در مدح حضرت علی ابن ابی طالب (ع) 5497

در مدح حضرت علی ابن ابی طالب (علیه السلام)

 

ای همه دلها زطور عشق تو شیدا

درهمه دل جلوه جمال تو پیدا

 

دل چه بودهست بر جلوه حسنت

تنگ تو چشم حسود خطه دنیا

 

نرگس چشم تو شوخ شوخ خمارین

سنبل زلف تو پیچ پیچ مطرا

 

غنچه لعلت به طیف و دلکش و موزون

نخله قدت باند و دلبرو رعنا

 

با که اذان میدهد بلال موذن

بردربیت خدا بصورت معلا

 

ظاهرمعنی اگرچه مثل مثالی

نیست مثال تو درحقیقت معنا

 

باعث آدم شوی بعالم خلقت

زاده حوا شوی به رنگ و تقاضا

 

آدم و حوا کجا که بودی و هستی

پیشتر ازصدهزارآدم و حوا

 

گاه شوی نورنخل وادی ایمن

گاهی شوی همکلام حضرت موسا

 

نورتو محرم به کارخانه خلقت

نعل سمندت فرازسینه غبرا

 

جوهرذات تورا برنگ معدد

چون بشناسد هزاردیده برنا

 

نام تو درهرزبان عزیزو مکرم

عکس تودرهرنظرجمیل و مصفا

 

بنده فرمان رای پاک تو هستند

عالم ایجاد ارض و عرش معلا

 

هرکه به فضلی ثنا و مدح تو گوید

جن و ملک و وحش و طیرو ماهی دریا

 

جمله به حکم تو اند درسربگردش

جمله افلاک و شمس و ماه و ثریا

 

گرننماید سحاب لطف تو یاری

سرنزند ذره گیاه  زصحرا

 

اولی و آخری و ظاهرو باطن

حاکمی و قادری و عالم و دانا

 

عقل چه ساتن پی برد به کنه صفاتت

پشه مسکین کجا و مسکن عنقا

 

کیست (پریشان) که ازجریده وصفت

بازکند صفحه نه هی هی و حاشا

 

پریشان زنجانی

منبع کانال گنجینه گذشتگان 

زندگینامه مرحوم پریشان زنجانی 5496

زندگینامه مرحوم پریشان زنجانی

 

عباس خان افشار متخلص به (پریشان)

درسال 1282ق پا به عرصه وجود گذاشت

تحصیلات مقدماتی را درمکتب ملا مرتضی در

زادگاه خود (قریه بهمن) از توابع شهرستان زنجان

  شروع نمود و در15 سالگی با خانواده اش

ساکن زنجان گردید و بعد از مدت کمی پدرش

دارفانی را وداع گفت و بعد از فوت پدر او ثروت خود

را با لاابالیگری تباه کرد بطوریکه ازازدواج با

نامزد خود عاجزماند و بعد از مدتی

با دختریکی از مالکین قریه بهمن ازدواج نمود

وبعد ازان پریشان دراثرتالمات روحی

به شهررشت بنزد برادرش رفته ودرآن شهر

ساکن گردید و بعد ازفوت برادر دوباره بشهر زنجان آمد

و به خاطر سرپرستی خانواده با زن برادرش

ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند پسر شد

که یکی از انها در ده سالگی از دنیا رفت

 و باعث افسردگی بیشتر پریشان گردید

و بطوریکه دراشعاراو بوضوح قابل

درک است عاقبت او در45 سالگی در قریه

(عینجک) درسال 1327ق بدیارباقی شتاقفت

از او یک دیوان خطی باقی مانده با مضامینی

 بکرولطیف که حاوی 4400بیت

ودر 275 صفحه نوشته شده  ودر

کتابخانه مسعود فاضلی زنجانی است وبنا بنوشته

 مولف کتاب سخنوران زنجان (فاضلی)علاوه

 بر اینکه مانع چاپ آن شده ازنسخه برداری و

حتی ارائه بدیگران هم خودداری میکرده است

 

منبع کانال گنجینه گذشتگان