در مدح و میلاد حضرت علی اکبر (علیه السلام)

 

آفتابی کز تجلی بی قرینش یافتم

در فلک می جستم، اما در زمینش یافتم

 

ماه من تا پرده از رخسار نورانی گشود

مهر را شرمنده نور جبینش یافتم

 

خرمن گیسو پریشان کرد و من عشاق را

چنگها بر تار زلف عنبرینش یافتم

 

کیست؟ این محبوب دل، آرام جان، روح روان

که آفرینش را به ذکر آفرینش یافتم

 

این محمد صورت و سیرت، علی اکبر است

آنکه حق را در جمال نازنینش یافتم

 

جان پیغمبر حسین و او بود جان حسین

در دل دریای دین، در ثمینش یافتم

 

زاده لیلا و مجنونش دل هر عاقلی است

وارث طاها، سلیل یا و سینش یافتم

 

گر چه نامش در شمار چارده معصوم نیست

لیک در انگشتر عصمت، نگینش یافتم

 

در وجاهت در بلاغت، در ملاحت، در کمال

یادگار رحمه للعالمینش یافتم

 

در شجاعت چون علی و در سخاوت چون حسن

در عبادت همچو زین العابدینش یافتم

 

هاشمی و در جلالت بی نظیرش دیده ام

فاطمی و با امامت هم نشینش یافتم

 

گر نبود او را شهادت، بد امامت را سزا

کز ولایت چون امیرالمومنینش یافتم

 

چون ادب پرورده دامان علم و حکمت است

با علوم اولین و آخرینش یافتم

 

کیست موسی؟ در حضورش ینده خدمتگزار

کیست عیسی؟ اندر اینجا خوشه چینش یافتم

 

می ستاید دشمنش بر همت و آزادگی

همت او را ز عزم آهنینش یافتم

 

از نبرد کربلایش با چنان استادگی

دست و شمشیر علی در آستینش یافتم

 

در مسیر کربلا، کز لانبالی گل فشاند

پای تا سر عشق و سر تا پا یقینش یافتم

 

از اذانش صبح عاشورا برای اهل بیت

موج تسکین در صدای دلنشینش یافتم

 

تا زبان بنهاد مولا، در دهان اکبرش

با چنان لب تشنگی، ماء معینش یافتم

 

هم پدر شد تازه جانش، هم پسر جان یافت باز

هر یکی را مظهر جان آفرینش یافتم

 

شد روان بر رزم و با او شد روان روح حسین

این حقیقت در وداع آخرینش یافتم

 

من که سر تا پا گناهم، دست حاجت می برم

در حضورش، چون شفیع المذنبینش یافتم

 

درگهش بوسم که خاکش توتیای دیده هاست

دامنش گیرم که من حبل المتینش یافتم

 

من کجا و مدح آن مولا که در توصیف او

اینهمه گفتم، ولی بهتر از اینش یافتم

 

ای (موید) عزت و آزادگی و اخلاص را

از رسول الله و آل طاهرینش یافتم

 

سید رضا موید

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه