در جلالت حضرت زینب کبری (سلام الله)

 

کوکب رخشنده برج حیا زینب بود

دختر نیک اختر شیر خدا زینب بود

 

افتاب کشورعفت زبعد فاطمه

دومین ممدوحه رب علا زینب بود

 

مادرگیتی چواو دختی نیارد تاابد

زانکه بحرلطف و ینبوع حیا زینب بود

 

انکه دست قدرت حقش بود در استین

گربه چشم دل ببینی برملا زینب بود

 

کلک قدرت چون بنای صبرو همت را گذاشت

گفت صابرتر زکل ماسوا زینب بود

 

زان مقام صبر کاندرکربلا و کوفه کرد

عقل گفتا معدن حلم و حیا زینب بود

 

لیک خاکم برسراییاران که با این سان جلال

بی معین اندر زمین کربلا زینب بود

 

وامصیبت چون بخون غلطان حسین را دید گفت

ای برادر این به محنت مبتلا زینب بود

 

تو بروی خاک غلطان تشنه کام و بی قرار

وزغمت بادیدگان پربکا زینب بود

 

ای پناه بیکسان بردارسرازخاکوبین

بیکس وبی مونس و بی اشنازینب بود

 

خیزوبرگو تا بگیرداکبرت بهرم رکاب

زانکه عازم جانب شام بلا زینب بود

 

شرط یاری نیست کانصارتو بردورتو جمع

لیک تنها درمیان اشقیا زینب بود

 

داغهااندردلت میباشد ای جان جهان

باتو اما درتمام داغها زینب بود

 

روز و شب (محجوب) پاس خدمت زینب بدار

کز چنین خدمت دگراجرتو با زینب بود

 

مرحوم محجوب همدانی

منبع کانال گنجینه گذشتگان