شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)

 

 حسن شدی که غریبی دوباره زنده شود

حسن شدی که دل سرکشیده بنده شود

 

به سلسبیل و به تسنیم لب نخواهد زد

شراب عشق تو را هرکسی چشنده شود

 

پدر شدی پسر اورده ای ز جنس صفا

که عالمی ز وجودش تمام خنده شود

 

هر آنکه گشت جبین سای درگهت شاها

ورا ز ماهی الی مه مرید و بنده شود

 

قتیل زهر جفایی و کشته ی زندان

ز داغ بی کسیت قلب ما تپنده شود

 

به صدر جهل و جهالت ندیده دیده دهر

که همچو منطق تو خنجر بُرنده شود

 

شبیه اکبر گلگون کفن به نزد پدر

خوش ارامیده ای و محنتت کشنده شود

 

تویی تو وارث حق ملیک ذروه حق

که زرنگار به چشم عطاش ژنده ، شود

 

هزار شکر نشد جسم پاک تو زخمی

نیاز نیست عبای ز دوش کنده شود

 

به صحن خلوت قدسی به قاف جود و سخا

نیافریده خدا جز تو تا پرنده شود

 

تو دومین حسنی از قبیله ی مهتاب

وباز قصه‌ای کوچه تکان دهنده شود

 

شرنگ جور کجا و لب امام کجا

به شرح درد و ملالت بر این بسنده شود

 

بجاست تا نفس گرم حیدریّ شما

به روح این غزل سردمان دمنده شوده

 

ز غرب سامره ای آفتاب کردی افول

ز شرق سامره تا ماهتاب زنده شود 

 

امیرمبین اسفندیاری و مهدی رستمی