زبانحال حضرت زینب (س) در راه شام 925
زبانحال حضرت زینب (سلام الله)
با رأس مطهر حضرت امام حسین (علیه السلام)
در راه شام
تا مصحف جمال تو گردیده منظرم
آیات حسن توست به هر جا كه بنگرم
جز آنكه بینم از جلواتت به هر نگاه
سود از سواد دیده خونین نمیبرم
گلبوتهایست در سر نی اینكه بینمش؟
یا هست حسن وجه خدایی مصورّم
من كشته ولای تو هستم به جان تو
بعد از تو نیست زندگی خویش باورم
تا جام تشنگی به كفت داد آسمان
پر كرد از عصارهی خونابه ساغرم
هستی تو، یا جمال ازل جلوه میكند
این منظری كه گشته عیان در برابرم
خورشید در سر نی و غوغای اهل شام
ای وای من مگر كه به صحرای محشرم
از هر چه غیر دوست گذشتی به راه عشق
من اندر این معامله چون از تو بگذرم؟
با گوش جان طنین اناالله بشنوم
در چشم دل تجلی طور است منظرم
تشریف یاد حسن تو را در حریم دل
در هر قدم ستبرق جان را بگسترم
لبتشنگان آب بقای لب تو را
همراه خود به ظلمت شامات میبرم
ترصیع خاك راه تو را در مسیر عشق
بس درّها كه در صدف دیده پرورم
جا بر فراز مسند خورشید كردهام
افتاده تا ظلال ولای تو بر سرم
از عرش برتر است ستیغ وفا و من
با شهپر وقار در آن اوج میپرم
این عزّتم بس است كه من خواهر توأم
وین فخر بس مرا كه تو هستی برادرم
عصمت بها گرفته ز عنوان زینبی
عفت پناه یافته در زیر معجرم
باب نجات هست در كبریائیت
من «عابدم» غلام تو ای شاه ذوالكرم
مرحوم عابد خیابانی
منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه