در احوالات حضرت علی اکبر (ع) 4758
در احوالات حضرت علی اکبر (ع)
کمانِ سخت گرفتند سست بازو را
بِدین گمان که شکاری کنند آهو را
غرابِ شوم و سیه روی ، زد چو بانگِ کلاغ
گرفت زاغ و زغن ، دورِ طرفه تیهو را
یکی به خنجرِ پُر آب و تیغِ شرربار
یکی به دست کمان ، زد به خاک زانو را
به جلوه گشت چو طاووس باز کبک خرام
به رخ فکند چو هر سو ، پَرِ پرستو را
کبوترِ حرم ، آن شاهبازِ اوجِ وفا
هجوم کرد به کرکس کشید ماهو را
سپند کرد فلک ، اختران به مجمرِ مِهر
به عارضش چو نظر کرد خالِ هندو را
که ناگهان ز کمین منقذِ لعین رسید
گرفته بود به کف تیغِ آتشین خو را
نمود جلوه چو محرابِ کوفه ، کربُ بلا
خودش چو زاده ی ملجم علی شمرد ، او را
چو فرقِ شیر خدا ضربتی به اکبر زد
نمود غرقه به خون طرّه ی سمن بو را
خسوف کرد مهِ آسمان به برجِ جمال
به سانِ مِهر که بر ابر میکشد او را
به صورتی که شفق ماه را احاطه کند
گرفت هاله صفت خون هلال ابرو را
غزالِ چینِ حرم شد شکارِ گرگِ خطا
چو نافه کرد به خون زلف عنبرین مو را
به بست بر رخش آبِ فرات و از خونش
گشود نهر چو شطّ فرات هر سو را
ضعیف گشت دل و رفت قوّتِ جانش
فکند گردن اسب عقاب بازو را
که ای بُراق (1) وفادار وقتِ معراج است
به سوی عرش چو رفرف بکن تک پو را
مرا به مسجدِ اقصی' و قُربِ حق برسان
جدا مساز ز وصلِ خدا ، خدا جو را
شهی که خاکِ درش قابِ قوس اَو اَدنی' است
کنم مقام خود احمد مثال آن کو را
به هر طرف که نگه میکنم جز او نبود
نموده وردِ زبان اَینَما تولّو را (2)
بیادِ قامت ، سروشِ مدام ، قمری دل
کشید نغمه ی یاهو و بانگِ کوکو را
که بلکه بارِ دگر بنگرم به روی پدر
دمی نظر کنم آن سر قدّ دلجو را
شود قتیلِ رهِ حق هر آنکه روز الست
به حقّ گفته بلی' ، حق دیده قالو را
به حالِ مادر زارم ترحّمی بشتاب
به کف گرفته زبان بر دعا دو گیسو را
شها به عینِ عنایت ، به دیده ی (جودی)
شفا ببخش ، فدا ، آن دو چشمِ جادو را
به دردِ هجر نسازد علاج ، غیرِ وصال
درآورند فلاطون و یا ارسطو را.
پانویس ها
1: نامِ مَرکب حضرتِ رسول در شبِ معراج
2: فَاَینَما تُوَلُّوا فَثّمَ وَجهُ الله... ،
آیهء شریفهء ۱۱۵ از سورهء مبارکهء بقره
مرحوم مُلّا غفّار جودی تبریزی
منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه
با سلام