زبانحال حضرت رقیه (سلام الله)

 

با اینکه در خرابۀ شام است جای من

زهراست زائر حرم با صفای من

 

قیمت‌گذار گوهر اشکش فقط خداست

هر دل‌شکسته‌ای که بگرید برای من

 

طفل سه‌ ساله را که توان فرار نیست

دیگر چرا به سلسله بسته است پای من؟

 

دیشب نماز خوانده‌ام و اشک ریختم

شاید پدر سری بزند بر سرای من

 

جان را به کف گرفته‌ام و نذر کرده‌ام

امشب اگر رسد به اجابت دعای من

 

در شام هم که جان بدهم کربلایی‌ام

این گوشۀ خرابه شده کربلای من

 

کارم رسیده است به جایی که کعب نی

گرید برای زمزمۀ بی‌صدای من

 

از بس گریستم، دگر از اشک، خیس شد

خشتی که در خرابه شده متکای من

 

یک لحظه در خرابه دو چشمم به خواب رفت

دیدم که روی دامن باباست جای من

 

«میثم!» غریب جان دهم و نیست هیچ کس

جز تازیانه با خبر از دردهای من

 

حاج غلامرضا سازگار

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه