رباعیهای غدیریه

 

پیغام رسان ماه سیمای غدیر

زد خیمه چو آفتاب درپای غدیر

 

فرمود که پیمان سرخم باید بست

با ساقی سرفراز صهبای غدیر

 

آن روز فرشته درسما گل میریخت

پیوسته زعرش کبریا گل میریخت

 

با خطبه ای خورشیدی ختم رسل

درپای علی مرتضی گل میریخت

 

آغاز بهار خرم ایمان بود

هنگام شکفتن گل قران بود

 

پیوسته نبی سه روز در خم کارش

از خلق خدا گرفتن پیمان بود

 

ای مردم برگشته زحج گوش کنید

وحی آمده خویش را فراموش کنید

 

این است پیام حق که درخم غدیر

صهبای تولای علی نوش کنید

 

وحی آمد و درسینه ای احمد گل کرد

ردآینه نو پاک سرمد گل کرد

 

ذکرصلوات بر علی و آلش

بر لعل خدا خوان محمد گل کرد

 

بزمی به صفای صبح دل برپاشد

سالار بهشت ساقی صهبا شد

 

با آیه (اکملت لکم)خواندن عقل

گل واژه ای عشق ازلی معنا شد

 

من جز ره راستی نپویم ای خلق

بی امرخدا سخن نگویم ای خلق

 

من با علی ازیک شجره طیبه ایم

او از من و من نیز ز اویم ای خلق

 

گل سوره (نور) و (هل اتی)هردو یکیست

یاسین و حکیم و انبیا هردو یکیست

 

از قول احد احمد مرسل فرمود

قران و علی مرتضی هردو یکیست

 

ده بزرگی

منبع کانال گنجینه گذشتگان