زبانحال حضرت زهرا (س) 3332
زبانحال حضرت زهرا (سلام الله)
يار غريب من بنشين در برم علي
تا گويم از غم دل غمپرورم علي
بيمار خانه ي توام و ساعتي دگر
گيرم شفا و جمع شود بسترم علي
عمرم شده تمام و دگر رفتني شدم
چيزي نمانده جز نفس آخرم علي
گر کم گذاشته ام برایت حلال کن
در کف نبوده است ز جان بهترم علي
صد بار اگر کُشند مرا در ره تو باز
درد و بلات را به جان مي خرم علي
تو شاهدي چقدر به من ظلم کرده اند
بر من که پاره تن پيغمبرم علي
شب کن کفن مرا و شبانه به خاک کن
مخفي ز ديده عدوي کافرم علي
غسلم بده شبانه و از زير پيرهن
تا ننگري کبود شده پيکرم علي
طفلان من به جز تو ندارند هيچ کس
باشند امانت اين چهار گوهرم علي
سوزم ز غصه و غم طفلان بي کسم
بي ياوري توست غم ديگرم علي
کمتر بريز اشک غريبي به پيش من
آخر چگونه اشک تو را بنگرم علي
رفتم گر از برت غم بي ياوري نخور
جاي من است ياور تو دخترم علي
محمد معارفوند
منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه
با سلام