رباعیهای غدیریه 4927
رباعیهای غدیریه
پیغام رسان ماه سیمای غدیر
زد خیمه چو آفتاب درپای غدیر
فرمود که پیمان سرخم باید بست
با ساقی سرفراز صهبای غدیر
آن روز فرشته درسما گل میریخت
پیوسته زعرش کبریا گل میریخت
با خطبه ای خورشیدی ختم رسل
درپای علی مرتضی گل میریخت
آغاز بهار خرم ایمان بود
هنگام شکفتن گل قران بود
پیوسته نبی سه روز در خم کارش
از خلق خدا گرفتن پیمان بود
ای مردم برگشته زحج گوش کنید
وحی آمده خویش را فراموش کنید
این است پیام حق که درخم غدیر
صهبای تولای علی نوش کنید
وحی آمد و درسینه ای احمد گل کرد
ردآینه نو پاک سرمد گل کرد
ذکرصلوات بر علی و آلش
بر لعل خدا خوان محمد گل کرد
بزمی به صفای صبح دل برپاشد
سالار بهشت ساقی صهبا شد
با آیه (اکملت لکم)خواندن عقل
گل واژه ای عشق ازلی معنا شد
من جز ره راستی نپویم ای خلق
بی امرخدا سخن نگویم ای خلق
من با علی ازیک شجره طیبه ایم
او از من و من نیز ز اویم ای خلق
گل سوره (نور) و (هل اتی)هردو یکیست
یاسین و حکیم و انبیا هردو یکیست
از قول احد احمد مرسل فرمود
قران و علی مرتضی هردو یکیست
ده بزرگی
منبع کانال گنجینه گذشتگان
با سلام