اشاره به عصر عاشورا 2912
اشاره به عصر عاشورا
ديدم به خواب صحنة صحراي كربلا
خوابيده بود شورش غوغاي كربلا
خورشيد در شفق، خجل از آنچه ديده بود
مه در محاق غم به ثرياي كربلا
باد خزان وزيده، شده لالههاي عشق
پرپر ز ظلم و كينة اعداي كربلا
هر سو نظر كني ز جفا كاري عدو
يك گلستان گل است به پهناي كربلا
يك سو فتاده شمس امامت ميان خون
يك سو قمر، فتاده به غبراي كربلا
سرها به روي ني همه رفتند وماندهاند
تنها به روي خاك معلّاي كربلا
مي خوردهاند از خُم توحيد بيگمان
آن سرخوشان وادي سيناي كربلا
جان دادهاند و دولت جانان خريدهاند
اي دل ببين جلالت سوداي كربلا
اصغر به خواب رفته و ذرّات برّ و بحر
شرمندهاند ز آن دُر لالاي كربلا
گويد فرات آه به من آبرو نماند
كاشك نبودم آب گواراي كربلا
فاني خموش باش و دگر قصّه كن تمام
جانم بسوخت از غم رؤياي كربلا
فانی تبریزی
+ نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۷/۱۰ ساعت توسط
|
با سلام