در مدح حضرت زینب کبری (س) 5774
در مدح حضرت زینب (سلام الله)
ای وجودت تمام ثار الله
وی علمدار بام ثار الله
پایدار همیشه ی توحید
پاسدار قیام ثار الله
به تو دین متکی است تا محشر
از تو پاینده نام ثار الله
به قیام حسین گونه ی تو
تا قیامت سلام ثار الله
هر کلام تو یک حماسه ی خون
هر نفس یک پیام ثار الله
همره و هم مرام و همسنگر
همدم و هم کلام ثار الله
ذوالفقارِ زبان تو در کام
تیغ حق در نیام ثار الله
نام تو، وصف تو، فضیلت تو
سخنِ صبح و شام ثار الله
دل نورانی تو از آغاز
بود بیت الحرام ثار الله
چون تو خواندی خطابه، خونِ گلو
گشت شیرین به کام ثار الله
صحبتت، چشمه های علم علی
حرمتت، احترام ثار الله
بی تو دین را بقا نبود، نبود
کربلا کربلا نبود، نبود
صبر یک قطره و تو دریایی
حلم یک لاله و تو صحرایی
بعد حیدر تو حیدری به سخن
بعد زهرا فقط تو زهرایی
هاجر دو ذبیحِ خفته به خون
مریم هیجده مسیحایی
قیمت اشک توست خون حسین
بلکه خود یک حسینِ تنهایی
قهرمان، شیرزن تو را خوانم؟
به خدا فوق فوق اینهایی
علم یک آیه و تویی قرآن
علم یک صورت و تو معنایی
پدرت زینتِ تمام وجود
تو که هستیِّ زیب بابایی
برده دل از حسین، یک نگهت
بس که در چشم او دل آرایی
مادر زهد و عصمت و تقوا
دختر قدر و نور و طاهایی
فاتح کربلا و کوفه و شام
صاحب خطبه های غرایی
هر بلایی به چشم تو زیباست
خود به چشم خدا چه زیبایی
شهدا از تو زندگی دارند
انبیا هم به تو بدهکارند
تو ز تجلیل برتری زینب
تو همانند مادری زینب
تا صدایت به کوفه گشت بلند
همه گفتند حیدری زینب
باعث سرفرازی اسلام
با سرِ شش برادری زینب
جز امامت که هست خاص حسین
با امامت برابری زینب
منجی چارمین ولیّ خدا
در کنار برادری زینب
به خدا غیر چارده معصوم
از همه مردها سری زینب
همچنان از خطابه ات پیداست
که تو زهرای دیگری زینب
دخت زهرا، ولی کدامین دخت
دختِ اسلامْ پروری زینب
بلکه همراه مادرت زهرا
مادرِ اهل محشری زینب
تو به نخل امیدِ ثار الله
ریشه و شاخه و بری زینب
خلق را سر به سر در آن صحرا
ذکر یا زینب است و یا زهرا
لب خود تا به خطبه وا کردی
باالله اعجازِ مرتضی کردی
کوفه شد کربلای دیگر تو
شام را هم تو کربلا کردی
تو به یک خطبه، حقّ و باطل را
تا قیامت ز هم جدا کردی
مثل مادر برای یاری دین
بارها خویش را فدا کردی
جان به کف داشته چهل منزل
به امام خود اقتدا کردی
در قنوت نماز شب به حسین
اشک افشاندی و دعا کردی
دست های یزید را بستی
نهضت شام را بپا کردی
با نگاه حسین از دل طشت
چشم خود بستی و حیا کردی
تو به گودال شکرها گفتی
تو که تقدیر از خدا کردی
چه کشیدی مگر به بزم یزید
که گریبان خود قبا کردی
لب و دندان و چوب و طشت و شراب؟
از چه رو آسمان نگشت خراب؟
نفست جانِ سیدالشهداست
روح و ریحان سیدالشهداست
قامتت در ریاض رضوان هم
سرو بستان سیدالشهداست
خطبه های همیشه زنده ی تو
متن قرآن سیدالشهداست
از سر نیزه ها به زخم سرت
چشم گریان سیدالشهداست
عضو عضو تو ای همه توحید
پر ز ایمان سیدالشهداست
می توان در مقام و وصف تو گفت
آنچه در شان سیدالشهداست
در ثنایت به نیزه در حرکت
لب عطشان سیدالشهداست
نام عاشقانه ات به خدا
جسم عریان سیدالشهداست
تا زمین و زمان به امر خدا
تحت فرمان سیدالشهداست
نام تو، مدح تو، فضائل تو
ذکر یاران سیدالشهداست
از خداوندگار و خلق مدام
به تو و صبر تو، سلام سلام
سرفرازی که شد خمیده، تویی
وارث مادر شهیده تویی
آنکه خورشیدِ خفته در خون را
شسته با اشک هر دو دیده تویی
آنکه با تیغ نطق حیدری اش
پرده ی خصم را دریده تویی
آنکه هر تلخیِ مصیبت را
شهد جان کرده و چشیده تویی
آنکه بهر بقای عاشورا
یک جهان شورآفریده تویی
آنکه زخم درون و زخم سرش
آسمان را به خون کشیده تویی
باغبانی که لاله هایش را
دست گلچین به تیغ چیده تویی
زائری کز هزار و نهصد زخم
پاسخ خویش را شنیده تویی
آسمانی که بی ستاره شده
مهر و ماهش به خون طپیده تویی
آفتابی که گشته چل منزل
دور هجده سرِ بریده تویی
ذکر سرها هماره بود به لب
السلام علیک یا زینب
سال ها تا ابد هزاره ی توست
روزها روز یادواره ی توست
کوفه و شام بعد عاشورا
شاهد نهضت دوباره ی توست
همچنان بغض در گلو مانده
نفس کوفه با اشاره ی توست
این تن گوشوار عرش خداست
یا تو عرشی و گوشواره ی توست؟
سنگ قعر جهنّمش خوانند
دل هر کس که بی شراره ی توست
این بوَد حلق چاک چاک حسین
یا همان قلب پاره پاره ی توست؟
اشک شب های آسمانی ها
خون هفتاد و دو ستاره ی توست
نظر لطف تو، به گریه ی ماست
اشک شرمنده از نظاره ی توست
همه بیچاره ایم و چاره ی ما
نظر رحمت هماره ی توست
چشم ما در مصیبت تو گریست
گر پسندی تو، بهتر از این چیست؟
به خداوندی خدا سوگند
به امامان جدا جدا سوگند
به محمّد، به فاطمه، به علی
به تمامیّ انبیا سوگند
به حسینی که تشنه لب، او را
سر بریدند از قفا سوگند
به دو دست بریده ی عباس
که جدا شد به کربلا سوگند
به همان سینه ی شکسته که گشت
از سم اسب، توتیا سوگند
به همان طایری که با دمِ تیر
ذبح گردید در هوا سوگند
به یتیمی که چون خیام حسین
سوخت دامانش از جفا سوگند
به خروش تو و به خون حسین
به دو دریای اشک ما سوگند
به حسین و به ظهر عاشورا
به نواهای نینوا سوگند
به خدایی که بود و باشد و هست
بی تو اسلام رفته بود از دست
حاج غلامرضا سازگار
منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه
با سلام