در ولادت حضرت زهرا (سلام الله)

 

امشب از رحمت خدا اعجاز کرد

در به روی ما زجنت باز کرد

 

کرد از رحمت خدای ذوالعطا

بندگان را نعمت کوثر عطا

 

گرد محنت از دل احم ز دود

داد کوثر را به او حی ودود

 

محفل وحی و ولا رونق گرفت

خانه را امواج نور حق گرفت

 

امشب از حد بیش رب العالمین

کرد با رحمت محمد را قرین

 

خانه پیغمبر از این سر نوشت

در صفا شد حسرت باغ بهشت

 

جبرئیل از فرط شادی در فلک

تهنیت گوید به افواج فلک

 

خانه احمد تماشایی شده

هر طرف سر مست شیدایی شده

 

بارگاه وحی امشب دیدنی ست

خانه ایمان و مذهب دیدنی ست

 

مرکز ثقل شریعت از صفا

غرق در نوراست چون عرش خدا

 

تهنیت بر لب جناب جبرئیل

آن یگانه پیک خلاق جلیل

 

آمد از عرش خداوندی فرود

سوی احمد با تحیات و درود

 

جبرئیلم حامل پیک و پیام

ای محمد حق فرستادت سلام

 

دیده ات روشن محمد شاد باش

کوثرت دادم  ز غم آزاد باش

 

کای محمد صاحب دختر شدی

منزل صد آسمان اختر شدی

 

من که خود خلاق هر خشک و ترم

خالق این شاهکار کوثرم

 

می کنم بر آفرینش افتخار

از وجود خلقت این شاهکار

 

خانه ات از مقدمش گلشن همی

چشمت از میلاد گل روشن همی

 

یا محمد دشمنانت کور باد

چشم بد از حسن کوثر دور باد

 

این گهر کز من تورا اعطاستی

زهره چرخ ولا زهراستی

 

وه چه زهرا زهره حورا سرشت

مهبط وحی از وجود او بهشت

 

وه چه زهرا آبروی کاینات

سر خلقت راز مفهوم حیات

 

وه چه زهرا شرح آیات کتاب

در کتاب آفرینش شعر ناب

 

وه چه زهرا آیت حسن ازل

شعر خلقت را همان بیت الغزل

 

وه چه زهرا آیت صبح جلی

رونق  مهد ولا کفو وعلی

 

وه چه زهرا آسمان مشکوی او

آفتاب آیینه دار کوی او

 

وه چه زهرا خانه اش دارالسلام

مریم او را خادمه عیسی غلام

 

وه چه زهرا نخل باغ سرمدی

از شرف چشم و چراغ احمدی

 

وه چا زهر در خلقت را صدف

بود از خلقت و جود او هدف

 

بارگاه عرش حق مشکوی اوست

کون و امکان  بسته یک موی اوست

 

گر به خنده لعل لب را وا کند

حوررا با جلوه ای رسوا کند

 

ماسوا تنها نه مست فاطمه است

دیده حیدر به دست فاطمه است

 

آتش دوزخ شود سرد و خموش

گرکند از لعل او یک جرعه نوش

 

هرگهمست از رحمت زهرا شود

فارغ از دنیا و ما فیها شود

 

فاطمه ای مظهر صدق و صفا

وی جهان مغفرت کان وفا

 

تا دلم گردد ز لطفت منجلی

کن تصدق بر سر مولا علی

 

من زیاران شما هستم شما

دوستداران شما هستم شما

 

بگذر از تقصیر من جان حسین

زانکه هستم شاعر آن نور عین

 

عفوکن گر سر زند از من خطا

چون تو زهرایی خداوند عطا

 

این غلامت عاشق «شب خیز» هست

کز ولا جام دلش لبریز هست

 

مرحوم شبخیز

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه