در مدح حضرت علی اکبر (ع)

 

ای گلِ عطشان ولی سیرابِ عشق

وی هلالِ ابرویت ، محرابِ عشق

 

جامِ چشمت ، مِی پرستم می کند

بوی گیسوی تو ، مستم می کند

 

ماهِ بدرِ من ، رخِ بی چونِ تو

یک جهان لیلا شده ، مجنونِ تو

 

محوِ رخسارِ تو ماه و مشتری

شد به بازارِ تو ، یوسف ، مشتری

 

ماه رویان در رَهَت بنشته اند

بر تماشایت همه صف بسته اند

 

تا ببینند آن جمالِ ماه را

اَشبه النّاسِ رسول الله را

 

ای ز سر تا پای ختم المرسلین

در شجاعت ، چون امیرالمؤمنین

 

دلبران را دلربا و دلبری

یوسفِ لیلا ، علیّ اکبری

 

ای عنانگیرِ تو صد فوجِ مَلَک

نور گیرد از تو خورشیدِ فلک

 

طُرّهء گیسوی تو خَم در خم است

تو گلی ، اشکِ پدر چون شبنم است

 

ای همه اهلِ حرم ، دل داده ات

ای شده امواجِ خون ، سجّاده ات

 

آسمانم را هستی آفتاب

جلوه کن ، بارِ دیگر بر من بتاب

 

از شمیمت ، کربلا مدهوش شد

بانگِ تکبریت چرا خاموش شد؟

 

خونِ تو با اشکِ من آمیخته

زیرِ پایت ، یک جهان دل ریخته

 

ای مسیحا ! نیمه جانم کرده ای

ای کمان ابرو ، کمانم کرده ای...

 

سید محسن حسینی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه