اندر گلو کنند
بی دست ماند و داد خدا دستِ خود به او
آنان که منکرند بگو روبرو کنند
گر دستِ او نه دستِ خدائی است ، پس چرا؟
از شاه تا گدا ، همه رو سوی او کنند
درگاهِ او چو قبلهء اربابِ حاجت است
باب الحوائجش همه جا گفتگو کنند
(ذاکر) برای آنکه مسمّی به اسمِ اوست
امیدِ آنکه عاقبتش را نکو کنند.
جوهری (ذاکر)
منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه
+ نوشته شده در ۱۳۹۷/۰۸/۰۹ ساعت توسط
|
با سلام