در احوالات حضرت زهرا (س)

 

قلبم به شوق رویت درسینه ام تپیده

بازآی تا ببینم روی تورا به دیده

 

تشریح غم چنانم کردی نحیف گویی

دربستر مصیبت طفلیست آرمیده

 

خیاط چرخ گردون با سوزن جدایی

از تارو پود غربت برمن کفن تنیده

 

آتش زدند زاغان بر آشیان بلبل

برسینه لطیف گل خارکین خلیده

 

محسن بجای پستان شیر ولایتت را

با لایلای آتش از میخ در مکیده

 

غم نیست برجدایی دانست اهل عالم

درزیر پای مجنون لیلای او خزیده

 

یاسین بخوان که کوثرنای نفس ندارد

(ای شاهکارخلقت عمرم به سررسیده)

 

ازروی لاله گونت پیداست تیغ گردون

برقلب قلب عالم داغ مرا کشیده

 

طفل جنین نشین را مانی مگرچه رفته

برچشم فتح بین و بر ابروی خمیده

 

دردی نهفته دارم بگذارگویمت فاش

زانرو غزال عشرت از دام ما رمیده

 

درکربلاست محشر هنگام قتل و غارت

گرید به کودکانش در نی سربریده

 

درکربلا حسینم شمع وفا و زینب

پروانه بلا باد آتش بجان خریده

 

میگفت دوش هاتف یافاطمه بپاخیز

(پیک اجل همین دم بر پشت دررسیده)

 

کفراست شمس شابا با خلق خوگرفتن

ایشان نبرده بویی از راز ناشنیده

 

شمس شاب تبریزی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه