ولادت حضرت امام سجاد (ع) 617
در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)
محیط نور را نور آفریدند
سپاه شور را شور آفریدند
به خورشید ولایت ماه دادند
بگو نورِعلینور آفریدند
سپهر امشب زند بر خاک، زانو
مَلَک خواند ثنای شهربانو
خدا امشب ولیّش را ولی داد
جمالی منجلی نوری جلی داد
حسین بن علی چشم تو روشن
که امشب بر تو ذات حق علی داد
شب وجد امام عالمین است
که میلاد علی ابن الحسین است
جمالِ بی مثالِ داور است این
به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این
حسن زادی، حسین آوردهای، یا
امیرالمؤمنین دیگر است این
به چشم نور از او نور بارد
جمال چارده معصوم دارد
به مولا جلوۀ مولا مبارک
جمال ربیالاعلی مبارک
امام چارم آوردی به دنیا
عروس حضرت زهرا مبارک
عبادتهای حیدر یاد آمد
که عید حضرت سجاد آمد
به چشمم نور مطلق آفریدند
به نامم ذکر یاحق آفریدند
یقین باشد مرا امشب دوباره
به سر شور فرزدق آفریدند
سرشک شوق ریزد از دو عینم
که مداح علی ابن الحسینم
به صورت حُسنِ صورت آفرینش
ز صورت آفرینش، آفرینش
فلک خواند به لب عین الحیاتش
ملک گوید به رخ حقّ الیقینش
کلام وحی ریزد از دهانش
دعا گل بوسه گیرد از لبانش
خدا مشتاق یارب یارب اوست
سحر دلدادۀ ذکر شب اوست
کلیم الله مدهوش تکلّم
مسیحا زندۀ لعل لب اوست
عبادت بوسه گیرد از جبینش
خدا فرموده زینالعابدینش
ولایت تشنۀ جام ولایش
همه دلهاست، دشت کربلایش
چهل پرواز از گودال تا شام
چهل معراج تا طشتِ طلایش
سفر از کبریا تا کبریا داشت
عروجی همچو ختمالانبیا داشت
به خلقت در اسارت مقتدایی
کند در بندگی کار خدائی
کند روز اسارت دست بسته
ز کار عالمی مشکل گشائی
فراز ناقۀ اوج اقتدارش
زبان هنگام خطبه ذوالفقارش
کلامش همچو آیات شریفه
حماسه، روشنی، حکمت، لطیفه
به دریای دلِ اهلِ تولّا
گهر جاری است از متن صحیفه
دعای اوست وحی آسمانی
معانی در معانی در معانی
الا سیر عروجت تا سحرگاه
من الله و الی الله و مع الله
نهان از چشمها اسرار خود را
علی با چاه میگفت و تو با ماه
تو قرآنی تو ایمانی تو دینی
تو سر تا پا امیرالمؤمنینی
مزارت بیت قرب داور ماست
بقیعت کربلای دیگر ماست
به معراج عروج از خویش تا دوست
تولای شما بال و پر ماست
به «میثم» از ازل شد این عنایت
که با مهر شما گردد هدایت
حاج غلامرضا سازگار (میثم)