حضرت امام حسین (علیه السلام)

 

به عالمی نمیدهم محبت تویاحسین

گرفته دینم آبرو زهمت تویاحسین

 

منم که دیده دوختم به طلعت تویاحسین

به حشرجلوه میدهد شفاعت تو یاحسین

 

مرا کجا توان بود سرایم از جلال تو

نبوده ونمیشود قسم به حق مثال تو

 

چه میشود دل مرا حریم کبریا کنی

مرا زمن بگیری وپر ازکلام ما کنی

 

عنایتی کنی مرا برای خود سوا کنی

به خانه ی امید دل دری دوباره وا کنی

 

پری به من عطا کنی زبند دل رها کنی

تمام هستی مرا به عشق خود فدا کنی

 

منم که شب چوعاشقی به یاد تو سحرکنم 

به غیر روی ماه تو ز هر کسی حذرکنم

 

به عالم خیال خود به کوی تو سفرکنم

مزارعرش گونه ات زاشک دیده ترکنم

 

خوشم که زندگی کنم همیشه درپناه تو

به جان تو نمی دهم به عالمی نگاه

 

تو آگهی که روح من به هرزمان وهرمکان

به آشکار وهم نهان چه درضمیر ودرعیان

 

میان کشتی رجا به موج شادی وفغان

توراگرفته ناخدا برای ساحل امان

 

سفینه ی نجات من ، شفیع سیئات من

قسم به حق فقط توئی بهانه ی حیات من

 

منم که پر کشیده ام همیشه همیشه درهوای تو

پریده مرغ روح من به سوی کربلای تو

 

به هرنفس که میکشم ،زنم دم از ثنای تو

درون دل نهان بود، چو گوهری ولای تو

 

توپادشاه عشقی ومن گدای بینوای تو

خوش است داور عاقبت رسد به نینوای تو

 

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه