دفن شهدا 5197
دفن شهدا
اینجا نگارخانۀ گلهای پرپر است
اینجا بهشت سرخ بدنهای بیسر است
حیران ستـادهاید چرا ای بنیاسد
امروز روز دفن عزیز پیمبر است
من میشناسم این شهدا را یکییکی
سرهایشان اگرچه بریده ز پیکر است
این پیکر حبیب بـوَد، این تن زهیر
این مسلمبنعوسجه، این عون و جعفر است
این پیکری که مانده به گودال قتلگاه
قرآن آیهآیۀ زهرای اطهر است
این زخمها که مانده بر این نازنین بدن
آثار تیر و نیزه و شمشیر و خنجر است
دارد دو زخم بر کمر و بر جگر نهان
زخمی که هر دو باعث قتل مکرر است
داغ برادر آمده یک زخم بر کمر
زخمی که مانده بر جگرش داغ اکبر است
نتوان شمرد زخم تنش را به دید چشم
از بس که جای زخم روی زخم دیگر است
این پیکر گسیخته از هـم از آن کیست؟
این است آن علی که شبیه پیمبر است
چیزی نمانده از بدن پاره پارهاش
زخم تنش ز پیکر بابا فزونتر است
این جسـم پارهپارۀ داماد کربلاست
کو را عروس، نیزه و شمشیر و خنجر است
پیراهن زفاف، زره گشته بر بدن
باران تیر:لاله، حنا خون حنجر است
یک کشته دفن گشته همین پشت خیمهها
نامش علیست ذبح عظیم است و اصغر است
با هم کنید رو به سوی نهر علقمه
آنجا تن شریف علمدار لشکر است
دست و سرش جداست ولی مثل آفتاب
در موج خون به دشت بلا نورگستر است
«میثم!» مزار این شهدا در دل است و بس
زیرا که دل مقام خداوند اکبر است
حاج غلامرضا سازگار
منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه
با سلام