زندگینامه استاد محمد عابد تبریزی

 

مولانا محمد عابد تبریزی از

شاعران معاصر ایران زمین است

که در عرصه عرفان و ادب٬ هنرمندی نامدار٬

سخنوری ساحر بیان٬ عاشقی دلسوخته٬ و

عارفی روشن ضمیر بود.

و از دوران کودکی حافظ قران و مونس نهج البلاغه ٬

صحیفه سجادیه٬ و مناجات های

حضرات معصومین (ع)بود٬

و به برکت معنوی آن گوهرهای ناب تربیتی٬

خود غواص بحر بیکران معارف الهیه گردیده بود٬

وبا آشنایی کامل به دواوین بزرگان

عرصه ادب و عرفان در طریق قرآن و

اهلبیت عصمت و طهارت (ع) سیر و سلوک می نمود .

آن سخنورنامدار در محله خیابان شهر تبریز به

سال ۱۳۱۴(ه ش) در یک

خانواده مذهبی ٬دیده به حهان گشود.

پدر استاد عابد ٬شادروان استاد مولانا

که در شعر (یتیم) تخلص می کرد٬

در عصر خود از نخبه شاعران

و قدوه عارفان بود.

و بدین ترتیب بعنوان اولین استاد

وی٬شناخته میشود.

بیست و یک ساله بود که پدر

بزرگوارش به رحمت ایزدی پیوست

و او را در غم فراق خویش سخت

داغدار نمود٬ازآن پس ٬

مسئولیت معاش خانواده را به عهده گرفت٬

در عنفوان جوانی در بازار تبریز مشغول کار گردید٬

شغلی که با حال معنوی و ذوق

سلیم او سخت منافات داشت.

درسال ۱۳۴۴(ه ش) کارمند رسمی بانک تجارت شد

و بعد از سی سال خدمت صادقانه

در سال ۱۳۷۴(ه ش) به افتخار بازنشستگی نایل آمد.

استاد تحصیلات حوزوی داشت و

در اکثر علوم معارف اسلامی از جمله :

فقه و اصول ٬ فلسفه و عرفان٬

ادبیات عرب و فارسی و تفسیر قرآن دانشمندی

صاحب نظر و استادی توانا بود.

استاد در تمامی قالب های شعر فارسی

٬ازقصیده٬غزل٬مثنوی٬ترکیب بندو...

درمضامین  مختلف ادبی٬عرفانی٬

اخلاقی٬تربیتی٬رثایی و...

استادی چیره دست و توانمند بود

که در عصر حاضر کمتر کسی را میتوان یافت که

همانند ایشان ٬آگاه از لطایف ادبی و

رموز عرفانی باشد.

اما در اشعار رثایی که بیشتر

در مدح حضرات معصومین (ع)

به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین(ع)است٬

باروح لطیف خویش شعر را چنان به اوج رسانده است

که هر اهل ادب و بینش را مست و حیران می نماید.

اورابا هیچ شاعری نمی توان سنجید٬

چراکه او خود«صاحب مکتب»است.

استادعابد اولین شعرش را در ۱۲سالگی به زبان

شیرین ترکی ٬دررثای حضرت علی اکبر(ع)سروده است

که با مطلع زیر شروع میشود:

 

ای سپهر حسنده رشگ مه کنعان اوغول

وی منای کربلاده تشنه لب قربان اوغول

 

و اولین شعر فارسی را نیز در همان

دوران نوجوانی با مطلع زیر سروده است:

 

شمع و من تا صبح شب را دیده گریان سوختیم

هر یک اندر گوشه ای پیدا و پنهان سوختیم

 

تفسیرقرآن و نهج البلاغه در هیئت های حسینی تبریز٬

شرکت درانجمن های ادبی مختلف٬

تشکیل محفل ادبی

و شرح دواوین بزرگان عرصه ادب٬

نگاشتن مقدمه و دیباچه به دهها کتب ادبی و عرفانی ٬

شرح غزلیات حافظ در انجمن ادبی

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی

به مدت ۱۲سال

٬عضو فعال هیئت امنای کتابخانه مرکزی تبریز و

تربیت شاگردان و شاعران در

عرصه های گوناگون را میتوان از فعالیتهای ادبی

و عرفانی و اجتماعی استاد در

خصوص ترویج فرهنگ و ادب اسلامی نام برد.

از استاد زنده یاد چهار جلد دیوان اشعار

باعناوین ذیل٬ یادگار مانده است:

«ماه در محاق»٬

«مهر در شفق »٬

«ستاره سحرگاهی»و

«دیوان اشعار»

سر انجام عنقای بلند پرواز قله قاف تجرد در سحرگاه

سه شنبه‌‌۱۴ آذرماه ۱۳۸۵(ه ش)در سن ۷۱سالگی

بعد از مناجات صبحگاهی ندای ارجعی

حضرت جان آفرین را عاشقانه لبیک گفت

و از دار فانی به عالم باقی شتافت٬

و در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز

در قطعه صدیقین به خاک سپرده شد.

 

«عابد» کجارویم بجز درگه حسین

عمریست سرسپرده این آستانه ایم

 

منبع عابد خلوت نشین تآلیف استاد فانی تبریزی

منبع کانال گنجینه گذشتگان