حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)

 

یه جوون از آب سقا خونت

جرعه‌ای خورده و توبه کرده

 

یکی کوبیده از اون‌ور کشور

تا بیاد دوره سرت بگرده

 

منم اون کبوتره فراری

که نداره رو بیاد حریمت

 

داره غبطه میخوره دوباره

به غذا خوردنِ یا کریمت

 

عاشقِ حالِ خوشِ زائراتام

عاشقِ گنبد و گلدسته‌هاتم

 

بعد از این لباسِ نوکری آقا

عاشقِ لباسایِ خادماتم

 

واسه من دونه بریز کفترم

از همون بچگی دور و برتم

 

یه حرم برای من هم بنویس

قربون دستت آقا نوکرتم