در شهادت حضرت علی اکبر (ع) 3811
در شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
ازبرزین برزمین آن مه فتاد
مات شه بود و سلامش خوش بداد
گفت بابا برتو ازاکبرسلام
حمدلله جستم ازدارالسلام
بروساده خاک ره بنهاد سر
ان پسردرحسرت روی پدر
باپدرمیگفت ازعشق ان شهید
پنجه قدرت حجابم رادرید
زانچه دادی وعده اینک مصطفی
حاضراست ان بادوجام با صفا
داده یک زان دو مرا خوردم بکام
دارد ان دیگربرایت ای همام
حالیا زان جام عشق بااصول
نوش کردم از رسول اندر وصول
جان بلب اورده ام ایثاررا
ای رساننده به منزل باررا
دردم اخربیا جان پدر
جان کندایثارپایت این پسر
بارمن ازهمتت منزل رسید
آفتاب جان زشرق حق دمید
مشرقی دیگرنمود ازمغربم
که نه شرقیم کنون نه غربیم
بود شه دراوج عرش خیمگاه
ناظرشهزاده وان رزمگاه
بانگش امد چون بگوش سرنیوش
شاه عاشق شدسرا پا جمله گوش
—ان یم وحدت زغیرت شدبجوش
باطنش پرجوش شکر ولب خموش
نعره زن درمعنی ازشکروسپاس
این سخن رادرک نتواند قیاس
رنگ ازرخساره انشه پرید
بهرانبدکزوصال امد نوید
درحقیقت رنگ شه شدسرختر
فاقع اید ازشرررخسارزرد
سرخ روی نشئتین چون شاهباز
شدسواروسوی میدان کرد تاز
درشکارانان که گیردبازپر
شه بدیدارعلی بدتیزتر
هرطرف میتاختشاه سرفراز
بهردیدارعلی با سوزوساز
ره بداندش گروه مشرکان
چون بدیدندش غیور ازبیم جان
بهر دیدارعلی شه می شتافت
ناگهان در خاک و خونش باز یافت
کردخالی هردو پارا ازرکاب
دریکیدم ان خدیو مستطاب
مرحوم عنقای تهرانی
منبع کانال گنجینه گذشتگان
با سلام